کوراوغلو

 

داستان های حماسی کوراوغلو با مقدمه و نظارت فنی دکتر ح. م. صدیق انتشار یافت. بخشی از پیشگفتار این اثر ارزشمند به شرح ذیل تقدیم خوانندگان محترم سایت می‌گردد.

 


پیشگفتار.
داستان های حماسی کوراوغلو در میان همه ی ملل و اقوام ترک زبان و گاهی در بین غیرترک ها نیز رایج است و پیوند معنوی و نیز همانندی های ساختاری با دیگر حماسه های ملل مسلمان را دارد.

به نظر کوراوغلو پژوهان جهان، روایت های اقوام مختلف از این داستان های حماسی کم و بیش دارای وجوه افتراق هستند یعنی اختلاف هایی هم در روند داستان ها، پردازش آن ها و هم مضامین فرعی هر مجلس از نقل حماسه دارند.

روایات این داستان ها را می توان به دو گونه ی شرقی و غربی تقسیم کرد. روایت های شرقی عبارت از روایات ترکمنی و ازبکی (گوراوغلی)، تاجیکی و فارسی (غوراغلی)، و روایات شرقی عبارت از ترکی آذربایجانی، ترکی آنادولو، گرجی، ارمنی، کردی و جز آن هستند و این خود نشانگر آن است که علی رغم متفاوت بودن زبان ها و مذاهب، این حماسه ی پرشور انسانی در سرتاسر جهان و میان ملل مختلف معروف شده است.

نظر قطعی در باب پیدایش این داستان ها، آن است که روایت آذربایجانی، اصیل ترین و واقعی ترین روایت به شمار می رود. به دیگر سخن باتوجه به مکان و زمان حوادث حماسه ها، این روایت را می توان تاریخی تر و واقعی تر شمرد و سوژه ی اصلی آن مربوط به آذربایجان می باشد و حوادث در سده ی دهم هجری در این سرزمین اتفاق افتاده است.

این داستان ها، جزیی از گنجینه ی ادبیات عاشیق ها یا اوزان (ozan)های آذربایجان بشمار می رود. قهرمان اصلی داستان یعنی خود کوراوغلو نیز یک عاشیق است و بارها به شعر عاشیقی خود رجز می خواند:

میدانا گیرنده میدان تانییان،

حقّین وئرگیسیله من ده غنی ام.

بیر ایگیدم، ایگیدلرین خانییام،

                        بو اطرافدا بوتون هریان منیمدی.

مردم هر سرزمینی مبارزات حق طلبانه و آزادی خواهانه ی خود را در قالب مجلس های مختلف حماسه های کوراوغلو ریخته اند و تغییرات و دگرگونی های بومی سازی در آن ها ایجاد کرده اند.

کوراوغلو در این داستان ها دلاوری است که پس از قیام و ایجاد رستاخیز اجتماعی می تواند ستمدیدگان سرزمین خود را در اطراف خویشتن جمع کند و علیه استثمارگران شهر و روستا وارد ستیزی بی امان گردد.

وی یک شخصیتی تاریخی است که نام پدرش علی کیشی بود. در روایت ترکمنی نام پدر کوراوغلو آدی بیگ (= علی بیگ) و در روایت آنادولو یوسف آمده است.

نام معشوق کوراوغلو یعنی نگار در روایت ترکمنی آغا یونس پری و در روایات آنادولو دؤنه خانم ذکر شده است.

به هر انجام باید گفت که کوراوغلو در همه ی روایات شرقی و غربی و در همه ی داستان ها، نماد قهرمانی و جوانمردی و پای بند به خلق و خوی مذهبی است.

حوادث داستان ها در سه دوره ی مهم تاریخی آق قویونونلوها، قزلباشان و نهضت های اجتماعی جلالی ها اتفاق افتاده است. حتی اشاراتی به ترکستان شرقی نیز در آن وجود دارد:

تورکستان ائلینده اله آلدیغیم

عمرومونن بسله دیگیم قیرآت، گل![1]

و یا مصراع هایی نظیر:

ایسته رم تورکمندن بیگلریم گلسین

نیز به نام سلطان مراد پادشاه عثمانی نیز برمی خوریم که در مقابل کوراوغلو جبهه می گیرد.

کوراوغلو در جاهای مختلفی به انتساب خود به شاه اسماعیل صفوی افتخار می کند:

کوراوغلو دئر: بو معنایه دالماغا

مخنّث لر بو دنیادا قالماغا

استانبولدان خراجینی آلماغا

                                                شیخ اوغلونون قیزیل باشی گرکدیر.[2]

برخی ها به غلط حماسه ی کوراوغلو را «متنی اسطوره ای» معرفی می کنند و دلیل می آورند که «بیان ها و نشانه های بینش اساطیری و علامت های آفرینش ازلی و تکرار آیین های احیاگر، در آن به وفور به چشم می خورد.»[3]

این دلایل گونه ای انشاء نویسی کودکانه را به یاد می آورد. حماسه های قهرمانی کوراوغلو ملموس ترین و واقعی ترین داستان های مبارزاتی اجتماعی - سیاسی جهان بشمار می رود که به سبب اهمیت تأثیرگذاری آن در حیات و معیشت مردم ستمدیده ی برهه ای از تاریخ خاورمیانه، از سوی مردم با آمیزه های اساطیری و باورهای عامیانه و شاخ و برگ دادن های نقالی ماندگار شده است و این نشانه هایی است که به روایت بالا در این نقل داستان ها «به وفور به چشم می خورد.»

برخی نیز آمده اند کوراوغلو را جامه ی دیگری از رستم قلمداد کرده اند. و با تأکید بر این که تخاصم قدرت ها، مبارزات خیر و شر، راستی و ناراستی در این دو داستان یکسان است، و نیز با آوردن دلایلی نظیر یکسان بودن موتیف های زور بازو، نعره کشیدن ها، سوار کاری ها تدابیر جنگی و غیره. این حماسه ها را روایتی از جنگ های فرمانبردارانه ی رستم زال قلمداد کرده اند و با استناد به برخی ادعاهای پوچ غربیان ترکی مدان و فارسی ناآشنا این داستان های حماسی را ترکی شده ی چنین متونی دانسته اند.[4]

بررسی تطبیقی متون ادبی و فولکلوریک یکی از اهداف ادب پژوهی مدرن است. اما، این بدان معنا نیست که وجوه اشتراک موجود در دو متن را بدون ادله و بیّنه ی پذیرفتنی، دلیل تبدیل یکی از دیگری نامید.

این در حالی است که هیچ ویژگی و خصوصیت مشترکی میان اهدال، شخصیت، آرمان ها، مبارزه ها و ویژگی های رفتاری کوراوغلو با رستم وجود ندارد. رستم به گفته ی فردوسی «یلی در سیستان» بود که تحت فرمان شاهان مختلف به جنگ های هدفمند می رفت. اما کوراوغلو «سرکرده ای برخاسته از میان مردم» که تا آخر عمر به دنبال حذف استثمار گران و خودنگران و فرمانروایان، سلاطین و امرا و بیگانگان و نجات و رهایی توده های ستمدیده ی مردم از چنگال آنان به مبارزاتی بی امان پرداخت.

اینان حتی ادعا می کنند که مجلس «نبرد کوراوغلو با کورد اوغلو در سفر دربند، برگرفته از داستان رستم و سهراب است! اما فراموش می کنند که از ماجرای رویارویی پدر با فرزند ناشناس خود تاکنون بیش از 80 روایت در میان ملل مختلف بازشناسی شده است.[5] و در حالی به چنین ادعای پوچی دست می یازند که می گویند «عناصر اساطیری و حماسی داستان کوراوغلو به پیش از اسلام برمی گردد.»

«خاستگاه مضمونی حماسی نبرد بین پدر و پسر را می توان از سنن و رسوم اقوام و ملل جهان در میان انسان های اولیه و جماعت های نخستینه جستجو کرد.[6]

مانند داستان یفتاح که در تورات آمده است. او نذر می کند که پس از پیروزی بر دشمن نخستین کسی را که پیش او آید، برای یهوه قربانی کند و اتفاقاً اولین شخص استقبال کننده دخترش است که یفتاح او را می کشد. (تورات/ 309)

دیگر داستان حضرت ابراهیم که می خواهد فرزندش اسماعیل را قربانی کند و که خدواند رحمان چاقوی او را کُند می کند و به جای او قوچی را می فرستد و اسماعیل به دست پدر کشته نمی شود. و جالب است که در روایات مختلف مجلس «کوراوغلو و کورداوغلو»، قهرمان داستان فرزند خود را نمی کشد.

و یا داستان ایرلندی کوچولائین (küchulainn) کونلاووچ (conlaoch) که در آن فرزند به دست پدر، طی ماجرایی عبرت آمیز کشته می شود.

و یا یک داستان آلمانی که در آن هیلدبراند (Hildebrand) همسفر پادشاه هون ها هنگام بازگشت مجبور به کشتن پسر خود (Hadubrand) می شود.[7]

و نیز وجود تقدس آب و اشاره به «آب حیات» را بهانه ای برای اثبات فرضیه ی پوچ رستم - کوراوغلو قرار می دهند. در حالی که نمی دانند و یا نمی خواهند بدانند که منشأ داستان های مسلمان و مجموعه ی ادبیات اسلامی در اصل براساس باورهای مذهبی و تأکیدات قرآنی پدید آمده اند. دو آیه ی زیر:

- جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَیّ (انبیاء/ 30)

- وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا (بقره/ 164)

و آیات دیگر منشأ موضوع تقدس آب در ادب اسلامی بوده است. گذشته از آن در ترکی باستان  سولوقون (suluquan) (دارنده ی تیغ آبدیده) ایزد آب به شمار می رفته است و در آب فرمانروایی می کرده است و سوآناسی (sunanası) و سوآتاسی (su atası) تحت فرمان او به سولوقونلار (suluqunlar) فرمان می رانده است. [8]

اینان توصیف های جهان زن در دو حماسه را رودرو می نهند و یکی را گرته برداری از دیگری قلمداد می کنند اما نمی گویند که توصیف معنوی زن در دو حماسه یکی نیست و سودابه و شهرناز و ارنواز و کنیز زال با نگار نمی تواند هم سنگ باشد.

نگار خانم همسر کوراوغلو نماد و نماینده ی زن در بستر داستان ها است. او «تدبیرش برنده تر از شمشیر کوراوغلو است. او، یار وفادار، شریک غمخوار زندگی بی آلایش کوراوغلو، یکی از پاسداران صادق نظام چنلی بئل و تعدیل کنند و تلطیف گرداننده ی مناسبات کوراوغلو با دلاوران است. دلاوران او را به چشم مادری مصلح و مهربان و مدبّر چنلی بئل نگاه می کنند ... . نگار خانم شخصیتی است که ... کوراوغلو، این فرمانروای دیار آزادی را به راه راست رهنمونی می کند.»[9]

و همه ی زنان در داستان های حماسی کوراوغلو چنین اند. «احترام زنان در چنلی بئل به حدی است که همه ی آن ها با عنوان «خانم» خوانده می شوند.»[10]

کوراوغلو خود را همیشه جزء اردوی مسلمین می شمارد:

کوراوغلو دئر: دم بو دمدی،

اسلام لشکری محکم دی،

ساواش بیر تویدی بایرم دی،

                                                کؤنول غمدن آچان گلسین.[11] (13/9)

او در جایی خود را مانند قنبر برای حضرت علی می داند:

علی(ع) نی من یار بیلمیشم،

آقای قنبر بیلمیشم.

اؤزومه هنر بیلمیشم.

                                           نئچون کئچرم سندن من.[12] (114/ 13)

و یا:

کوراوغلو دئر: آتدا هنر وار اولا،

شاه مردان قوچ ایگیده یار اولا،

شمشیر دعوا گونو الده دال اولا،

                                                       دستگیریم محمد(ص)، علی(ع) گرکدیر. (90/13)

داستان های حماسی کوراوغلو گردآوری همت علیزاده بارها و بارها در ایران به طریق افست چاپ شده است و رایج ترین کتاب میان ترکان ایران است و می توان ادعا کرد که اغلب خانواده های ترکی آشنای ایرانی با آن آشنا هستند. این کتاب در تاریخ 1396 با ترجمه فارسی از سوی حسین منزوی با شابک 9786001350009 از سوی انتشارات آفرینش به مدیریت محمد فتحی در 157 صفحه چاپ شد.

همت علیزاده در سال 1941 تعداد 14 داستان از حماسه های کوراوغلو را با الفبای عربی انتشار داد. بیش از او نیز در سال 1913 در باکو در چاپخانه ی معروف به «اروج اف قارداشلاری» انتشار یافته بود. نخستین نسخه ی چاپی حماسه های کوراوغلو از آن خودزکو خاورشناس لهستانی است که آن را به زبان انگلیسی در سال 1842 در لندن چاپ کرد که حاوی 14 مجلس بود. چند سال بعد از او نیز یعنی در سال 1856 برگردان روسی آن منتشر گشت.

روایت و نسخه های همت علیزاده در میان دستنویس های معروف به دستنویس تفلیس، دستنویس پاریس، روایت ولی خولوفلو، روایات محمد حسین تهاسب در متون گردآوری مرحوم علی کمالی از اهمیت شایانی برخوردار است. آن چه زیر دست خواننده است، بازنشری از مجموعه ی ترتیب داده شده از حماسه های کوراوغلو در 11 مجلس با ایجاد برخی دگرگونی های املایی ترکی خراسانی از سوی آنان اسماعیل سالاریان است که در نوع خود کاری بسیار باارزش و گرانجای به حساب می آید به ویژه برای نوجوانان و جوانان بالنده در خانواده های ترکی زبان خراسان و سوی های آن مجموعه خواندنی باارزشی محسوب می شود. این جانب ضمن تبریک انتشار این کتاب، آرزوی توفیق روزافزون برای صیانت و حراست از فرهنگ های بومی کشور عزیزمان ایران را دارم.

 

دکتر ح. م. صدیق

2/12/1399

 

[1] Koroğlu. Paris nusxəsi. haz. önsöz və şərhlər yazan İ. Abbaslı, Bakı, ozan nş., 1997, s.41.

[2] Koroğlu, haz. M. H. Təhmasib, 1956, s. 433.

[3] حسین احمدی ملکی. «قهرمانان حماسی کوراوغلو»، ادبیات داستانی، ش 22، ص 65.

[4] رئیس نیا، رحیم. کوراوغلو در افسانه و تاریخ، انتشارات نیما، تبریز 1366، ص 170.

[5] پاتر، آنتونی. نبرد پدر و پسر در ادبیات جهان، ترجمه ی محمود کمالی، تهران، ایدون، 1384.

[6] پاتر، آنتونی، همان، ص 9.

[7] پاتر، آنتونی، همان.

[8] Karakurt, Deniz. Açıklamalı, Mitolojik sözlügü, 2011, s.20.

[9] رئیس نیا، رحیم، همان، ص 217.

[10] رسمی، عاتکه. «بررسی تطبیقی پیوند عشق و حماسه در شاهنامه ی فردوسی و داستان کوراوغلو» فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، 1394، س 11، ش 40، ص 229.

 [11] نسخه ی خطی پاریس ، پیشین، ص 19.

[12] همان، ص 114.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید