مجله آراز،  سه‌شنبه 5 شهریور 1381.

 دکتر حسین محمدزاده صدیق در واکنش به اظهارات اخیر بعضی از مسئولان عالی‌رتبه برخی از استان‌های ترک‌نشین، در مصاحبه با هفته‌نامه‌ي آراز گفت:«این اعمال تشویش اذهان عمومی است، و بين مسئولين و مردم مسلمان فاصله می‌اندازد. به نظر من عاقبت این اعمال را باید به این عناصر و احیاناً‌ باندها گوشزد کرد.»

دكتر صدیق افزود:«به نظر اینجانب این گونه سخنان و موضع‌گیری‌ها نوعی جنجال‌آفرینی و هوچی‌گری به شمار می‌رود و تنها از دهن عناصری بیرون می‌آید که کرامت و عزت موقعیت و مقام انقلابی خود را درک نمی‌کنند و وصله‌ي ناجوری برای مجموعه‌ي مسئولان خدوم نظام مقدس ما به شمار می‌روند.»

وی با بر شمردن اقداماتی که تاکنون برای نشر زبان ترکی آذربایجانی انجام شده است ادامه داد:«این همه به مدد الهی و به دست مسئولان انجام پذیرفته است. اگر در میان آنان عناصری هم پیدا می‌شوند که به خاطر خوش‌رقصی در مقابل پس‌‌‌مانده‌‌های شوونیست آریامهری - که به برکت بی‌اعتنایی برخي مسئولان اخیراً جان گرفته‌اند - به تأسیس مرکزي پژوهشی برای دشمنان انقلاب و اسلام بپردازند و با صرف بیت‌المال مسلمین در این راه، روح شهیدان اسلام را بیازارند و با برگزاری مراسم بزرگداشت برای پیر و پاتال‌هایی که روزگاری بالاترین مقام اجرایی رژیم شاهنشاهی بودند، ‌دل مردم صبور و قهرمان ما را به درد آورند - مردمی که فرزندانشان با تأیید همین پیر و پاتال‌های امروز و استانداران و فرماندهان آن روز، در شکنجه‌گاه‌های مخوف ساواک، مُثله می‌شدند- و اگر اینان به جای نکوداشت یاد و خاطره‌‌ی آن طلبه‌ی صافی ضمیر آذر شهری پیرو خمینی کبیر - که جلادان به جسد مچاله شده‌اش تیر خلاص زدند- عناصری را بر سریر عزت می‌نشانند که در رأس همه‌ي فرماندهان و جلادان استان قرارا داشتند و مجری سیاست شوونیستی بودند، آن را نبايد به حساب نظام مقدس دينيمان گذاشت.

دكتر صدیق در قسمت دیگری از مصاحبه گفت:«کسی و کسانی که تن به چنین اعمال خفت باری می‌دهند البته باید اصول بنیه‌ي قانون اساسی را «وحی منزل» ندانند و ترکی نویسی را «مانده از دوران جاهلیت!» بنامند و به جای کمک به اجرای کامل اصل پانزده قانون اساسی- این منشور ممهور به مهر امام راحل - به کژتابی و بهانه‌جویی در اجراي آن بپردازند. مسئولین ما خود را خادمین و نوکران ملت و پیروان ولایت می‌شمارند و با همین فرض هم مقام و موقعیت‌های اجرایی در اختیار آنان گذاشته شده است و دست آنان به نوامیس دینی و ملی ما بسط یافته‌ است.  مسئولان بومی آذربایجان نباید مسئولان نظام را در پایتخت، از غول موهومی با نام پان‌ترکیسم و تجزیه‌طلبی و نظاير آن بترسانند و به مردم وانمود کنند که:«ما کارمندیم، بی تقصیریم، مجری هستیم، هر وقت آئین نامه بیاید اجرا می‌کنیم!» که یعنی: تهران نمی‌گذارد.»

دكتر صدیق با رد موضوع مخالفت تهران با تلمّذ مردم آذربایجان از زبان و فرهنگ بومی خود افزود:«این تهران است که منظومه‌ي «حیدربابایا سلام» را ارج نهاد و تاکنون شاید به بیش از ده هزار عنوان کتاب ترکی مجوز انتشار داده و در همه‌ي دانشگاه‌ها امکانات برخورداری از کلاس‌های ولو فوق برنامه‌ي زبان و ادبیات ترکی را فراهم آورده است. مسئولان استانی هم باید برای خدمت به مردم از اختیارات و صلاحیت‌های قانونی خود استفاده کنند. شه‌شه‌ سرایی‌های عوامل طاغوت ارزانی خودشان! خود را از آنان مبرّا سازند و در برخورد با فرهنگ بومی مردم استان، دهن‌کجی و بی‌اعتنایی و کژتابی و بهانه‌جویی پیشه نکنند. آیا باید مقامات اجرایی استان‌های کرمان و شیراز و اصفهان به داد زبان و فرهنگ مردم مسلمان آذربایجان برسند؟»

وی با بیان موانع اجرای اصل پانزده قانون اساسی افزود:« مانع اصلی، قرائت‌ها و تفسیرهای سلیقه‌ای و کژتابی‌های برخی از عوامل قوّه‌ي مجریه در مقابل حرکت ملی ـ مردمی آذربایجان، به ویژه حرکت عظیم فرهنگی دانشجویان و دانش‌آموزان آذربایجانی است. رسوبات آموزه‌های مدرسه‌ای شاهنشاهی، در ذهن برخی از عوامل اجرایی باقي مانده است. اینان خرافات ترکی‌ستیزی شاهنشاهی را با لعاب «وحدت ملی» به خورد ما می‌دهند، غافل از این که ملیت نمی‌تواند عامل وحدت باشد و فقط دین و مذهب و عقیده و ایمان است که می‌تواند سیّد قریشی و سیاه حبشی را در یک سنگر بنشاند. تازه اگر هم فرض کنیم که آذربایجانی باید دنبال وحدت ملی باشد، ‌بی‌گمان «وحدت فارسی» برای او حقارت‌آمیز خواهد بود. اگر ترک و فارس در جبهه‌ي حق عليه باطل در یک سنگر دوش به دوش هم ‌رسانیدند، این رشته‌های ناگسستنی عقیده و ایمان است که آنان را به هم پیوند می‌دهد نه فارسی‌بازی و ملی‌گرایي.

برچسب: مصاحبه‌های دکتر حسین محمدزاده صدیق

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید