در قرآن کریم بارها به نیکی به پدر و مادر تأکید شده است. خداوند می‌فرماید چون پدر و مادر در پیش تو به پیری رسند آن دو را « اف » مگو[1] چرا که ما انسان را بفرمودیم که بر پدر و مادر نیکی کنند[2] و بر اطاعت از والدین وصیت کردیم[3] و به نیکویی کردن بر آنان تأکید ورزیدیم[4] و. . .

مسلمین که کاملترین شیوه‌ی زندگی در جهان را صاحبند، نماد درخشانی از کیان خانواده و عزت نهادن بر عزیزترین اعضاء این جامعه، در همه‌ی زمانها و مکانها بودند و هستند. در دنیای غرب و جهانی که اخلاق و معنویت در آن حاکم نیست، و انسانها در دستگاه به هم پیچیده با زر و زور و تزویر اسیرند، به ادراک معانی آنچه قرآن به ما سفارش کرده است دست پیدا نمی‌کنند، هم از این روی، فرزندان که از مهر پدر و مادر محروم می‌شوند والدین که به فقر عزت معنوی دچار می‌گردند، تنها چونان پیچ و مهره‌ای در این دستگاه به هم بسته به گوشه‌ای می‌خلند و زندگی غیر معقول گله‌وار ماشینی خود را تکرار می‌کنند.

اما ما، صاحب « اخلاق » هستیم، اخلاقی معنوی که دارای ابعاد فضلیه و قبیحه است اخلاق ممدوحه و مذمومه داریم. معنای « بد » « خوب » را می‌فهمیم و آن را تفسیر می‌کنیم.

بد نخواهی که باشدت هرگز

بد مکن خاصه با اولی‌الارحام

حق مادر نگاهدار و بترس

زایزد ذوالجلال و الاکرام

آنکه با مادر و پدر بد کرد

نبود جز همیشه دشمنکام[5]

ما، به زبان قرآنی، دست نیاز به درگاه بی‌نیاز بلند می‌کنیم:

« پروردگارا بر دل من بیفکن تا به نعمتی که بر من و پدر و مادر من ارزانی فرمودی، سپاس‌گزارم و آن نیکویی کنم که تو بپسندی. . . »[6]

هم از این روی امر مادر را چونان وحی الهی به جان می‌پذیرم و مادر، خود آگاه از این امر است:

به نامه گفت بود ای جان مادر

بهشت و دوزخت فرمان مادر

زفرمانم نگر تا سر نتابی

که از دادار جز دوزخ نیابی

چو این نامه بخوانی زود بشتاب

مرا یکبار دیگر زنده دریاب

تو را خواهم که بینم در جهان بس

که بر من نیست فرخ‌تر ز تو کس[7]

حکیم ملا محمدبن سلیمان فضولی، در تعارض عقل و عشق، عشق مادر و فرزندان را جرثومه‌ی هستی و خود مادر را «‌هادی ره مراد» می‌داند. از زبان لیلی می‌گوید:

ای مونس روزگاریم، آنا!

درج دُر شاهواریم آنا

بیلمم نه‌دیر اول حدیثه مضمون

سؤیله نئجه اولماییم دگرگون؟

عشقین قیلمازدی کیمسه یادین

ها، سندن ائشیتدیم ایندی آدین

بالله! نه‌دیر آنا عشقه مفهوم

بو سرّ نهانی ائیله، معلوم

هادی ره مرادیم اولغیل

بو شیوه‌ده اوستادیم اولغیل[8]

به دنبال همین عشق است، که گردآورنده‌ی این مجموعه، خادم قرآن و عترت، نه به فرمان عقل، بلکه عاشقانه هستی خود را در طبق اخلاص نثار چنین دلدادگی‌ها می‌کند. من به حال و روز او غبطه می‌خورم، و شما نیز. . .



[1] ـ قرآن کریم، 23/17.

[2] ـ قرآن کریم، 8/29.

[3] ـ قرآن کریم، 14/31.

[4] ـ قرآن کریم، 17/46.

[5] ـ جمال‌الدین اصفهانی، دیوان /152.

[6] ـ قرآن کریم، 17/46

[7] ـ فخرالدین اسعد گرگانی، ویس و رامین /73.

[8] ـ ملا محمد فضولی، لیلی و مجنون، چاپ 1977/27.

منبع: آقازاده سلطانی، غفور. پدر، مادر، متشکریم، تهران، دارالتحفیظ قرآن، 1380.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید