ترجمه دکتر حسین محمدزاده صدیق از دیوان لغات الترک اثر شیخ محمود کاشغری
دکتر محمد حلیم یارقین
از دانشگاه کابل
«دیوان لغات التورک» یکی از آثار بیبدیل و گرانسنگ زبان تورکی در تاریخ ادبیات تورکی و تورکی اوزبکی است. این اثر را شیخ محمود بن حسین کاشغری دانشمند زبانشناس بزرگ در سال 466 هـ . ق. تألیف نموده و آن را به خلیفهی عباسی ابوالقاسم عبدالله بن محمد المقتدر بامرالله اهدا کرده است. این اثر در واقع یک فرهنگ بزرگ تشریحی تورکی به زبان عربی بوده که در آن نزدیک به نه هزار تکواژ به زبان عربی معنا و توضیح شده است.
«دیوان لغات التورک» قبلاً توسط دکتر محمد دبیر سیاقی به گونهی ناقص (فقط شامل اسماء، صفتها، ضمیرها و پسوند) و بدون آوانویسی به زبان فارسی گزارش یافته و در تهران به سال 1357 به چاپ رسیده بود.
دانشمند ایرانی دکتور حسین محمدزاده صدیق ترجمهی تازهی کامل و منقح آن را به زبان فارسی روان ترجمه کرده و آن را به سال 1384 در شهر تبریز به نشر رسانیده است. کتاب به قطع وزیری، صحافت زیبا، در 628 صفحه از سوی بنگاه نشر اختر در 2500 جلد چاپ شده است.
کتاب در برگیرندهی فهرست موضوعات (ص 5-12)، پیشگفتار مترجم (14-67)، کتابنامه (68-72)، پیشگفتار مؤلف (74-95) متن ترجمه شدهی کتاب (97-623) و پیشگفتار مختصر مترجم به زبان تورکی و خط لاتین دو صفحه است.
پیشگفتار جامع مترجم دربرگیرندهی معلومات سودمند و گستردهای در مورد «دیوان لغات التورک»، مؤلف آن، نشرها، ترجمهها به زبانهای دیگر و معرفی شماری از مهمترین پژوهشهای علمی دانشمندان کشورهای مختلف در مورد این اثر میباشد. متن عربی «دیوان لغات التورک» را بار نخست در تورکیه مرحوم احمد رفعت بن عبدالکریم معروف به معلم رفعت در سالهای 1335-1333 هـ . ق. در سه جلد در دارالخلافه العلّیه اسلامبول مطبعهی عامره به چاپ رسانیده بود.
در پیشگفتار مترجم در مورد ترجمههای این اثر ارزشمند به زبانهای مختلف معلومات داده شده که یادکرد فشردهی آنها در اینجا خالی از فایده نخواهد بود:
1ـ برگردان آلمانی: در سال 1925، کارل بروکلمان Carl Brockelman به تعداد 7993 تکواژ از کتاب را شرح کرد و در یک جلد در 252 صفحه به سیستم الفبایی و با ذکر ویژگیهای املایی بسیاری از لغات انتشار داد. همین اثر در سال 1964 در مجارستان به صورت افست تکثیر گردید .
2ـ برگردان معلم رفعت به تورکی استانبولی: مرحوم کلیسلی معلم رفعت علاوه بر نشر دقیق متن عربی کتاب در سه جلد، به ترجمهی کامل آن به ترکی استانبولی نیز پرداخته است. بسیم آتالای میگوید که دو ترجمهی متفاوت از معلم رفعت در دست داشته است. ترجمهی نخست در پنج دفتر و برگردان دوم عبارت از مجموعهی فیشهای محفوظ در انجمن زبان تورک را دیده است.
3ـ برگردان عاطف قونیهای به تورکی استانبولی: بسیم آتالای در آمادهسازی ترجمهی تورکی خود این ترجمه را نیز در دست داشته است. او شماری از نقایص این ترجمه را از گونهی روان بودن ترجمه، اهمال در معادلیابی، ساقط شدن برخی کلمات، عدم دقت در آوانویسی و نیاوردن امثله را ذکر میکند.
4ـ برگردان بسیم آتالای به تورکی استانبولی: او با در دست داشتن دو ترجمهی سابق، نشر دقیق و کامل ترجمهی «دیوان لغات التورک» را به تورکی استانبولی روان در سه مجلد فراهم ساخت که در سالهای 1941-1939 انجام یافت و چاپ مجدد آن بارها به طریق افست تکرار شده است. او بعداً فهست لغات اثر را که شامل 7883 تکواژ بود، نخست در 886 صفحه و بعداً به گونهی تلخیص شده در 168 صفحه به صورت فرهنگ لغات انتشار داد.
5 ـ برگردان به تورکی اوزبیکی: در سالها 1963-1960 در شهر تاشکند از سوی صالح مطلوبف با استفاده از ترجمهی آتالای (و مراجعهی مستقیم به متن عربی، چاپ معلم رفعت، یارقین) ترجمهی تورکی اوزبیکی اثر در سه جلد انتشار یافت که حاوی 9222 تکواژ است. همچنان وی با همکاری غنی عبدالرحمانوف فهرست لغات این سه جلد را هم در سال 1967 از سوی آکادمی علوم جمهوری اوزبیکستان به چاپ رسانید که در برگیر گفتاری در دستور زبان تورکی خاقانی نیز بود. گفتنی است که این فهرست تنها ردیف تکواژها به الفبای قبول شده نبوده، بلکه در برابر هر تکواژ یک یا دو معنی معادل اوزبیکی، سپس ترجمهی روی، بعداً به ترتیب جلد، صفحه و سطر سه جلد ترجمهی اوزبیکی و به تعقیب آن از سه جلد متن عربی چاپ معلم رفت داده شده است. افزود بر آن، هویت دستوری، اشکال فعلها، اسمای خاص و ویژگیهای گویشی، جغرافی، تاریخی و وابستگی قبیلهای و گروهی مانند حیوانات، گیاهان، نجوم، ... واژهها نیز نشان داده شده است. همچنان فهرست موضوعی تمام امثال و حکم دیوان علیحده ترتیب شده است. بدین ترتیب، این اثر را میتوانید ایندیکس ـ فرهنگ انگاشت. (یارقین)
6 ـ برگردان به تورکی اویغوری: ترجمه به تورکی اویغوری با استفاده از ترجمهی آتالای در سالهای 1984-1981 در شهر اورومچی در سه مجلد تحقق یافت. مدخلها و مواردی که در نشر بسیم آتالای مورد مناقشه بود، در این نشر تقریباً رفع شده است و تلفظ دقیقتر تکواژها مورد دقت قرار گرفته است.
7 ـ برگردان به انگلیسی: ترجمهی انگلیسی دیوان را در سالهای 1985-1982 دو تن از استاید دانشگاه هاروارد، روبرت دنکوف Robert Dankof و جیمز مککلی Jams Mekelly در سه مجلد چاپ کردند.
جیمز مککلی علاوه بر همکاری با دنکوف در ترجمهی انگلیسی دیوان، دو مقالهی باارزش در موضوع «املای صحیح کلمات دیوان» نوشت که راهگشای بسیاری از محققان گردید و ما در برگردان فارسی از آن بهره بردیم.
8 ـ برگردان به تورکی قازاقی: ترجمه به تورکی قازاقی در سالهای 1998-1997 در شهر آلماآتا از سوی اصغر کرماشولی اگابایوف در سه جلد چاپ شده است. این ترجمه ظاهراً از برگردان بسیم آتالای انجام پذیرفته است.
9ـ انتحال و تنظیم اسمگونهها در فارسی: در سال 1357، در تهران کار برگردان کارل بروکلمان و دهری دیلچین یعنی تهیه فهرست الفبایی لغات دیوان از سوی محمد دبیر سیاقی به صورت ناقص و مغلوط تکرار شد. بدین ترتیب که وی فقط اسماء، صفات، ضمایر و پیافزودههای کتاب را که قابل گنجایش در دویست صفحه بود، در بیش از یکهزار و یکصد صفحه با املای مهجور و ناآشنا و بودن آوانویسی و ذکر هویت دستوری لغات ردیف کرده و معانی عجیب و غریبی نظیر اقعس (ص872)، منظام (666)، مصمت (487)، فلنسوه (328)، قرطم (630)، سعفه (425)، حیازت (781)، محضات (893)، مملقه (592)، دوژه (298)، ظلف (649)، منهوم (427)، تعریس (474)، خربق (864) .... و صدها معادل سختتر از خود لغات و نامفهوم برای خوانندهی ایرانی انتشار داد.
عدم آشنایی عالمانهی این مترجم با دو زبان تورکی و عربی، سبب شده که ترجمهها نیز بسیار مغشوش و مضحک باشد و مانند:
روایت نادرست دبیرسیاقی:
قا ـ ظرف و وعاست اما استعمالش در آوند مایعات است و گفته میشود از آن قاقچا یعنی آوند و ظرف و وعا بر طریق اتباع(!) (ص733).
بزرگی از مردم فارس (!) (ص339).
از شکستگیها و گشادهگیهای کوه گذشتم(!) (ص457).
کج دست و کج پا (!)
کنایه آرنده از کودک و نوزاد مادینه(!) (ص510).
چاهک پشت هستهی خرما و نفیر(!) (ص500)...
برگردان درست فارسی:
قا qa: ظرف، ظرفی که در آن مایعات را میریزیند. قاقجا qaqca هم میگویند.
بسوه تخماق آهنی.
از دره به تپه گذشتم.
لنگ و چلاق.
به کنایه دختران را چنین خوانند.
تغار و زورق...
در تهیهی ترجمهی خود، نظریههای مضحک داده است و دست به تحریفات کودکانهای زده است. گونههایی از این ترجمه را میآوریم:
- «لتین الجانب» را به جای خوشخو، سست کمان ترجمه کرده است! (ص709)
- کلمهی ابل به معنی شتر را ایل خوانده است! (1081)
- در ترجمهی یِرِک اِشلا در معنای زنان ویاردار نوشته است:«ـ رو راه یکی شده از زمان» (!) (ص1012)
- تات (= عجم) را فارسی معنی کرده و سپس صفت فارسی زبان ایرانی تبار را بر آم افزوده است. گویا در روزگار کاشغری این اصطلاح من درآوردی رژیم پهلوی معنی داشت! ... صدها مورد دیگر از این قبیل را تقریبا در همهی یکهزار و یکصد صفحه از کتاب نامها و صفتها و ضمیرها و پسوند «دیوان لغات التورک» محمود بن حسین بن محمد کاشغری ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبای محمد دبیر سیاقی میتوان یافت. (پیشگفتار، صص 14-22)
10ـ برگردان به زبان روسی: ترجمهی روسی «دیوان لغات التورک» را خانم زیفه علویه عوضوا در 1200 صفحه انجام داده که در سال 2005 از سوی بنیاد سورَس در آلماآتا (قزاقستان) به چاپ رسیده است. مترجم چاپ متن عربی و نسخههای تقریبا تمام ترجمهها را در اختیار داشته است. در این ترجمه به تعداد 7627 تکواژ ترجمه و توضیح داده شده است. مترجم فهرست تمام واژهها را در آخر کتابش در 200 صفحه به گونهی گروهبندی شده (واژههای مربوط به حیوانات، گیاهان، اجرام سماوی، ...) با صفحات مربوط ترتیب داده است.
گفتنی است، چون چاپ ترجمهی روسی خانم زیفه عوضوا و فارسی دکتور حسین محمدزاده صدیق تقریباً همزمان بوده، از این رو ایشان از ترجمهی روسی «دیوان لغات التورک» آگاهی نداشتهاند.
11ـ انتشار نسخهی خطی: چاپ عکسی (فاکسیمیله) اثر را وزارت فرهنگ جمهوری تورکیه در سال 1990 به صورت رنگی و به اندازهی قطع اصلی نسخهی خطی انتشار داد.
در صفحات (22-23) پیشگفتار، شماری از ویژهنامهها و مجموعهی مقالات علمی و پژوهشی پژوهشگران و دانشمندان کشورهای مختلف در مورد «دیوان لغات التورک» و ویژگیهای آن معرفی شده و برخی از مهمترین مقالات مانند: «اهمیت لهجهشناسی دیوان» از دانشمندن آذربایجان شیرعلییوف، «مطالعهی تطبیقی لغات دیوان با مخزن واژهگان قیرغیزیز» از خانم عثمانلی یوا، مقالهی «واژهگان تورکی آذری در دیوان لغات التورک» از دکتور اسلانوف و سخنرانی ا. ن. کونونوف محقق معروف روسی که «دیوان لغات التورک» را معدن طلا گفته است، از ویژهنامهی «ساوتسکایای تورکولوگیا» که مجموعهی 43 مقالهی کنگرهی علمی نهصدمین سال تألیف دیوان دایر شده در شهر فرغانه است. از ویژهنامهی مجلهی «تورک دیلی» شمارهی 253، 1972، مقالات «قواعد دستوری در دیوان لغات التورک» نوشتهی طاهر نجات و «نقد نشر جدید دیوان لغات التورک» از جیمز م. کلی و از «مجموعهی مقالات کنگرهی جهان» که حاوی 20 مقالهی تحقیقی از کاشغری شناسان جهان در سال 1999 فراهم آمده، مقالات «تورکی اوغوز در دیوان لغات التورک» از دکتور زینب قوخماز، «محمود کاشغری و اتیمولوژی» از دکتور مصطفی جان پول، «دیوان لغات التورک و زبانشناسی مدرن» از دکتور تیمور قوجا اوغلو، «واکهای کشیده در امثلهی دیوان لغات التورک» از احمد بهئجان ارجیلاسون یادآوری شده است.
در صفحات (24-34) پیشگفتار مترجم، راجع به خاندان و زاد و مرگ کاشغری، زمان تألیف و تصنیف دیوان، زاد و بوم و مزار کاشغری، آثار او (جواهر النحو فی لغات ـ التورک و دیوان لغات التورک)، علت تألیف دیوان معلومات داده شده است.
در ص34 پیشگفتار تحت عنوان «سازهبندی و پدیدارشناسی» در مورد ساختار اصلی، عنوان کتاب و دیوان به عنوان منبع مورد وثوق و دنبالهروی از دیوان (در اینجا مترجم به گونهی نمونه نام 17 عنوان فرهنگ را میآورد که به پیروی از دیوان تألیف شدهاند) سخن رفته است.
ساختار اصلی دیوان لغات التورک بدین گونه معرفی شده است: 1. کتاب همزه، 2. کتاب سالم، 3. کتاب مضاعف، 4. کتاب مثال، 5. کتاب ذوالثلاثه (سهگانگان)، 6. کتاب ذوالاربعه (چهارگانگان)، 7. کتاب ذوالغنه (غنهداران)، 8. کتاب ذوالساکنین (جمع دو سکانین).
سپس هر کتاب به دو بخش «اسماء» و «افعال» تقسیم شده است. در هر دو بخش با توجه به صور و اشکال املای لغات تورکی در آن عصر، نخست لغات دو واجی، سپس سه واجی، چهار واجی، پنج واجی و سرانجام واژههای شش واجی به ترتیب الفبایی آمده است. در این سازهنگاری، مصنف در هر جا صفات سالم را از غیر سالم جدا کرده و الفاظ مهموز، اجوف، لفیف، مثال، مضاعف و ناقص را نیز جداگانه تنظیم کرده است.
کاشغری پیش از سازهبندی هشت کتاب فوق پیشگفتاری بر آنها نگاشته است. این پیشگفتار را با حمد خداوند آغاز میکند و آنگاه علت خلق اثر و بخشهای آن را شرح میدهد. سخن از حروف مبنا در تورکی، اسماء جدا شده از افعال، زیادات اسماء، زیادات افعال و بنای آنها، رجحان برخی بناها بر برخی دیگر، صفاتی که ذکر نشده، مصادری که ذکر نشده، آنچه در اثر ذکرش رفته یا نرفته، طبقات اقوام تورک، گویششناسی تورکی و جز آن سخن به میان میآورد.
سپس علت تقسیم آن به هشت کتاب و تقسیم هر کتاب به دو بخش را بیان میدارد. کاشغری در گزینش عنوان «دیوان لغاتالتورک» برای نامیدن اثر بینظیر خود بیگمان به دو دیدگاه نظر داشته است: نخست آن که گنجینهای فراهم آورده است که مباحث و احکام فراوان و بیشماری در موضوع به گونه مثال قابل تنزل در حد «مقدمه الادب» تألیف زمخشری نیست و دوم آن که مجموعهای عالی و سترگ در شرح محاکمات لغوی و ادبی به شمار میرود و مثلاً بیش از حد یک مجموعه مانند:« صحاح ـ اللغه» اثر حمادالجوهری است. از این رو میگوییم با توجه به این که در روزگار وی لفظ «دیوان» در میان اهل قلم و فرزانگان پژوهشگر، فراترین معنا را در نامیدن آثار خلاقهی بدیع اندیشگی و ادب پژوهی داشته است، کاشغری آن را آگاهانه برای نامیدن اثر خود برگزیده است و با این تصنیف، نشان داده است که در روزگار خود، تسلط کافی و عجیبی به همهی شاخههای دانش فقهاللغه داشته است.(ص35)
بر علاوه، مترجم در پیشگفتار خود معلوماتی در مورد آغاز شناسایی و تحقیقات خانواده زبانهای تورکی «اورال آلتایی» در جهان که از بیش از دو صد سال بدین سو جریان دارد، تذکراتی دارد و در این گستره به ویژه به فعالیتهای علمی و نظریات تورکولوگهای سویدنی اشاره شده و از جمله گروه طبقهبندی استراهلبرگ را میآورد. (ص 38-39)
همین گونه از نوعبندی گویشهای تورکی از نگاه کاشغری یادآوری شده و آن به 14 شیوه گویشی مشخص شده است. افزود بر آن کاشغری شیوهها و گویشها را چنین ارزشگزاری کرده است:
1. تورکی اوغوزی سادهترین گویش تورکی است.
2. صحیحترین شیوهها نیز شیوهها تُخسی و یغمایی است.
3. شیوههای مردم ایلا، ارتیش، یامار، ایتیل نیز تورکی صحیح و بهنجار است.
4. زیباترین و رساترین شیوهی سخن گفتن تورکی «خاقانیه» است که لهجهی کبار محسوب میشود. (ص42) پیوست با این، معلومات گستردهای راجع به گویشهای قرهخانی یا خاقانیه اویغوری دیرین و نوین، خط اویغوری، گویش تورکی اوغوزی داده شده، نیز به گویش اوغوزی ـ آذری به عنوان اصلیترین گویش موجود در فلات ایران و با سابقهی هفت هزار سال کتابت تأکید میشود.
زیر عنوان « درون باریهای دیوان» مسایلی چون شعرپژوهی (در این بخش اوزان هجایی ویژهی تورکی از روی چند نمونه بررسی شده و چند نمونه از قدیمترین شعر تورکی در «دیوان لغات التورک» را به تحلیل و شناسایی گرفته است. بحث و معلومات بیشتر در این موضوع به جلد دوم موکول شده است)، ضربالمثلشناسی (دانشمندان مختلف تعداد ضربالمثلهای دیوان را احصاء کردهاند، چنان که کارل بروکلمان آنها را 264، نجیب عاصم 290 و برخی دیگر شماری از آنها را اصطلاح انگاشته، تعداد آنها را 251 شمردهاند.)، اهمیت زبان فارسی، نقل اسامی خاص، اسطورهشناسی، باورپژوهی، وجه تسمیهی لغات و فن اتیمولوژی، فرهنگ املایی دیوان، قوم نگری مطالب دلچسب و ژرفی به بررسی گرفته شده است. (ص45-62)
زیر عنوان «آمادهسازی برگردان فارسی» پیشگفتار مترجم، دربارهی چگونگی آغاز این کار بزرگ و دشوار گزار و شیوهی کار توضیح داده میشود. او دو عناوین خرد: آوانگاری، بستر برگردان، رفع اشتباهات، تورکی خاقانیه، تعلیقات، فهرست لغات، برگردان افعال، زیبایی نثر فارسی و نتیجه در مورد شیوهی کار، مراحل و چگونگی به فرجام رسیدن کار ترجمه معلومات میدهد. (ص63-67)
مترجم در کار برگردان خود متن عربی دیوان لغاتالتورک چاپ «معلم رفعت» و ترجمهی تورکی بسیم آتالای را در اختیار داشته، کار خود را با مقابله با آنها به پیش برده است. به اعتراف مترجم، «در برگردان بهنجار و بسامانی از عربی به فارسی» ترجمهی تورکی بسیم آتالای کمک اساسی کرده است.
مهمترین ویژگیهای این ترجمه را به گونهی فشرده میتوان چنین برشمرد:
ـ ترجمه به گونهی کامل، روان و قابل فهم برای خوانندهگان فراهم شده است.
ـ هر مدخل، متون (امثله، عبارات و اشعار) همه آوانگاری شده است.
ـ تمام اشعار، جملات، ضربالمثلها و عبارات نخست لفظ به لفظ ترجمه شده، بعداً تفسیر و توضیح گردیده است.
ـ موارد مشکوک که اغلب مترجمان از جمله بسیم آتالای درماندهگی خود را در پاورقی یاد کردهاند، مترجم تا حد توان ترجمه و اصلاح کرده و چاپ آنها را در تعلیقات وعده داده است.
ـ مترجم در آوانگاری از تأثیر لهجهی آذربایجانی خود اجتناب نموده، شیوهی تورکی خاقانیه را اساس گرفته است. این کار از آن رو در خور اهمیت است که جلو لغزشها و خطاها را در ارائهی تلفظ واژهها میگیرد.
ـ مترجم، تمام تعلیقات و توضیحات لازم را نه در پاورقی متن ترجمه، بل در مجلد دوم کتاب در نظر گرفته است. (چاپ جلد دوم پس از ملاحظهی نظرات، انتقادات و پیشنهادات اهل نظر پیرامون این ترجمه وعده داده شده است.)
ـ مترجم فهرست الفبایی لغات را بر مبنای نگارهی آوایی در جلد دوم آورده است.
ـ در ترجمهی افعال، به ویژه افعال متعدی و متعدی در متعدی و وجوه و اشکال زمانهایی مانند آینده در گذشته، گذشتهی گسترده و جز آن که در فارسی معادل ندارند، با استفاده از چند فعل کمکی و یا عبارات و جملات جنبی به گونهای این مفاهیم ظریف و دقیق تورکی تفهیم شده است. مانند فعل « اربَّتّی» که در تورکی آذری «بیجیدیردی» و در تورکی اوزبیکی «ییقیتتیردی» و «قولتتیردی» گفته میشود، چنین ترجمه شده است:« او، درخت را در معرض برانداختن قرار داد و برانداخت.»
بدین گونه استاد دکتور حسین محمدزاده صدیق با صلاحیت بایستهای یکی از مهمترین میراث ادبی و زبانی تورکان را به گونهی بهینهای به زبان فارسی به فرجام آورده و به چاپ رسانیدهاند. این ترجمهی کامل و روان نه تنها برای استفادهی فارسی زبانان، بل برای تمام علاقمندان فارسیدان، به ویژه تورکان افغانستان از اهمیت زیادی برخوردار است.
من ترجمهی تازهی فارسی دیوان«لغات التورک» را کاری بهین و گامی مهم و ارزنده در گسترهی لغتشناسی و زبانشناسی تورکی دانسته، استاد گرانقدر دکتور حسین محمدزاده صدیق را به این مناسبت شادباش و تهنیت میگویم و از بارگاه رب العزت برایشان کامیابیهای مزید آرزو میکنم.