تفکیک سره از ناسره در دیوان اشعار ترکی سید عمادالدین نسیمی
به تصحیح دکتر ح. م. صدیق
سید احسان شکرخدا
سید عمادالدین نسیمی که سید و حسینی نیز تخلص میکرد، در سدهی نهم هجری ظهور کرد و تحت تأثیر مشرب عرفانییی که داشت، علیه حکومتهای ستمگر عصر خود زبان به عصیان گشود و جان بر سر آن باخت و در شهر حلب شهید شد. 1 نسیمی به سه زبان عربی، فارسی و ترکی شعر سروده است.
آن گونه که استاد در مقدمهی کتاب مذکور داشتهاند، «اشعار عربی سید در لا به لای جُنگها، سفینهها، تذکرهها و دو دیوان فارسی و ترکیاش پخش و پراکنده است و حجم قابل توجهی ندارد و اگر هم مدوّن بوده، مفقود شده است. دیوان فارسی او را مرحوم «حمید محمدزاده» با مقابلهی نسخ معتبر در سال 1351 چاپ کرد.2 که بعدها از سوی سه تن و سه بار در تهران انتحال و تجدید چاپ شد.»
اما دیوان ترکی نسیمی بارها در تهران، تبریز، شیراز و یا خارج از ایران، در جمهوری آذربایجان و ترکیه چاپ شده است و در میان آنها سه چاپ دارای اعتبار علمی است که هر سه در مقدمهی ترکی کتاب «دیوان اشعار ترکی سید عمادالدین نسیمی» معرفی شده است.
در فصل اول از دیوان، زیر عنوان «سندلر، قئیدلر و گؤروشلر» تمامی منابع معتبری که از زندگی، احوال و آثار نسیمی خبر دادهاند معرفی و هر کدام به اندازهی وسع منبع، تشریح شده است. در موضوع احوال، افکار و آثار نسیمی، چند پایاننامهی دکتری و دانشیاری نوشته شده و فیلمی از زندگی سراپا مبارزهی وی ساخته شده است و نمایشنامهای نیز از ماجراهای حیات وی تألیف و انتشار یافته است.3
نام و یاد سید در بسیاری از منابع ادبی و تاریخی ذکر شده است. اولین منبع معتبر، کتاب «انباء الغُمر فی ابناء العُمر» اثر «ابن حجر عسقلانی»، همروزگار وی است که او را نسیمی تبریزی مینامد و آخرین منبع معتبر، کتاب «الشّهداء الفضیله» اثر مرحوم «علامه امینی» است که وی را شهید فضیلت نام میدهد.
نسیمی که در طریقت، مرید و پیرو «فضل الله نعیمی» (بنیانگذار حروفیه) بود، در جای جای اشعارش، خویشتن را فدایی «نعیمی» معرفی کرده است. این پاکبازی و تسلیم در اکثر اشعار او به صورت مستقیم و غیر مستقیم دیده میشود:
آنکو ز «فضلحق» چو نسیمی به حق رسید،
شمع هدایت آمد و پروانهی نجات.
* * *
لبلرین جام مسیح الله ایمیش،
خلقتین تأویلی «فضل الله» ایمیش.
* * *
کعبه یوزوندور بیزه، ای «فضل حق»!
زولف و روخون قیبله و ایمانیمیز.
* * *
ای نسیمی! سنه چون «فضل ایلاه» اولدو مُعین،
منه عیب ائیلمه کیم، تا بونا سولطان دئمیشم.
* * *
«فضل حق»دن نسیمی یئتدی سنا،
مولکت خاتم سولئیمانی.
فضل الله نعیمی – صاحب کتابهای جاودان نامهی الهی، محبتنامهی الهی و عرشنامهی الهی – حروف را کالبد اسراری میدانست که با انکشاف آن، رازهای جهان هستی، آفرینش، قرآن و قوانین دین اسلام را تبیین میکرد. او همانگونه که قرآن را متشکل از 28 حرف زبان عربی میدانست در 32 حرف زبان فارسی هم رموزی میدید که در کتاب جاوداننامهی الهی این رموز را بازگو کرده است. نعیمی در مورد سورهی فاتحه و نماز چنین میگوید:
«سورهی فاتحه عصارهی قرآن است. هفت آیه دارد. هفت نام هم دارد. یکی از آن نامها سبع المثانی است. این سوره معادل هفت خط چهرهی آدمی است. کشیدن دستها به صورت، پس از قرائت فاتحه، اشاره بدان است. اگر «آمین» گفته شود، هفت آیه، هشت آیه میشود. اگر موی سر هم از وسط به دو نیمه تقسیم شود، هشت خط میشود. در سورهی فاتحه هفت حرف وجود ندارد. در چهرهی حوّا یعنی زن هم خطوط ابیه نیست. از این رو فاتحه را ام الکتاب گفتهاند. سرّ قرآن در حروف مقطّعهی ابتدای بیست و نه سورهی قرآن نهفته است. این حروف چهارده حرف غیر مکرر است:« الف لام ک هـ ی ع ص ط س ق ن». اگر این حروف بسط داده شوند، یعنی چنانکه تلفظ میشوند، نوشته شوند، هفده حرف بوجود میآید زیرا که در الف «ف»، در صاد «د» و در نون «و» وجود دارد. این هفده حرف را محکمات گویند. انسانی که در سفر نباشد، روزانه هفده رکعت نمازِ واجب میخواند که معادل شمارهی این هفده حرف محکمات است. انسان مسافر یازده رکعت نماز میخواند. به جز این هفده حرف، بقیهی حروف یازدهتاست: ب، ت، ث، ج، خ، ذ، ز، س، ص، ظ، غ. این حروف را متشابهات گویند. نماز در سفر به شمار متشابهات است. جمع این دو هم بیست و هشت میشود. انسان غیر مسافر هر روز هفده رکعت و روز جمعه پانزده رکعت نماز میخواند زیرا که دو رکعتِ نماز جمعه معادل چهار رکعت نماز ظهر است، جمع این دو ( هفده رکعت + پانزده رکعت)سی و دو (به تعداد حروف زبان ترکی و فارسی) میشود.»4
سرانجام «فضل الله نعیمی» به دلیل عقاید خاصی که داشت به دست «میرانشاه» -که توسط متشرّعین و زهّاد وقت تحریک شده بود – دستگیر و از بالای قلعه به پایین پرتاب شد. این واقعه، در روحیهی نسیمی که در آن زمان 25 سال سن داشت بسیار تأثیر گذار شد و او را در تبلیغ و تبیین عقاید عرفانی و کلمات توحیدی، مصممتر و بیپرواتر کرد:
من مولک جهان، جهان منم، من،
من حققه مکان، مکان منم، من.
من کؤون و مکان و کُن فکان ـام،
بیلگیل کی نیشان، نیشان منم، من.
من صورت معنیده حقم، من،
من حقّ عیان، عیان منم، من.
* * *
ای یوزون نور ذات یزدانی!
وی روخوندور صیفات رحمانی!
تا این که سرانجام سید عمادالدین نسیمی هم به امر حاکم وقت، حکومت مملوکان «چرکس» به جرم بیان سخنان به ظاهر کفرآمیز - همچون «منصور حلاج»- نماز عشق را با وضوی خون بر بلندای دار قدقامت گفت و تا لحظهای که پوست از تنش برکندند به ذکر بیپروای خود مشغول بود:
سؤیلهرم دائیم اناالحق زولفونه جان دوشهلی،
تا منی منصور تک زولفزنده بر دار ائتدی اوش.
* * *
گر شهید اولدو نسیمی دلبرین عئشقینده اوش،
قان باهاسی حقدیر آنین، اول دئمز، سبحان دئدی.
* * *
چون شد از دولت وصل تو نسیمی، منصور،
وقت آن است که سر در سر دار اندازد.
* * *
آن کس که چو منصور زند لاف اناالحق،
از طعنهی نامحرم اسرار نترسد.
نسیمی پس از این مرگ مظلومانه، آوازهای دوچندان یافت و پس از او اندیشهها و عقاید صریحش در قالب اشعار لطیف و روحنواز تركی و فارسی دهان به دهان منتشر شد:
دائیم اناالحق سؤیلهرم، حقدن چو منصور اولموشام،
کیمدیر منی بردار ائدهن، بو شهره مشهور اولموشام.
استاد در فرازی از مقدمهی خود، شهادت این عارف پاکباز را زمینهساز نفرت از حکومت وقت و عامل اعتراض مسلمانان اعم از شیعه و سنی میدانند که موجب «محبوبیت بیش از اندازهی نسیمی در میان اهل عرفان شد و همهی مسالک عرفا او را به نوعی، بعدها منسوب به مسالک خود ساختند.» به طوری که افرادی همچون شیخی، ختایی، حبیبی، اصولی، رفیعی، فضولی،خلیلی، حیرتی، حیدری، کلامی، عرشی دده، غریبی تبریزی و نباتی تحت تأثیر اندیشههای او قرار گرفتند و در اشعار و سخنانشان از اشعار نسیمی استقبال كردند. همچنین عدهای «شبه نسیمی» بوجود آمدند كه تخلص «نسیمی» را برای خود برگزیدند و اشعاری با نام نسیمی سرودند. مانند:نسیمی شیرازی، قول نسیمی و میران نسیمی.
آن گونه که در ادامه خواهد آمد، استاد معتقدند بسیاری از شعرا، اشعار خود را به نام او مشهور و حتی آن را در دیوان نسیمی، داخل كردهاند. و آن گونه كه به نظر میرسد احتمال میرود عدهای از ارادتمندان نسیمی برای زدودن غبار تهمت كفر و بیدینی از چهرهی تابناک او، اشعاری با مضامین مخصوص دینی و مذهبی سروده و در دیوان وی مکتوب کرده باشند.
استاد در مورد عقاید و اندیشههای نسیمی که آمیزهای از عشق و نگرشهای حروفیه است چنین مینویسند:
«نسیمی در دورهای میزیست که در جهان اسلام مباحثات فراوانی در موضوعهایی مانند وجود مطلق، خالق کل عالم، صفات ثبوتی و ذاتی خداوند، اسماء حسنی و غیره پیش آمده بود و مسالک و طرائق گوناگون صوفیه با تأویلها و تفسیرهای رنگارنگی در میان مسلمین پیدا میشد و هر کسی که کم و بیش شناختی از تصوف و عرفان پیدا میکرد، طریقی بر میگزید.
در تکوین این طریقتها، مذاهب اسلامی و بویژه تشیع، نقش اصلی را داشت. ولی در هر حال این طریقتها از آئینها و اساطیر پیش از اسلام نظیر شمن گرایی ترکی و مهرپرستی هندی نیز تأثیر میپذیرفتند.
اما حروفیگری در میان همهی این طرائق ممتاز بود و مستقیماً به خود قرآن توجه داشت. از این رو، نسیمی را نمیتوان با شعرای عارف و صوفی مقایسه کرد. او مانند "منصور حلاج"، صمیمی و صادق است، فداکارانه و فاتحانه سخن میگوید. هنگام خواندن اشعارش، خواننده محو در صمیمیت و صداقت او میشود و متحیر و حیران میماند. »
* * *
در پایان سال 1386 تدوین دیوان اشعار ترکی سید عمادالدین نسیمی توسط استاد به پایان رسید. ایشان تدوین و تصحیح دیوان نسیمی را از بهار سال 1384 آغاز کردند. اما در دواوین موجود از نسیمی، در هم آمیختگی اشعار، تکرار فراوان مضامین، تشابه اشعار و کلمات، تفاوت بار مفهومی و عقیدتی بعضی اشعار، وجود شعرهای مشکوک، ضعیف و گاه فاقد مفهوم، باعث شد تا استاد تصمیم بگیرد که انقلاب و دگرگونی بزرگی در شیوهی تدوین این کتاب به ظهور برسانند. تحولی شگرف که قطعاً تمامی چاپهای بعدی دیوان نسیمی را در تمامی دنیا تحت الشّعاع قرار خواهد داد.
علیرغم این که در تعداد کثیری از اشعار، عشق بیپروا و اندیشهی عمیق نسیمی در آئینهی منسجم کلمات بار معنایی خود را منتقل میکنند، ولی کم نیستند اشعاری که فاقد خصوصیتهای ذکر شدهاند. لذا استاد نیز همچون نسیمی، از سر شهامت و با پشتوانهی علمی و نگاه روشنی که در تفکیک سره از ناسره داشتند، این دیوان را به 12 بخش تقسیم کردند. ایشان، خود در مقدمهی کتاب چنین نگاشتهاند:
«در مجموعهی حاضر که اینجانب از اشعار ترکی این سید مبارز و نستوه ترتیب دادهام، با توجه به اعتقادات سید و مضامین اشعار وی، بخشبندی زیر را لحاظ کردهام:
1. شیعیهها و مناقب: دارای اشعاری که در آنها سید، شیعهی جعفری دوازده امامی مخلص بودن خود را به اثبات رسانیده است و مشحون از نص آیات و احادیث و در مناقب چهارده معصوم - علیهم السلام- است.
2. الیفنامهها: دارای اشعاری که در هر بیت از آنها یکی از حروف الفبا تفسیر و یا تبیین شده است.
3. قصیدهها: در توحید و نعت و عرفان و سرشار از مضامین وحدت وجود و حروفیه که در میان آنها حتی یک بیت در مدح شاه و سلطان و غیره دیده نمیشود.
4. غزلها: شامل غزلیاتی عرفانی، با رمز و راز باطنی که با اشعار «عطار»، «مولوی» و «حافظ» در فارسی و «فضولی» و «نباتی» در ترکی برابری میکند و چاشنی از مضامین حروفیه دارد.
5. ترجیعبندها: دارای چهار ترجیع بند زیبای عرفانی.
6. مثنویها: دارای سه مثنوی عرفانی.
7. مربعها: دارای یک مربع در مدح «حضرت علی» (ع) و یک مربع شورانگیز عرفانی.
8. مستزادها: دارای 8 مستزاد که از آن میان 3 مستزاد آخری مشکوک به نظر میآید و احتمالاً بعدها به نام نسیمی افزوده شده است.
9. مخمسها: شامل 2 مخمس.
10. تویوقها: شامل 280 تویوق مصرّع و غیر مصرّع با مضامین عرفانی.
11. ملمعها: دارای 7 ملمع به زبانهای ترکی، عربی و فارسی.
12. نظیرهها و اشعار مشکوک: با توجه به اینکه سید در تصوف پیرو مکتب «فضل الله حروفی» صاحب «جاویدان نامه» بود، پس از شهادت جانسوزش و با توجه به محبوبیت وی، بسیاری از شعرای حروفی مسلک، اشعاری با تخلص نسیمی ساخته و یا بر اشعارش نظیره سروده و به نام وی معروف کردهاند.
گذشته از آن، پس از مرگ او چند شاعر دیگر با تخلص نسیمی شعر سرودهاند. بیشتر این اشعار در اغلب نسخ خطی و چاپی و حتی در چاپهای معتبر دیوان ترکی سید وارد شده است. این گونه سرودهها را تا آنجا که توانستم تشخیص بدهم، در بخش سیزدهم کتاب با عنوان «نظیرهها و اشعار مشکوک» جمع کردم. نوع این گونه اشعار، گاه شکل در هم ریختهی یک غزل از سید، گاه نظیرهای بر سرودهای از او و زمانی نیز در بیان بر دار کشیده شدن و ماجراهای بعد از شهادت وی و یا حاوی سخنانی در منقبت او و یا سیاه مشقی با وزن به هم ریخته و دارای مضامین سبک است.
13. تضمینها: دارای چند فقره تضمین و مدحیههای سروده شده برای سید نسیمی از سوی شاعران دیگر که توانستم به آنها دست پیدا کنم.
پیش از متن دیوان، مقدمهای در شرح زندگی، مبارزات و اعتقادات سید و شرح مضامین اشعار و ذکر نسخ خطی و چاپی دیوان ترکی وی و شرح ویژگیهای تدوین حاضر و معرفی آثاری که دربارهی سید نوشته شده، آوردم. همچنین نقایص چاپهایی را كه قبل از چاپ حاضر عرضه شده، تذكر دادم و به انتهای مقدمه، منابع نسیمیشناسی را نیز تحت نام "قایناقلار" افزودم.»
این کتاب با آوانگاری نوین ترکی که مورد تأیید ایشان است حروفنگاری شده است. مشخصات نسخهشناسی به همراه وزن عروضی در بالای هر قطعه شعر موجود است که نشان از دقت نظر و علمی بودن کار دارد.
از جمله بخشهایی که میتوان در تمامی کتابهای استاد مشاهده کرد، بخشی است به نام افزودهها که شامل فهارس گوناگون است. افزودههای دیوان نسیمی نیز 25 بخش گوناگون دارد که میتواند در امر «نسیمی پژوهی»، نویسندگان و محققان را کمکی بزرگ باشد. و ایشان را در دستیابی به مضامین اشعار نسیمی راهنمایی کند. و در کنکاش احوال، افکار و آثار او به کار آید. افزودههای بیست و پنجگانه به شرح زیر است:
1. فهرست آیات، احادیث و عبارات و ابیات عربی.
2. فهرست ترکیبات و عبارات عربی.
3. فهرست لغات و کلمات عربی.
4. فهرست لغات و ترکیبات فارسی.
5. فهرست لغات ترکی.
6. فهرست ترکیبات عربی- فارسی.
7. فهرست ترکیبات ترکی- فارسی.
8. فهرست ترکیبات ترکی- عربی.
9. فهرست اسامی اشخاص
10. فهرست اسامی مکانها.
11. فهرست اسامی کتابها.
12. فهرست نامهای پرندگان.
13. فهرست اسامی قبایل و فرق.
14. فهرست گلها و شکوفهها.
15. فهرست دریاها و رودها.
16. فهرست اصطلاحات نجوم.
17. فهرست نام سنگها.
18. فهرست اصطلاحات صوفیانه.
19. فهرست اصطلاحات فلسفی.
20. فهرست اصطلاحات موسیقایی.
21. بعضی تلمیحات.
22. معنای ترکی برخی عبارات عربی.
23. کشف الابیات.
24. اسناد و وثیقهها.
25. فهرست تشریحی دیوان.
این کتاب، چراغِ افروختهای است در تیره – روشنِ مسیر پر پیچ و خم ادبیات و عرفان، مخصوصاً «نسیمی پژوهی» که میتواند به چشمها سویی و نوری ببخشد. امیدوارم که چراغِ چراغافروزان از طوفان دسایس و شداید به مدد انوار قدسی و الاهی منور باقی بماناد! ادراک و شهامت علمی استاد را ارج مینهیم.
پانوشت
1علامه امینی. شهداء الفضیله، ترجمه جلال الدین فارسی، تهران، 1362.
2 عماد الدین نسیمی. دیوان فارسی، به اهتمام حمید محمدزاده، باکو، 1973.
3 ح.م. صدیق. خلاقیت نسیمی، (مقدمه بر نمایشنامهی نسیمی، از فریدون آشوروف، ترجمهی: ح. م. صدیق و شهین قوامی).
4 عبدالباقی گولپینارلی. فهرست متون حروفیه، توفیق سبحانی، سازمان چاپ و انتشار وزارت ارشاد، تهران، 1374.