جلد اول از فرهنگ گسترده ترکی استانبولی به فارسی که در چهار مجلد تالیف شده است،
به زودی منتشر خواهد شد.
قسمتی از مقدمه این اثر ارزشمند که حاصل زحمات 3 ساله دکتر صدیق و مهندس سمایی است، در ذیل میخوانید
پیشگفتار
نگاشتن فرهنگ لغت در ایران سابقهای دراز دارد. مرحوم دکتر معین میگوید، "شواهدی در دست است که از اواسط قرن پنجم هجری تلاشهایی برای فرهنگنویسی به زبان فارسی انجام گرفته."[1] و من اضافه میکنم که اولین فرهنگ لغت ترکی در جغرافیای فرهنگی ایران در سال 466 هـ . به دست شیخ محمود کاشغری پایان یافت.[2] دیوان لغات الترک، اثر وی یک لغتنامهی گسترده است و ماهیت فرهنگنامه و دانشنامه با تکیه بر تمام وجوه ادب پژوهشی از ریختشناسی واژگان، تاریخ ادبیات، فولکلور، گونهشناسی ادبی، واژه پژوهی و ریشهشناسی، ادبیات تطبیقی، دستور زبان توصیفی و مقایسهای، اسطوره شناسی، جغرافیا، تاریخ و جز آن نیز دارد.[3]
در فاصلهی 600 سال پس از تالیف دیوان لغات الترک دهها فرهنگ لغت ترکی دو زبانه و حتی سه زبانه تالیف گردید تا به ظهور میرزا مهدی خان استرآبادی و تالیف فرهنگ گستردهی سنگلاخ[4] پیوند خورد. کتاب سنگلاخ، شاهکار لغت نویسی جهان اسلام و فرهنگنامهی شعری سدههای میانه است. میرزا مهدی خان استرآبادی این کتاب را بر اساس دوازده جلد اثر منظوم و نه جلد اثر منثور از آثار امیر علیشیر نوایی (متوفی 906 هـ .) در شکلی بسیار اعجاب آور نگاشته است.
ترکی استانبولی ادامهی همین زبان ترکی در آسیای صغیر و میانه به شمار میرود که پس از تشکیل جمهوری ترکیه و الغاء خلافت عثمانی رسمیت یافت و نزدیک یک قرن است که به واژهافزایی و پالایش آن از لغات غیرترکی اهتمام به خرج داده میشود و امروزه به عنوان یکی از زبانهای فعال و مطرح در جهان علم و فن و هنر شناحته میشود و در کشور ما ایران، میل و رغبت روزافزون به آموزش و یادگیری آن وجود دارد و دهها کتاب فرهنگ، دستور زبان، راهنمای جهانگردان و جز آن به زبان فارسی در باب معرفی آن نوشته شده است. [5]
فرهنگ حاضر بزرگترین و گستردهترین فرهنگ لغت ترکی استانبولی به فارسی است که در آن با رویکرد تحلیلی و توصیفی به برابر یابی و گسترده نگاری لغات و اصطلاحات زبان امروزین ترکی استانبولی پرداخته ایم. چهار مجموعه زیر منابع اصلی این کار پر توش و توان بوده است:
- Türkçe Sözlük, 11.baskı, TDK, Ankara 2011.
- Ilhan Ayverdi/Ahmet Topaloğlu. Türkçe Sözlük, Kubbealtı 2007.
- Mehmet Bahaettin Toven. Yeni Türkçe Lüğat, Haz. Abdolkadir Hayber. TDK, Ankara 2004.
- Mehmet Doğan. Büyük Türkçe Sözlük, Vadi yay, 15.baskı, Ankara 2001
خوشبختانه بر خلاف آن چه در کشور ما جاری است و در مسیر فرهنگنگاری فارسی و نبودن بانک زبان و نبودن نظریهی عمومی فرهنگ نگاری برای زبان فارسی، نا به سامانی در خط فارسی و نبودن دستور خط معیار و فقدان منابع ریشهشناسی فارسی مانع تالیف و تولید فرهنگ فارسی به سامان و به هنجار شده است[6]، در ترکی استانبولی این گونه تمهیدات علمی آماده است و فرهنگ نگار میتواند به آسانی و احساس امنیت علمی به کار و پژوهش بپردازد.
کار ما در تالیف این کتاب، هم ترجمه و هم شرح و توضیح با جالشهای برابریابی و نیز اصطلاح شناسی و واژهشناسی همراه بوده است. همهی آنان که پیش از ما به تالیف فرهنگ ترکی استانبولی به فارسی دست زدهاند با غمض عین میتوان گفت که هر کدام به درجهای قابل قبول متحمل زحمات قابل تقدیری شدهاند اما در ارائهی برابر نهادهها، برابر یابی و برگرداندن دقیق نشانههای اختصاری، برابر یابی واژگان و اصطلاحات و جز آن اختلاف و ناهمگونی زیادی دارند و برخی از آنها رونگاری از دیگری بوده و یا در گزینش برابر نهادهی مطلوب برای لغات و اصطلاحات زحمت چندانی به خود ندادهاند و گاهی به جای معادل یابی به تعدیل روی آوردهاند که در اینجا ما قصد واکاوی این چالشها و ماهیت آنها را نداریم.
ما در این کتاب مدخل ها را از منبع اصلی شماره 1 برداشتهایم و در فرایند ترجمه، با توجه به شیوههای معادلیابی، بدون توجه به اینکه در فرهنگهای دوزبانه نیازی به شرح و توصیف نیست، نخست به تشریح نیمهگستردهی مدلول هر لفظ پرداختهایم و سپس برابر نهادههای آن را با استفاده از همهی فرهنگهای چاپشدهی ترکی به فارسی با بررسی تطبیقی انتخاب کردهایم و برای برون رفت از چالشهای ترجمهی کلمات، به فرهنگهای معتبر موجود فارسی در مدلول موردنظر رجوع کردهایم. ما در چالش یافتن برابر نهادهی مطلوب برای اصطلاحات و حتی برخی از لغات، به سراغ اصطلاح و اصطلاحاتی بودیم که همهی ویژگیهای معنایی از آن میان بیانی، لغوی، مجازی، عاطفی و جز آن را در زبان مبداء داشته باشد. زیرا تفکیک سره از ناسره در یافتن برابر نهادهی واژگانی برای مدلول هر اصطلاح در فرهنگهای ترکی-فارسی به علت وجود چشمگیر ناهمگونی و اختلاف در میان آنها، مشکل اساسی و پیچیدهی ما، در تالیف این فرهنگ بوده است.
زبان فارسی یک زبان نیمه ترکیبی است که تنها برخی ویژگیهای اشتقاقی را از عربی اخذ کرده است و فاقد اصول واژه افزایی پی افزودهها است که در ترکی به طور گستردهای جاری است. عامل اصلی واژهافزایی و نیز تصریفی در ترکی، پیافزودههاست که بر سر هر ریشهی تک هجایی ثابت و لایتغیر افزوده میشود و معانی و مفاهیم جدیدتر ایجاد میکند مانند کلمات:
başak, başarı, başçı, başka, başkent, başlamak, başlık, başmak, başörtü, başsağlığı, başsız, başucu, başvuru.
که با آوردن پیافزوده و یا تکواژ بر سر ریشهی لایتغیّر (Baş) استحصال شدهاند. این اصل عامل اصلی واژهافزایی در ترکی است که قابلیت انعطافآمیز ریشهی لایتغیّر را برای تولید واژگان جدید به نحو فراگیری در بر دارد. در تالیف و ترجمهی این فرهنگ ما برای یافتن مترادفات - که الزام به آوردن آن ها پس از شرح کوتاه داشتیم - برای ایجاد ارتباط و توازن میان این دو زبان با چالش رودررو میشدیم.
در باب دانشهایی مانند منطق، روانشناسی، زبانشناسی، گیاهشناسی، جانور شناسی، فیزیک و جز آن به منابع زیر مراجعه کردیم:
- Batı kaynaklı sözcüklere karşılık bulma denemesi, TDK, Ankara, 1978.
- Mantık Terimleri sözlüğü, TDK, Ankara, 1976.
- Ruhbilim Terimleri Sözlüğü, TDK, Ankara, 1980.
- Orta öğretim terimleri kılavuzu, TDK, Ankara, 1963.
- Gökbilim terimleri sözlüğü, TDK, Ankara, 1969.
- Dilbilim ve dilbilgisi terimleri sözlüğü, TDK, Ankara, 1980.
- Toplumbilim terimleri sözlüğü, TDK, Ankara, 1980.
- Ahmet Köklügiller. Türkçe edebiyat sözlüğü. Hür yay. İst. 1974.
- Sinema ve Televizyon terimleri sözlüğü, TDK, Ankara, 1981.
- Fethi Gözler. Büyük deyimler sözlüğü. İnkılap ve Aka yay. İst, 1975.
- Kemal Karaalioğlu, Çağdaş Öztürkçe sözlüğü, İnkılap ve Aka yay. İst. 1975.
- Tanıklarıyla tarama sözlüğü, TDK, 17c, İst, 1945.
اما در این باب نیز با چالشها مواجه شدیم. در هیچ یک از فرهنگهای ترکی-فارسی موجود این گونه مدخلها یا نیامده و یا بسیار اندک ذکر شدهاند. ما، تا آن جا که بضاعت علمی و تلاش و کاوشهایمان اجازه میداد، با استفاده از زبان سوم و مراجعه به فرهنگهای ترکی-انگلیسی و سپس انگلیسی - فارسی در هر دانش، حتی المقدور تلاش کردیم برابر نهادههای مطلوبی در زبان فارسی برای این لغات پیدا کنیم و آن جا که قادر به این کار نبودیم به توضیح قناعت ورزیدیم. مانند:
akpas اسـ . گیا . گونهای قارچ از تیرهی ترپ و شغلم.
در تعریف صفتها، ما برای برخی سرواژهها از عبارت "ویژگی آن چه/که ......" جهت تفهیم مفهوم هر صفت بهره جستهایم تا خواننده خود به راحتی بتواند معادل یابی کند. مانند:
abasız → ویژگی آن که عبا به دوش نباشد.
ablak → ویژگی آن که چهرهای گوشتالود، گرد و چاقی دارد.
besinsiz → ویژگی آن که سوء تغذیه داشته باشد.
bonservisli → ویژگی آن که دارای توصیه نامه شغلی باشد.
همانطوری که در بالا مشاهده مینمایید معادل دقیق برای سرواژههای فوق سخت بوده و ما از ساختار "ویژگی آن که/چه...." جهت انتقال راحت معنی استفاده نمودهایم و گاهاً نیز در برخی سرواژهها هم معادل کلمه و هم از ساختار "ویژگی آن که/چه...." بهره جستهایم.
از سوی دیگر در این فرهنگ اهتمام ما بر این بود که حتی المقدور از دادن توضیح برای شناساندن معنا و کاربرد کلمه پرهیز کنیم و به تعریف نگاری روی آوریم. یعنی اهتمام کردیم که خود واژه و مدخل را که تعریف میشود،با مثالهایی در متن ذکر کنیم. بیش از نود درصد از سرواژهها را چنین معنی کردهایم و امثله و شواهد را عینا از متن منابع اصلی و معتبر چهارگانهی نامبرده در صدر مقاله آوردیم و اختصارات آنها را نیز گنجاندیم. البته این روش در فرهنگهای تک زبانه میتواند به طور کامل بر کار فرهنگ نویسی انطباق یابد مثلا واژهنامهی انگلیسی کوبلید Collins Cobuild English Dictionary بر این روش تالیف شده است. مقدمه نویس این کتاب گوید:
«مهمترین ویژگی این فرهنگ، استفاده از جملههای کامل در تعریفها است. یعنی همان گونه که شخصی عادی لغتی را برای کسی توضیح میدهد، ما نیز آن را تعریف کردیم... مثلا در تعریف معنای فعل mean میتوانستیم لغت signify را که صحیح هم است بیاوریم. ولی همه مفهوم را نمیرساند ما آن را این گونه تعریف کردیم:
If you want to know what a word, code, signal, or gesture means, you want to know what if refers to or what is message is[7]»
با این روش، خواننده به خوبی با کاربرد واژه و جایگاه آن در ساختار زبانی جمله آشنا میشود و به معنای آن پی میبرد. با این همه، به علت دو زبانه بودن این فرهنگ، برابر نهادهها را نیز جستجو کردیم و نقل نمودیم.
به سبب گستردگی اشکال و مفاهیم افعال در زبان ترکی، گاهی در یافتن برابر نهاده برای برخی از مشتقات مصدر در فارسی مانند اسم مصدر، حاصل مصدر و جز آن دچار سختی شده به ناچار مجبور به حذف برخی از آنها شدیم.
به عنوان مثال:
bekletiş, bekletiliş, bekleniş, bitişiş, çapalanış, arıtılış.
اما در برخی از آنها با آوردن لفظ "عمل/حالت" بر سر مصدر و گاه با یافتن برابر نهاده قوی در فارسی حل کردیم. به عنوان مثال:
1- biletleme عمل تیز گردانیدن آلات بُرنده از سوی کسی
2- birleşme عمل ترکیب شدن، اتفاق، اتحاد
3- akıtıverme عمل جاری کردن فوری، به جریان انداختن فوری
4- alalama عمل پنهان کردن، مخفی کردن
با این حال در بسیاری از موارد مذکور یافتن معادل فارسی برای آنها بسیار راحت بوده و آن را برای خواننده تسهیل مینماید. به عنوان مثال:
1- çıkış خروج
2- alışveriş خرید و فروش
3- vuruş ضربه، نزاع
4- coşuş جوش و خروش، وجد، هیجان
افعال متعدی در متعدی درجه دو و سه نیز در زبان فارسی معادل ندارند. مانند:
1- aldırtmak 2- başkaldırtmak
3- çıldırtmak 4- arttırtmak
5- artırtmak 6- bastırtmak
و در موارد ضروری، به تعریفنگاری و آوردن جملاتی در تفهیم معنای فعل پرداختیم.
در زبان ترکی استانبولی تعداد فراوانی لغات فارسی و عربی موجود است که همهی آنها را طبق ضوابط سه فرهنگ معتبر فارسی زیر ضبط نمودیم:
- دهخدا، علیاکبر. لغتنامه، سازمان لغت نامهی دهخدا، تهران.
- معین، محمد. فرهنگ فارسی، انتشارات امیر کبیر.
- انوری، حسن. فرهنگ بزرگ سخن، انتشارات سخن، تهران 8 جلد، 1386.
مانند لغات:
barhana, bari, çark → نمونه لغات فارسی
arıza, cüret, cümleten → نمونه لغات عربی
و هویت دستوری هر سرواژه را نیز بلافاصله پس از ریشهشناسی ذکر کردهایم:
akran اسـ . (عر. اقران)
anlayışsızlık حا مصـ .
akrabaاسـ . (عر. اقرباء)
کاربرد لغات علمی را پس از آوردن نشانهی هویت دستوری، با اختصارات برگزیده شده برای هر دانش، مشخص کردیم. مانند:
akraba diller اسـ جـ . زبا.
برای ارجاع از نشانهی → استفاده نمودیم. مانند:
اصل لغات خارجی دخیل در ترکی استانبولی را عیناً از منابع چهارگانهی معتبر مذکور در صدر این مقدمه برداشتیم و در موارد چالش برانگیز در معادلیابی به فرهنگهای فارسی همان زبانها مراجعه کردیم. مثلا در سرواژههای زیر برای اتقان از صحت دو برابر نهادهها، به فرهنگهای انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی مراجعه نمودیم. مانند:
abaküs (abacus فر .) اسـ . رضـ .
abosa (abbozza ایتـ .) ند .
beşamel (bechamel فر .) اسـ .
alyan (allen انگـ .) اسـ . فنـ .
در بحث آوانگاری لغات خارجی معیار ما منبع اصلی این تالیف یعنی فرهنگ TDK بود. لغات ترکی نیاز به آوانگاری ندارد، اما گونهی تلفظی واژههای دخیل را به شیوه تلفظ معیار شهر استانبول، طبق آن چه در منبع شماره ۱ آمده است، ضبط نمودیم.
در بحث اختصارسازی باید تاکید کنیم که این فرآیند در ترکی استانبولی نسبت به زبان فارسی گستردگی بیشتری دارد. اختصارسازی در زبان فارسی بسیار ضعیف و غیر مستعمل است و بر اساس حروف اول نام خارجی (اغلب انگلیسی) نهادها و سازمانها و غیره ساخته میشود. مانند:
BSL (blue sky laws) قوانین آسمان صاف
BF (Big five) پنج قهرمان
NATO (North Atlantic Treaty Organization) سازمان پیمان آتلانتیک شمالی
اختصارات موجود در ترکی استانبولی با بهرهجویی از دو منبع شماره 1 و 2 د رانتهای جلد چهارم قرار دادیم و تعریفنگاری کردیم و در مواردی که در فارسی معادل و برابر نهاده داشت، عیناً ذکر نمودیم.
پیرامون نقل مدخلها، تأکید میکنیم که ما به خود اجازهی مدخلافزایی را ندادیم، بلکه آنها را با استعانت از چهار منبع نامبرده در بالا، تعریف کردیم. فرهنگهای ترکی – فارسی موجود فاقد بسیاری از این مدخلهای هستند. مثلا فرهنگ محمت قانار[8] در ذیل لغت (مثال نوشته شود) مدخلهای زیر را نیاورده است، مثلاً در فرهنگ قانار پس از سرواژهی BESTELEMEK سرواژههایی چون bestelenebilme، bestelenebilmek، bestelenme، bestelenmek، besteletme، besteletmek، besteleyebilme، besteleyebilmek، besteleyivermek، besteleyivermek آورده نشده است.
در تالیف این فرهنگ گسترده نگاشته، کمک و کار اصلی را جوان پرشور، فرزند معنوی من مهندس فرزاد سمائی انجام داده و زیر نظر اینجانب به کار مداوم پرداخته است و تاکید میکنم که سهم بیشتری از این کار بزرگ و طاقت فرسا از آن ایشان است. در تالیف این فرهنگ آقای سمائی جهت یافتن برخی کلمات تخصصی از اشخاص زیر در زمینه یافتن معادل فارسی آنها بهره جسته که در اینجا از زحمات آنان نیز قدردانی میشود:
- حامد دهقانی، دکترای مهندسی معدن از دانشگاه امیرکبیر، در الفاظ و اصطلاحات معدنی، کانیشناسی و زمینشناسی.
- مرتضی حسنی، دکترای شیمی آلی از دانشگاه صنعتی شریف، در الفاظ و اصطلاحات شیمی.
- رامین ارغوانی، کارشناس حقوق، در الفاظ حقوقی و عربی.
- وکیل دادگستری فرزین قهرمانزاده نیمگزی کارشناس ارشد حقوق عمومی از دانشگاه شهید بهشتی، در اصطلاحات حقوق عمومی و خصوصی.
- شهرام احمدیان کارشناس ارشد بیو شیمی بالینی از دانشگاه علوم پزشکی تهران، در موارد علوم پایه و آزمایشگاهی و آناتومی.
- ستار محمد زاده صدیق کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاعرسانی، در مشاورهی علمی.
پر واضح است که برایچنین تالیف گستردهای، تیم مؤلفان و ویراستاران بسیج میشوند. ما دو تن، برای جلد اول که اکنون انتشار مییابد، نزدیک به سه سال کار شبانهروزی کردیم و به طور متوسط هر روز پنج ساعت وقت گذاشتیم و حاصل کار اینک در دستان شما است. امیدواریم که برایتان مورد استفاده و بهرهبرداری بهینه باشد.
و من در انتها، با توجه به اهمیت موضوع و تشویق کاربران و بهرهوران به نقد سازنده برای تعالی در این تألیف، سخنان دوست دانشمندم، آقای دکتر حسن انوری را در فرجام مقدمهی خود بر فرهنگ سخن، به عنوان در خواست خود ما نیز عینا در این جا نقل میکنم.
«فرهنگنگاری، کار پر خطری است که هر قدر مجهز به نظریههای درست باشد، خالی از کاستی نخواهد بود، چه رسد به آن که نظریهی علمی در باب فرهنگنگاری وجود نداشته باشد و با تمهیدات قلیل علمی و با امکانات اندک – که ما را بوده است – بدین کار خطیر پرداخته شود. علاوه بر این، صاحبنظران نیک آگاهند که چنین کارهایی باید به مرور و در ویرایشهای متعدد به کمال نزدیک شود. هم از این روست که امیدوارم دستاندرکاران لغت و زبانشناسان و ناقدان که فرهنگ را مورد بررسی قرار خواهند داد، از سر دلسوزی و به قصد اصلاح، کاستیها را در مطبوعات نشر دهند یا از طیق ناشر به اطلاع پدیدآورندگان برسانند.[9]»
پی نوشتها:
[1] معین، محمد. فرهنگ فارسی، امیرکبیر، تهران، ج 1
[2] کاشغری، محمود. دیوان لغاتالترک، برگردان فارسی از ح. م. صدیق، تبریز، اختر، 1380 ، ص 26
[3] همان، ص 35
[4] میرزا مهدی خان استرآبادی، سنگلاخ، فرهنگ ترکی به فارسی، مقدمه، مقابله و تصحیح ح. م. صدیق، اختر، تبریز، 1394
[5] همان، جلد 3 ، ص 607
[6] انوری، حسن. فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، 1381، ج 1، ص پانزده (یادداشت سرویراستار)
[7] Sinclair, John. Collins Cobuild English Dictionary, Major New Edition, Harper Collins Publisher, Glasgow, 2001, P xiii
[8] Mehmet Kanar
[9] انوری، حسن. فرهنگ بزرگ سخن، انتشارات سخن، تهران 8 جلد، 1386. صفحه پانزده.