اشعار امام خمینی توسط دکتر حسین محمدزاده صدیق (حسین دوزگون) در این کتاب به زبانی فصیح و لطیف به ترکی آذری به صورت منظوم برگردانده شده است. این کتاب، حاوی 56 رباعی، 2 ترجیع‌بند و 49 غزل امام خمینی است.

کتاب دیوان امام خمینی به ترکی آذری، ترجمه منظوم دکتر حسین محمدزاده صدیق

این اشعار توسط استاد در سالهای  1368 تا 1370 ترجمه شده اند و در همان سالها بخشی از آن در بعضی از نشریات و روزنامه ها چاپ شد که میتوان از روزنامه سهند ضمیمه روزنامه اطلاعات و نشریه قرار وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی نام برد. در زیر به عنوان نمونه متن اصلی چند شعر امام خمینی را به همراه ترجمه رو در روی هم قرار میدهیم و پس از آن مصاحبه ی استاد را با نام «گفت و شنودی با مترجم ترکی آثار امام خمینی» که در تیرماه 1371 در روزنامه ایران چاپ شده است، میگذاریم.

ترجمه رباعی امام خمینی توسط دکتر حسین محمدزاده صدیق به ترکی آذری 

شعر امام خمینی:

دست آن شیخ ببوسید که تکفیرم کرد

محتسب را بنوازید که زنجیرم کرد

معتکف گشتم از این پس به در پیر مغان

که به یک جرعه‌ می از هر دو جهان سیرم کرد

آب کوثر نخورم منّت رضوان نبرم

پرتو روی تو ای دوست! جهانگیرم کرد

دل درویش به دست آر که از سرّ الست

پرده برداشته آگاه ز تقدیرم کرد

پیر میخانه بنازم که به سرپنجه‌ی خویش

فانی‌ام کرده، عدم کرده و تسخیرم کرد

خادم درگه پیرم که ز دلجویی خود

غافل از خویش نمود و زبر و زیرم کرد

 

ترجمه:

 اؤپ او شیخین الینی کیم منی تکفیر ائتدی،

سئوگيل اول محتسبی كيم منی زنجير ائتدی.

معتكف باغلانارام پير مغان درگهينه،

بير اودوم مِیله منی هر ايكيدن سير ائتدی.

آب كوثر سويو، جنّت باغی‌نین منّتینی،

چكمه‌رم، چونكو منی دوست جهانگير ائتدی.

تقديرين سرّين آچان درويشی ساخلا الده،

اؤرتوگو آچدی، الستی بيزه تسخير ائتدی.

پير ميخانه‌يه احسن كی او بئش بارماق ايله،

بيزی یوخ ائيله‌يرك بنده‌ی تقدير ائتدی.

بو قوجا درگهينه خادمم اؤز قلبيمله،

كی منی غافل اؤزومدن زبر و زير ائتدی.

 

 

شعر امام خمینی:

گر تو آدم‌زاده هستی، علّم الاسما چه شد؟

«قابَ قَوْسَیْنَ»ات کجا رفته است؟ «اَوْ اَدْنی» چه شد؟

بر فراز دار، فریاد اَنا الحق می‌زنی

مدّعی حق‌طلب! اِنّیت و اِنّا چه شد؟

صوفی صافی اگر هستی، بکن این خرقه را

دم زدن از خویشتن با بوق و با کرنا چه شد؟

زهد مفروش ای قلندر! آبروی خود مریز

زاهد ار هستی تو، پس اقبال بر دنیا چه شد؟

ای عبادت‌ها که ما کردیم خوبش کاسبی است

دعوی اخلاص با این خودپرستی‌ها چه شد؟

مرشد! از دعوت به سوی خویشتن بردار دست

«لا الاه»ات را شنیدستم ولی «اِلا» چه شد؟

ماعر بی‌مایه! بشکن خامه‌ی آلوده‌ات

کم دل‌آزاری نما، پس از خدا، پروا چه شد؟

 

ترجمه:

آدمی‌زاده بری باخ، علم‌الاسماء هانی؟

قاب قوسينين نه اولدو، سؤيله او ادنی هانی؟

دار اوستونده انا الحق فريادین قاوزا گؤيه،

ادّعاسیندا حقين انيّت و انّا هانی؟

صاف صوفی اولسان ار، بو خرقه‌نی ییرت، آت يئره،

اؤزلوگوندن هايغیران او بوق و بو كرنا، ندير؟

زهد ساتما، ای قلندر! تؤكمه سن اؤز آبرینی،

بؤيله زاهد اولماز آخر، دين هانی، دنيا هانی؟

بو عبادتلر، اينان! والله دوكان ایمیش بوتون،

دعوی اخلاص ائديرسن، سؤیله بس افنا هانی؟

أل گؤتور مرشد بو دعوتدن، اؤزونچون آز باغیر،

لا الاهـی سؤيله‌دين، سؤيله‌گيلن الاّ هانی؟

بو قلم آلوده‌دير، سیندیر اونو ماعر، امان!

قلبی سیندیرما، خدادان ذرّه‌جه پروا هانی؟

 

ترجمه دو رباعی رباعی از امام خمینی به ترکی آذری:

بو درده دوشن، بو مبتلایا باخینیز

بو اؤلدوروجو فتنه بلايا باخینیز.

سينه‌مده فغان ائدير، قرارسیزدیر اوره‌ک،

سايماز سؤله‌مز او بی‌وفايا باخینیز.

 

کؤنلوم ائوینی، پیر! گل آباد ائیله

اؤر بنده لیگیمدن منی آزاد ائیله

اونسوز منه شادلیقدا عذابدیر گؤزلیم!

شادلیغی اوره کدن آل، منی شاد ائیله

 

گفت و شنودی با مترجم تركی آثار امام (ره)

 

«روزنامه ایران»، تیرماه 1371

اشاره؛

اقبال مردم سراسر دنيا به آثار ارزشمند حضرت امام(ره)، هر روز گستردگی بيشتری می‌يابد. اين روی‌آوری تا بدان اندازه فزونی يافته است كه مؤسسه‌ی تنظيم و نشر آثار امام با امكاناتی كه در اختيار دارد، قادر به پاسخگویی خواستاران اين آثار نيست.

آثار و تأليفات امام به زبان‌های رايج دنيا ترجمه شده و يا در دست ترجمه است.

در اين ميان با توجه به گستردگی زبان تركی بعد از زبان فارسی در كشور ما و در كشورهای همجوار، ترجمه‌ی تركی آثار امام از جايگاه ويژه‌ای برخوردار است. در اين خصوص گفتگويی داشتيم با دكتر حسين محمدزاده صديق كه به ترجمه‌ی تركی آثار امام همت گماشته‌اند.

ضمن سپاس از ايشان، كوتاه‌نوشت اين گفتگو را تقديم می‌كنيم:

اخيراً شاهد انتشار ترجمه‌ی تركی وصيتنامه‌ی حضرت امام خميني(ره) از سوی مؤسسه‌ی تنظيم و نشر آثار امام بوديم. لطفا در مورد ويژگي‌های اين ترجمه و چگونگی شكل‌گيری آن توضيح بفرمائيد.

اين ترجمه را به سفارش موسسه‌ی تنظيم و نشر آثار امام خمينی(ره) در سال 68 شروع كردم و اكنون نخستين چاپ آن همزمان با چهارمين سالگرد ارتحال امام منتشر می‌شود. سبب تأخير در اين ترجمه اين بود كه من با دشواری‌های خاصی در ترجمه‌ی اثر روبرو بودم. اولاً قصد من در اين برگردان اين بود كه مفاهيم كامل و جملات عميق حضرت امام را منتقل كنم و شما می‌دانيد كه اصل در ترجمه، انتقال مفهوم است، نه برگردان واژه به واژه‌ی متن.

انتقال مفهوم اگر از يك رمان، يك مطلب تاريخی، زبان‌شناسی و يا روانشناختی باشد، دشواری خاصی نخواهيم داشت. اما وقتی با دقيق‌ترين و رقيق‌ترين عواطف بشری سروكار داريم، و با كسی كه مطالب عميق فلسفی را به زبان مردم بيان می‌كند، كار بسيار دشواری است. اين‌جا، با يك فيلسوف، فقيه، متكلم و يك فرد آگاه به تاريخ روبرو هستيم كه رهبر مردم است، و به زبان عادی و عامی آن‌ها سخن می‌گويد، نفوذ كلام دارد، و در واقع ما می‌خواستيم كه سخن امام باشيم به زبان آذری، می‌خواستيم كه در انتقال مفهوم، كار ما كاستی نداشته باشد، و اين بسيار دشوار بود.

دشواری ديگر، عدم وجود سنت برگردان‌های علمی و فلسفی و سياسی در شیوه‌ی معاصر تركی آذری، در ايران بود، گرچه تركی ريشه‌ی بسيار كهنی در ايران و آسيا دارد و می‌دانيم كه حداقل هزار سال سنت ترجمه در زبان تركی داريم. در دوره‌ی سامانيان نخستين سازمان ترجمه‌ی قرآن به تركی به دستور امير نوح سامانی تشكيل شد. در دو شورايی كه اين امير تشكيل می‌دهد، هم جواز ترجمه‌ی قرآن به فارسی را از علمای ماوراء النهر می‌گيرد و هم ترجمه به تركی. از اين ترجمه‌ی تركی قرن چهارم، نمونه‌هايی در دست داريم. بعد از آن نيز قرآن، نهج‌البلاغه، نهج‌الفصاحه، كتب متعدد فلسفی، كلامی، عقيدتی و فقهی به زبان تركی آذری ترجمه می‌شود. اما به سبب تركی‌ستيزی پنهان و آشكار رژيم منحوس پهلوی، اين سنت به يكباره در ايران قطع می‌شود و در هفتاد ساله‌ی اخير، يك فاصله‌ی بسيار عميقی را احساس می‌كنيم و درس‌خوانده‌های هم‌سن و هم‌نسل من، از اين سنت جدا افتاده و آن را از دست داده‌اند. از سوی ديگر، مخاطبين ايرانی ما علاقه و گرايشی به قرائت متون تركی، به ويژه متون كلاسيک و فلسفی نداشته‌اند و اين نيز دشواری دوم ما بود.

دشواری سوم، شتاب مؤسسه‌ی فرهنگی آثار امام بود، ما ترجمه‌ی وصيت‌نامه را در اختيار صاحبنظران قرار داديم و تغييرات فراوانی به عمل آمد، دوباره‌نويسی شد و در نهايت در اين چهار سال، گروه بسيار زيادی از كارمندان مؤسسه‌ی تنظيم و نشر آثار گرفته تا تعدادی از دانشجويان به دليل حساسيت قضيه، بر روی اين اثر چند صفحه‌ای، شبانه روزی كار می‌كردند و در اين مسير كمك‌های فراوانی شده است و در نهايت به اين صورت كه مشاهده می‌كنيد، چاپ شده است. گرچه نقايصی اندك به چشم می‌خورد، ولی من رضايت نسبی دارم و انشاءالله نقايص موجود را در چاپ‌های بعدی بر طرف خواهيم كرد.

شما به غير از وصيتنامه‌ی حضرت امام (ره)، آثار ديگری از ايشان را ترجمه كرده‌ايد، لطفا در اين مورد نيز توضيحاتی ارائه دهيد.

ترجمه‌ی وصيتنامه و بعضی از متون بازمانده از حضرت امام را به سفارش مؤسسه‌ی تنظيم و نشر آثار انجام داده‌ام، ولی بعضی آثار را شخصاً به دلخواه و بی‌آنكه از سوی موسسه‌ای، سفارشی دريافت كنم، ترجمه كرده‌ام. آنچه كه در كنار وصيتنامه، به عهده‌ی من گذاشته شده، دو مجموعه مكتوبات سياسی و مكتوبات عرفانی حضرت امام بود. مكتوبات سياسی، مجموعه‌ی شش‌ نامه‌ی مهم امام به شخصيت‌های سياسی جهان از جمله گورباچف بود كه ترجمه‌ی آن با فهارس متعدد، مقدمه و توضيحات و تعليقات ويژه به اتمام رسيده و در حال انتشار است. مكتوبات عرفانی امام، مجموعه شش مكتوب بود كه به وابستگان و نزديكان خودشان مرقوم فرموده‌اند، در ترجمه‌ی اين مكتوبات نيز، با همان دشواری‌هايی كه در پاسخ سوال نخست برشمردم، روبرو بودم كه به حول و قوه‌ی الهی اين دشواری‌ها بر ما آسان شد.

تمامی ترجمه‌های دکتر حسین محمدزاده صدیق را می‌توانید در وبلاگ زیر مشاهده فرمایید:

http://ilahichagri.iran.sc

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید