وقتی بشارتی نیست

 - 31-

 به دنبال اميال بودن، خلاقيت را فاسد مي‌كند. زماني كه انسان به دنبال مطرح كردن نفس و اميالش نبود، خلاقيتش شكوفا، و واژه‌ها، طرح‌ها و نقش‌هاي شگرف از ميان وجودش جاري می‌شود و بيرون مي‌ريزد. احساس شعف و شكرگزاري را آن زمان مي‌توان تجربه كرد. براي شكرگزار بودن بايد خرسند و خوشحال  بود. تشكر و سپاس، شكوفه‌ي رضايت است و زماني احساس رضايت به‌وجود مي‌آيد كه فرد، خودش را فراموش كند، زيرا تا وقتي كه خودخواه باشد، از هر واقعه‌اي كه خودخواهي‌اش را در خطر بياندازد ملول و شاكي مي‌شود و زبان به گله مي‌گشايد. نيرويي بزرگ لازم است كه انسان را به مرز گذشت و تسليم برساند و آن عشق است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید