وقتی بشارتی نیست

- 37-

 ذهن عادت دارد كه در مورد هر چيز كه سررشته‌اي به دستش دادند خيالبافي و آينده‌نگري كند. ذهن شروع مي‌كند به تخمين زدن و تعبير كردن، و به خيال خودش در اين ميان بهترين گزينه را انتخاب مي‌كند. شايد اين كارها براي يك زندگي معمولي تا حدي كاربرد داشته باشد، ولي در زندگي معنوي موجب گرفتاري و تنزل انسان مي‌شود. در اين راه بايد مصلحت انديشي را -كه ساليان سال به آن عادت كرده است - رها كند. رها كردن، يك عمل مكانيكي نيست بلكه به رشد فهم و تكامل ادراك انساني وابسته است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید