سحر، سال اول، شماره دوم، شهریور 79
استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق در سال 1324 در شهر تبریز متولد شده است و تاکنون بیش از یکصد کتاب در زمینهي فرهنگ و ادبیات آذربایجان از ایشان چاپ و منتشر شده است. همه ساله بیش از یک هزار دانشجو از محضر استاد استفاده میکنند. نظریات علمی استاد در زمینهی زبانشناسی ترکی و فارسی در کنگرهها، محافل علمی و دانشگاههای داخلی و خارج از کشور مورد بحث قرار گرفته و شهرت جهانی یافته است. ما انجام یک مصاحبهی کوتاه علمی را با ایشان غنیمت شمردیم.
استاد، ممکن است دربارهي پیشینهی زبان ترکی در ایرن و تاریخ آن صحبت بفرمایید.
زبان ترکی در فلات ایران قبل از هر زبان و گویش دیگری پیدا شده است. دیرین نگاران تاریخ کتابت ترکی را در ایران از هفت هزار سال پیش آغاز میکنند. گویشها و نیم زبانها و زبانهایی که در روزگاران بازپسین در فلات ایران پدید آمدند، همگی تحت تأثیر مستقیم و غیر مستقیم زبان ترکی بودند.
منظورتان کدام گویشها و زبانها میباشد.
منظور من همهی نیم زبانها و گویشهای پیدا شده در فلات ایران است. نظیر: پشتو، بلوچی، طبری، گیلکی، کردی، شهمیرزادی، تاتی، تالشی، پهلوی، لُری، سگزی، سغدی، فارسی، لاری و غیره. هم ساختار آوايی، هم مورفولوژی و هم نحو این زبانها همه تحت تأثیر زبان ترکی مادر قرار داشتند.
ممکن است بفرمایید که ترکی مادر در کدام منطقه از ایران پیدا شد؟
بر اساس فرجامین دادههایی که از بررسیهای علمی خود در سالهای اخیر به دست آوردهام باید بگویم که ترکی مادر در دورهی هزارهی پنجم پیش از میلاد در دو گسترهی وسیع خاوری و باختری تکوین یافت. گسترهی خاوری قلب آسیای مرکزی، استپهای گُبی و اورخون، سویهای اورال آلتای و شرق دریای خزر یعنی سرزمين آذربایجان، مناطقی از شرق آناتولو تا سواحل دجله و فرات را شامل میشد. گسترهی خاوری که چیزی جز شرق فلات ایران نیست، اکنون ترکی خراسان، افغانستان، خلجستان، اوزبکستان، قازاقستان و قیرغیزستان را شامل میشود و گسترهی باختری شامل سرزمینهای آذربایجان، آسیای صغیر، اروپای شرقی، خاور نزدیک و بینالنهرین است که بعدها تا قلب اروپا و شاخ آفریقا گسترده شد.
برای این فرضیههاي علمی خود چه شواهد و دلایلی دارید؟
البته ما گذشته از استدلالات علمی و مستمسکات تاریخی و زبانشناسی، گواهان نگارینه و شواهد مکتوب فراوان داریم. نخستین گواهان نگارینه الواح ترکی سومری هستند و بازپسین گواهان، نگارینه کتیبهها و دیوارههای غارهای بازیافته به ترکی «آذیه» یا «آذریه»اند که هر دو گواهان از بدیهیات جهان ترکی پژوهی بشمار میروند.
آیا به نظر شما زبان سومرها ترکی بوده است؟
بله، حتی خود کلمهي سومر هم ترکی است. این کلمه از دو جزء “sum” و “er” تشکیل یافته است که جزء نخست آن در معنای عقل و خرد و ذکاء و فرزانگی و کمال است و جزء دوم یعنی «اَر» معنای جوانمرد و جوان توانمند و قهرمان و شایسته را میدهد که در کلمههای آذر (= آذ + ار) و اراز (= ار + آذ) و اران (=ار + ان) نیز موجود است. «سومر» در معنای انسان خردمند و «آذر» در معنای «انسان راستکردار» است و هر دو ریشه و منشأ ترکی دارد. مورخههای موجود در ترکی سومری باستان به فراوانی در ترکی معاصر غرب فلات ایران و از آن میان در ترکی آذربایجان هنوز بر جای است. مانند بسیاری از اعداد و افعال و اسماء طبیعت و انسان که امروزه در مباحث دانشگاهی ترکی پژوهی بحثی بسیار شیرین و جذاب به شمار میرود.
آقای دکتر آیا ممکن است دربارهی زبان آذری توضیح بیشتری بدهید؟ نظر شما دربارهي سابقهي آذری و ماهیت این کلمه چیست؟
میدانید که دشمنان ما در دورهی ستمشاهی با سوء استفاده از یک تشابه و اشتراک لفظی میان دو کلمهي اومونیم و متشابه «آذر» ترکی در معنای «انسان راستکردار» و «آذر» فارسی در معنای آتش، ادعا کردند که زبان «الآذریه»ی ذکر شده در منابع تاریخی اسلامی، گویشی پارسی بوده است. این بداندیشان به میلیونها انسان متکلم به زبان ترکی آذریه یا ترکی آذری و یا اگر صحیحتر گفته باشیم «آذر تورکجهسی» بیتوجهی کردند و اعتنایی به هزاران اثر مکتوب و گواهان نگارینهی این زبان نداشتند و در آیینهای نسخ خطی به دنبال شواهدی برای «پارسی آذری» بودند. سردمداران این دروغسازان تاریخ معاصر ما «احمد کسروی» بود که ادعای نبوت هم داشت و عضو انجمن شاهنشاهی بریتانیای کبیر شده بود و پس از او یک گله از فراماسونرهای وطنی از سناتورهای شاه گرفته تا کاسهلیسان اشرافیت تهران و مزد بگیران ساواک و شهرتطلبان ومقامپرستان ابله بومی سعی کردند به این تئوری کسروی ساخته به هر ترتیبی شده رنگ و لعاب علمی بدهند. گر چه تکرّر و تواتر در نقل استنباطات پوچ آنها، صورتی عوامفریبانه و عادی یافت، ولی پس از انقلاب و راه افتادن و آزادی ترکی پژوهشی در ایران، بیپشتوانه بودن این نظریه عیان شد. اکنون کسی جز خائنان و یا ابلهان، «زبان آذری» را «زبان پارسی غیر دری» تلقی نمیکند بلکه میداند که مثلاً قطران تبریزی به گفتهی ناصر خسرو واقعاً «زبان فارسی نیکو نمیدانست» و نظامی بسیار بجا ادعايی کرد که: «پدر بر پدر مر مرا ترک بود» و خاقانی خود را «ترک عجم» می نامید و ادیب احمد یوکناکی به همین زبان زیبا و شیوای آذری کتاب «عتبة الحقايق» را مینوشت و حماسههای دده قورقود به همین زبان تدوین میشد و «قوتادغو بیلیغ» نیز ریشه در همین زبان داشت و شاه ختایی هم نهضت فرهنگی خود را بر اساس گسترهی همین زبان عمومی و همگانی غرب ایران بنیان گذاشت و جدّ او شیخ صفیالدین اثر گرانقدر«قارا مجموعه» را به همین زبان نگاشت و مرحوم حاج میرزا حسن رشدیه در مدارس «رشدیه» به تدریس همین زبان پرداخت و یگانه زبان فراگیر در سرزمین آذربایجان چیزی جز همین زبان نبوده است.
آیا نام آذربایجان هم از کلمهي آذری گرفته شده است؟
در نام سرزمین مقدس ما یعنی در کلمهي «آذربایجان» نیز دو لفظ «آذ» و «ار» موجود است. «آذ» همان گونه که میدانید گاهی «آس» تلفظ شده است و در ترکی باستان در معنای «آفریده و انسان موجود دو پا» بوده است. در کلمهی «مناس» - قهرمان اسطورهای ترکان قیرغیز- نیز به جای مانده ا ست. کلمهي «بای» Bay نیز در ترکی، معنای «خودآفریده» را داشت و به گویش نیم زبانهای محلی غرب ایران مانند: کردی و مادی و غیره نفوذ کرده و «بغ» تلفظ شده است و اکنون در کلمهی «بغستان» (بیستون) و «بغداد» به کار میرود. از این کلمه در ترکی، ما ترکیب «بایات» را درایم که به معنای خدا است. نخستین بیت مثنوی شش هزار بیتی «قوتادغو بلیغ» را به یاد آورید که هزار سال پیش گفته است:
بایات آدی ایله سؤزه باشلادیم،
تؤرهدن، یارادان، کؤچورن ایدیم.
کلمهي «آذربایجان» در معنای «سرزمین راستکرداران نیکو آفریده و خودساخته» است که اجداد و نیاکان ما ترکان آذری پس از تسلط کامل بر این سرزمین، چنین نام زیبا و پر معنایی بر آن نهادهاند.
استاد، با توجه به بیانات علمی شما، ترکی یک زبان ایرانی به شمار میرود. به نظر شما چگونه باید امکانات تدریس به این زبان را فراهم آورد؟
بله، همانگونه که گفتم زبان ترکی، ایرانیتر از هر زبان ایرانی دیگر است و تنها از سوی ایرانیان در این سرزمین گسترش یافته است و پیوسته عوامل اجنبی و نوکران استعمار مانع و سدی در راه احیاء عزت آن بودهاند. زبان ترکی در تاریخ اسلام ظرفی بسیار شایسته و قوی برای معرفي اسلام و مفاهیم قرآنی بوده است و دشمن از این ظرفیت و توانایی ترکی خبر دارد. هم از این روست که به هر ترتیبی شده است، برنامههای موذیانهی گستردهای برای امحاء، تضعیف، تحقیر، تمسخر و استهزاء اهل این زبان در ایران تدارک میبیند و امکان آشنایی عالمانهی جوانان را با این زبان از دست آنان باز میستاند. اما شما شاهد هستید که سلحشوران دورانساز جبهههای جنگ با دشمنان ایران، امروز قد علم کردهاند که جبهههای فرهنگی را نیز به تسخیر خود درآورند و به نظر من دیری نخواهد گذشت که زبان مقدس ترکی، مراکز تعلیمی ما از دبستان تا دانشگاه را تسخیر خواهد کرد و جوانان ما با پشتوانهی عظیم اسلامی زبان ترکی آشنا خواهند شد و به آن خواهند بالید.