• آيا كتاب «قارا مجموعه» چاپ مي شود ؟
بله ، اين كتاب عزيز اكنون زير چاپ است و در پاييز امسال منتشر خواهد شد ، كتابدر 9 بخش تنظيم شده است و حجمي در حدود 200 صفحه دارد . بخش نظم شاملاشعار تركي ، فارسي وگيلكي منسوب به شيخ است .
• آيا شيخ صفي به گويش گيلكي هم شعر سروده است ؟
بله ، همان هفده بيتي كه كسروي ادعا مي كند به زبان مجعول آذري است، در واقع بهگيلكي سروده شده است و اين اشعار نخستين بار در كتاب «سلسلة النسب » آمده است.خود كسروي مي گويد : «در سلسلة النسب ننوشته اين دو بيتي ها در چه زباني استولي ما آن را در آذري مي شناسيم!»
روشن است كه شيخ صفي گويش گيلكي را در مدت ربع قرن كه در خدمت شيخزاهد گيلاني وداماد او بود ، ياد گرفته بود و بي گمان قادر بوده است به اين گويش سخنبگويد وشعر هم بسرايد . نمونه اي از اين دو بيتي چنين است:
موازش از چه اوغان مانده دوريم
از چو اوغان خواصان پشت زوريم
وهشم دوش به عرش وبه كرسي
سلطان شيخ زاهده چوگان گويم
امروز هم هموطنان ما كه به گويش گيلكي سخن مي گويند ، اين دو بيتي را خوبدر مييابند. مفهوم آن به فارسي اين است:
من ازاو ، از چه دور مانده باشم
پشت گرمي و زور من از او است.
دوش بر عرش وكرسي سائيدهام
گوي چوگان سلطان شيخ زاهد هستم.
كسروي و نوچه هاي او بارها بر روي اين دو بيتي ها بحث كرده اند و آنها را سندياز زبان مجعول آذري(؟) انگاشته اند .
• چرا تاكنون كتاب «قارا مجموعه» معلوم نبوده است ؟ واصولاً اين كتاب چگونه پيداشد؟
اين كتاب گرانسنگ ، دهها سال در تكايا و زواياي عرفا و دراويش تعليم داده ميشد. سلاطين صفوي نسخه هاي اوليه و نفيس آن را در كتابخانه هاي سلطنتي خود نگهميداشتهاند . در بسياري از كتب تراجم احوال و تذكره ها نيز از آن ياد شدهاست . در قرناخير مرحوم تربيت در كتاب «دانشمندان آذربايجان» و ديگران در تحقيق هايي كهپيرامون آثار شيخ صفي انجام دادهاند، با حسرت و تأسف از اينكه اين اثر تاكنون يافتنشدهاست، از آن ياد كرده اند . نسخه هاي خطي نفيس آن تا سال 1318 شمسي، دركتابخانه بقعه شيخ صفي الدين در اردبيل بصورت وقف محافظت ميشده است. دراين سال به دستور رضاخان و به بهانه آنكه سقف بقعه فرو مي ريزد واحتياج بهبازسازي دارد، اين نسخه ها را همراه نفائس كتب وچيني خانه بقعه ، به امانت به تهرانمنتقل كردند . امّا هيچگاه اين امانتها به اردبيل بازنگشت.برخي از آنها اكنون دركتابخانههاي لسآنجلس، بريتيش ميوزيوم و يا مجموعههاي خصوصي دلالهايصهيونيستي و اروپائي موجود است و گاه دست به دست مي گردد.
برخي از نسخ ديگر را كه در كتابخانه هاي ايران موجود بود، رژيم پهلوي بعمد نابودكردهاست. بطوريكه الان نام اين آثار و نسخ گرانبها در فهرستهاي اوليه كتابخانه هاموجود است اما ، خود آن نفائس نسخ مفقود شده است . مثلاً در كتابخانه شهيد مطهري تهران (سپهسالار سابق) در سياهه اوليه نسخ خطي نام اثر ذكر شده، امّا درشمارهاي كه اكنون در قفسه ها نگهداري ميشود ، به جاي آن اثر ، كتاب ديگريگذاشتهاند .
بعضي وقتها هم، مستنسخان به علت بي توجهي، نسخه هاي اين اثر را به اشخاصديگري منسوب كرده اند . مثلاً در كتابخانه «توپقاپيسراي» در شهر استانبول (تركيه ) ، نسخه نفيسي از اين كتاب موجود است كه آن را به « شيخ صافي» منسوب كردهاند.
بسياري ديگر از نسخه ها را هم جزء «مناقب» آوردهاند واغلب آنها را ترجمه اي ازاثر «صفوة الصفا» اثر ابن بزاز انگاشته اند ، در حالي كه ما ميدانيم ابن بزاز «صفوة الصفا» را بر اساس «بويوروقها»، «قيلاووز»ها و «كلمات» شيخ صفي تأليف كرده است.
• صحبت از «بويوروق» كرديد، اين چه نوع كتابي است؟
مريدان صفويه، گفته ها و كلمات شيخ صفي را «بويوروِ» ميناميدند و به اين اسمدر داخل «قارا مجموعه» فصلي ميآوردند كه بعدها اين فصول بطور مستقل تدوينگرديد. نزديك 25 سال پيش در بغداد كتابي با عنوان «البويوروِ» با اين توضيح چاپشده است : «و هو كتاب يحتوي علي حوار في آداب الطريقه بين الشيخصدرالدين و بين قطب العارفين الشيخ صفي الدين بن الاسحق الاردبيلي، منكتب المقدسه قرا مجموعه ...الخ».
با اين نام، داخل كتب «مناقب» كه از عرفا و اقطاب صفويه بعد از صفويه بر جاي ماندهاست، فصلهاي زيادي موجود است كه اغلب آنها نسخه بدلها و واريانتهايي از «قارامجموعه» بشمار ميرود.
• با اين اوصاف شما براي يافتن و تنظيم اين اثر گرانبها كتابخانهها و كشورهايزيادي گشته ايد، ممكن است بفرمائيد اكنون «قارا مجموعه» را كه چاپ ميكنيد چه كيفيتي دارد؟
من بعد از انقلاب توانستم به خارج سفر كنم و ضمن ادامه تحصيل به دنبال گم شده خود نيز بودم و بفضل الهي توانسته ام اكنون با تدوين هفت فصل و ديدن چند نسخه نفيس از «قارا مجموعه» كتابي در 9 بخش تدوين كنم كه اميدوارم هر چه زودتر به دستعلاقه مندان برسد. و البته نشر آن را من نخستين تجربه در راه تدوين متن كامل «قارامجموعه » مي دانم .
• گذشته از قارا مجموعه آيا كار ديگري در دست داريد؟
بله، اكنون كتاب «يادمانهاي تركي باستان» را هم به چاپ سپردهام.
• ممكن است درباره اين كتاب توضيح بيشتري بدهيد؟
كتاب «يادمانهاي تركي باستان» در بر گيرنده متن و ترجمه و شرح لغات چند كتيبهتركي باستان است كه رژيم گذشته مانع نشر آن شده بود.
• لطفا درباره تركي باستان توضيح بيشتري بدهيد؟
مي دانيد كه زبان تركي در ايران و بويژه در شمالغرب ايران و سرزمين آذربايجانسابقهاي هفت هزار ساله دارد و دستور زبان تاريخي آن از سوي تركي پژوهان تدوينشده و ويژگيهاي گويش و لهجه ها و ديالكت هاي اين زبان فراگير بازشناخته شدهاست. از كهنترين گويش اين زبان كه به تركي باستان (Anciant Turkish) معروفاست 53 كتيبه با ابعاد مختلف و با الفباي گؤي تورك يافتشده كه يكي از آنها سه مترو هفتاد پنج سانتي متر بلندا دارد. در اين كتاب از ميان اين كتيبه ها سه كتيبه مهم رابازخواني و شرح كردهام.
• شما چگونه با اين كتيبهها آشنا شديد؟
من با زبان تركي باستان و متن كتيبه ها نخستين بار در سال 1358 در كلاس درسمرحوم «محرم ارگين»، ديرين نگار و باستان شناس فقيد، در دانشگاه استانبول آشناشدم. در طول چهار سال تلّمذ در محضر آن بزرگوار، تاريخ، دستور زبان و متون تركيباستان (تركي گؤي تورك و تركي اويغوري) را كم و بيش آموختم. قبلا در ايران نيز بازبانهاي اوستائي، پهلوي و پارسي باستان آشنا شده بودم. در آن روزگار خيال مي كردمدوره باستاني ادبيات مكتوب ايران با «اوستا» شروع مي شود و هيچ فكر نميكردمبيست سال بعد با متوني آشنا خواهمشد كه ريشه در زبان دير سال تركي دارد و سه هزارسال پيش از تدوين اوستا در ايران و سويهاي آن رايج بوده است. پيوسته آرزويم اينبود كه اين ذخاير علمي را در ايران منتشر كنم. در سال 1363 به «سازمان لغت نامهدهخدا» مراجعه كردم و پيشنهاد چاپ كتاب «تركي باستان » را دادم. بعد از چندين ماهجواب رد شنيدم و تبعات اين پيشنهاد در رد صلاحيتم نيز تأثير گذاشت! به«فرهنگستان زبان و ادب فارسي» سرزدم، با پنديات شوونيستي رودررو گشتم تا آنكهدر سال 1369 ناشري حاضر شد كه بخشي از اين كتاب را تحت نام «يادمانهاي تركيباستان» چاپ كند. اما او هم نتوانست مجوز چاپ بگيرد و سالهاي ديگري سپري شد وامسال خداي را سپاسگزارم كه مجوّز چاپ را، ناشر اخذ كرده است. نشر متونكتيبههاي تركي باستان در ايران آرزوي ميليونها ايراني تركي الاصل اصيل و نجيب نيزاست.
• آيا كتيبه هاي تركي باستان در دورههاي باستان شناسي دانشگاههاي كشورمانتدريس نميشود؟
متأسفانه در ايران، بويژه در رژيم گذشته باستان شناسي يك بازي سياسي بود.
من اوميدوارم در نظام مقدس جمهوري اسلامي در رشتههاي باستانشناسي دانشگاههاتحول لازم ايجاد شود و اهداف پنهان صهيونيستي در رژيم گذشته، افشاء گردد.