• آيا با دكتر نطقي ملاقات و مراوده علمي هم داشتيد؟
پس از تحقق انقلاب شكوهمند، هنگام نشر مجله «يولداش» و مجله «انقلابيولوندا» چند بار با آن مرحوم كه به همراهي دكتر جواد هيئت مجله وارليق را منتشرميساخت، جلسات مشتركي تشكيل داديم. اين جلسات به خاطر هماهنگي دريكسانسازي املاي لغات تركي تشكيل ميشد.
• نظر شما درباره شخصيت دكتر نطقي چيست؟
خصيصهي مهمي كه من در مرحوم حميد نطقي ديدم، جسارت علمي او بود كه دركمتر عالمي يافت ميشود. «جسارت علمي» به اين معناست كه آدمي اسير جوّ حاكمنشود و نظريه و تئوري خود را براساس دادههاي منطقي و علمي با جسارت بيان و ازآن دفاع كند، ولو اگر به ضرر وي باشد.
در تاريخ علم ايران، چنين دانشمندان فراوان بودند. مثلا محمود كاشغري صاحب«ديوان لغات الترك» و امير علي شير نوائي دارنده كتاب «محاكمةاللغتين» چنين جسارتيداشتند. چون تك درختي راست قامت، در مقابل باد مخالف ايستادند و نظريههايعلمي خود را بيان داشتند. امام محمد غزالي نيز چنين بود. او در چهل سالگي به چنانجسارتي دست يافت كه در رد افكار و آراء پيشين خودش، دو كتاب «اَلْمُنقذ من الضّلال»(يعني : نجات از گمراهي) و «تهافت الفلاسفه» (يعني : گمراهي فيلسوفان) را نوشت وبه دفاع او تئوريهاي جديد انديشگي خود پرداخت.
همانگونه متفكر بزرگ جهان تشيع ملامحمد فضولي بايد گفت كه جسارتي فزوناز اندازه و بسيار متين و استوار داشت. مثلا او در علم كلام، جوّ حاكم «كلام مسيحيت»و «كلام سنتي» را در هم ميشكند و كلاميون را كه همگي دنباله رو و پيرو «ابنميمون»بودند به باد انتقاد ميگيرد و براي اول بار در تاريخ علم كلام مبحث «امامت» را واردميكند و كتاب «مطلعالاعتقاد في معرفةالمبدأ و المعاد» مينويسد. مرحوم دكتر حميدنطقي نيز صاحب چنين جسارتي بود، به ويژه آنجا كه در مقابل سياست كلان شوونيسمفارسي ايستادگي ميكند و به افشاء سياستهاي فارسيسم، و لو بعد از انقلاب ميپردازد.
• اگر ممكن است در اين باره توضيح بيشتري بدهيد.
بيبينيد سياست شوونيسم قصد داشت كه آذربايجان را بيگانه از خويشتن سازد. دراين راستا، به گستردگي به فعاليت شيطاني ميپرداخت. از سوئي نظريات «آريا گرائي»را از طريق كتابهاي درسي و رسانههاي گروهي القاء و حاكم ميكرد و از سوي ديگرتئوري پوچ كسروي را دائر بر اينكه گويا زبان مردم آذربايجان لهجهاي از فارسيبودهاست، بصورت حكمي تغيير ناپذير به جوانان القاء ميكرد. بهگونهاي كهآذربايجانيها چنين باورشان بشود كه «ترك نيستند و آذربايجانيهستند»(!) و البته ازكلمه آذربايجانيهم معنايي مجعول و تحريف شده به دست ميداد.
اين جوّ، جوّي حاكم بود و از سوي لژهاي فراماسونري نظير «لژ صفا» و «لژكوروش» در ايران رواج داده ميشد.
مرحوم نطقي در مقابل اين جو حاكم، بويژه از سال 1358 به اين سو ايستادگي كردو دفاع از كيان و آرمان بزرگ آذربايجان را وجهه همت خود قرار داد.
• ارزيابي شما از آثار علمي دكتر نطقي چيست؟
كارهاي علمي و دانشگاهي مرحوم دكتر نطقي به لحاظ روش شناسي و اصولمتوديك دانشگاههاي جهان، در سطح استاندارد بسيار بالائي قرار دارد. او، حتيكوچكترين مقاله را با حفظ و رعايت دقيق اصول علمي نگارشهاي آكادميكمينوشت. در پاي هر مقاله، ارجاعات دقيق و كتاب شناسي معتبر ميداد و امانتعلمي دقيقي داشت و كوچكترين مطلب مأخوذه از منبع ولو شفاهي را، متذكر ميشد.
ميراث علمي به جاي مانده از آن مرحوم، نمونههاي كامل كارهاي علمي دانشگاهيبشمار ميرود. در ميان معاصران و اهل تحقيق، كمتر ميتوان شخصي با وسواسعلمي دكتر نطقي پيدا كرد.
• به نظر شما دكتر نطقي در تحقيقات آذربايجان شناسي چه مقامي دارد؟
مرحوم پروفسور دكتر حميد نطقي خدمات ارزندهاي به دانش تركي پژوهي، بويژهتحقيق دستور زبان تركي ايران كرده است. در صفحات مجله وارليق سالها، سلسلهمقالات وي در زمينه شناخت ساختار و عملكرد «پي افزودههاي تركي» چاپ شدهاست كه در نوع خود، جالب است و شايد فقط پژوهشهاي مرحوم پروفسور دكتر محرمارگين در تركيه و مرحومه پروفسور دكتر ظريفه بوداقوا در جمهوري آذربايجان راميتوان هم سنگ با پژوهشهاي وي به حساب آورد.
فقدان اين عزيز از دست رفته براي جامعه فرهنگ و ادب آذربايجان و جمعيتتركيپژوهان ايران و جهان ضايعهاي اسفناك است. جواناني كه در آينده بتوانند«جسارت علمي» او را صاحب شوند، بيگمان جاي او را خالي نخواهند گذاشت،جسارتي كه مبتني بر منطق و دادههاي دانشنوين باشد، جسارتي كه در دانشمند ايجادتهوّر كند و او را از اسارت در جوّ حاكم برهاند.
امروزه جوّ حاكم در جامعه آذربايجان، نبايد حفظ سياست شوونيسم آريامهري باشد. مردم ما با مشت جانانهاي در 29 بهمن 1356 دكو پوز ياوهگويان شوونيسم راخرد كرده است، اما عوامل اجنبي شاهي و نوچههاي احمد كسروي، با نفوذ در ارگانهايفرهنگي كشور، سعي در بازگرداندن اين جوّ به جامعه و سرزمين مقدس ما دارند. درچنين وضعي، وظيفه فرهنگي جوانان ما بسيار سنگين است. مسئولان علاقهمند بهحفظ ميراث علمي بازمانده از نوابغي چون دكتر نطقي، بايد بتوانند اين «جسارتعلمي» را به آنان انتقال دهند و با ايجاد و حفظ فضاي سالم فعاليتهاي فرهنگي درجوانان ما جسارت تركي پژوهي و بازگشت به خويشتن ايجاد كنند.