در میان افراد منسوب به سلسلهی جلیلهی روحانیت معظم شیعه، کسانی که به شعر و شاعری رغبت نشان دادهاند و در شعر طبع آزمایی کردهاند، کم نیستند. از میان آنان میتوان به علمای بزرگوار زیر اشاره کرد:
خواجه نصیرالدین طوسی (597-672 ق.)، محمد بن اسعد دوانی معروف به علامه دوانی متخلص به فانی (وفات 918 ق.)، ملا محمد فضولی بیاتلی (وفات 963 ق.)، شیخ عبد السلام عرب کرمانی (مقتول 1003 ق.)، شیخ بهایی عاملی (953- 1030 ق.)، میر فندرسکی (وفات 1050 ق.)، حکیم ملاصدرای شیرازی (980-1050 ق.)، ملا عبدالرزاق لاهیجی متخلص به فیاض (وفات 1072 ق.)، شیخ محسن کشمیری متخلص به فانی (وفات 1081 ق.)، ملامحسن فیض کاشانی (وفات 1091 ق.)، حکیم میرزا محمد سعید قمی معروف به قاضی سعید و متخلص به تنها (قرن 11)، میر علاء الملک مرعشی شوشتری (قرن 11)، شرفالدین میرزا محمد تبریزی متخلص به مجذوب (وفات 1090 ق.)، ملا محمد سعید مازندرانی متخلص به اشرف (وفات 1116ق.)، ملا پناه واقف قرهباغی (1130- 1200 ق.)، حاج ملا احمد نراقی متخلص به صفایی (وفات 1244 ق.)، میرزا احمد تبریزی متخلص به ساکت (وفات بعد از 1250 ق.)، ملا مهرعلی خویی متخلص به فدوی (وفات 1262 ق.)، ملا عبدالله زنوزی (وفات 1275 ق.) حاج ملاهادی سبزواری متخلص به اسرار (وفات 1290 ق.)، ملاعلی قارپوز آبادی زنجانی (وفات 1290 ق.)، میرزا ابوالحسن راجی تبریزی (1247- 1293 ق.)، حاج شیخ محمد شیرازی متخلص به ساغر (قرن 13)، میرزا ابوالقاسم حسینی شیرازی متخلص به راز (قرن 13)، حاج ملا فتح الله شوشتری متخلص به وفایی (وفات 1304 ق.)، میرزا فضلعلی تبریزی متخلص به صفا (1309 ق.)، طهماسب قلی خان کرمانشاهی متخلص به وحدت (وفات 1311 ق.)، ملا محمد باقر خلخالی (1250- 1311 ق.)، حاج ملا عبدالله فاضل قندهاری متخلص به وصال (وفات 1312 ق.)، میرزا محمد تقی تبریزی متخلص به نیّر (وفات 1312 ق.)، ابوالحسن میرزا شیخ الرئیس قاجار متخلص به حیرت (قرن 14)، حاج میرزا حبیب مجتهد خراسانی (وفات 1327 ق.)، میرزا جهانگیرخان قشقایی (1243- 1328 ق.)، میرزا صادق امیری معروف به ادیب الممالک فراهانی متخلص به امیری و پروانه (وفات 1336 ق.)، ملا محمد علی هیدجی (1270- 1346 ق.)، حاج میرزا یحیی اصفهانی (وفات 1349 ق.)، صدر الافاضل تبریزی متخلص به دانش (وفات 1350 ق.)، علامه شیخ محمد حسین غروی اصفهانی متخلص به مفتقر (وفات 1361 ق.)، سید محمد فصیح الزمان شیرازی متخلص به رضوانی و معروف به سعدی زمان (وفات 1365 ق.)، میرزا مهدی الهی قمشهای (1319- 1393 ق.)، علامه سید محمد حسین طباطبایی تبریزی (وفات 1402 ق.)، حضرت امام خمینی (ره) و در زمانهی ما بسیاری از علمای بنام حوزههای علمیه، تنی چند از مراجع عالیقدر و شماری از روحانیان، به شعر و شاعری شهرهاند.
صاحب این کتاب، حجت الاسلام سلطانمحمدی متخلص به سلطانی نیز یکی از این بزرگواران است. وی دانش آموختهی حوزهی علمیهی قم است و هم اکنون در تبریز زندگی میکند. مسقط الرأس او روستای سیغای (پیر سقا) است.
از این شاعر خادم اهل بیت – علیهم السلام- پیش از این یک جلد از مجموعهی کتاب «دوز نوحهلر» در مراثی، و دو جلد کتاب شعر «پیر سقا» در موضوعهای گوناگون انتشار یافته است. اینک استقبالیهی بسیار زیبا و دلنشینی که سالها پیش در برابر منظومهی جاودانی «حیدربابایه سلام» اثر مرحوم سید محمد حسین شهریار سرودهاند، زیر دست خواننده است.
اینجانب وقتی تصمیم گرفتم که از این منظومهی لطیف برگردانی به فارسی تهیه کنم، چنان میاندیشیدم که کاری بسیار سهل و آسان برگزیدهام. اما در عمل خود را ناتوان از انتقال روح بیان فولکلوریک آن به خوانندهی فارسی زبان یافتم. یک بار بندها را به صورت آهنگین و در قالب شعر نیمایی برگرداندم. هر بند پنج مصراعی گاهی نزدیک به ده مصراع شد و سعی کردم قافیههای داخلی و برخی صنایع بدیعی را در آن دخالت بدهم. اما عاجز از انتقال تصویرپردازیهای بکر، لطیف، موجز و بومی متن اصلی بودم. خود از این رو، این بار فقط به ترجمهای خطی و سطری از مصراعها بسنده کردم. اینک قصدم تنها معادلیابی الفاظ و کلمات در فارسی بود. یعنی کلمهی فارسی را به جای کلمهی ترکی گذاشتم و خود را از مسئولیت دریافت همهی زیباییهای خفته در مصراعها مبرا ساختم. فکر میکنم برای انتقال لطافت و زیبایی کلام فولکلوریک، من راه به جایی نبردهام.
اما گذشته از لطف بیان در آن مضامین والا و مفاهیم برتری خفته است که به نظرم توانستهام با برگردان سطری و لفظی، این مضامین را به خوانندهی فارسی زبان انتقال دهم، مانند ظلمستیزی (بندهای 35 و 52)، اظهار همدردی با تودههای وسیع زحمتکش و ناداران (بندهای 18 و 101)، حمایت از انقلاب (بندهای 36 و 59)، نکوهش بیوفایی و عهدشکنی (بند 44)، بیان مضرات ترک امر به معروف (بند 49)، سوق خواننده به وطن دوستی (بندهای 24 و 77)، دعوت به اتحاد و یکپارچگی (بند 79)، تعریف از صبر و تأمل (بند 81)، نکوهش مستکبران (بند 85)، تبلیغ پایبندی به اصول و مبانی اخلاق در زندگی (بندهای 102، 122 و 150)، بیان مطالب فلسفی و حکمی (بندهای 113 و 115)، بیان اهمیت قدر استاد (بند 29)، ذکر از حلال و حرام (بندهای 32 و 53) و غیره.
در کنار شرح مفاهیم بالا به تصویرسازیهای بکر و لطیفی (بندهای 3، 6 و 15) نیز برمیخوریم. همچنین شاعر به احیاء نامهای خیّرین منطقه (بندهای 73 و 92) و یاد از آئینهای سوکواری مذهبی (بندهای 55، 56 و 57) و تأسف از فقدان سید محمد حسین شهریار و ابراز ارادت به او (بندهای 11، 30 و 31) نیز دست میزند. نام بزرگان منطقه چون حکیم سید ابوالقاسم نباتی (بند 91) و علامه محمد تقی جعفری (بند 21) را زنده میکند. شاعر از اماکن مذهبی (بند 161) و آثار تاریخی منطقه (بندهای 70 و 89) هم یاد میکند و گاهی بنا به اقتضای روح شاعری به مطایبه و طنز نیز میپردازد (بندهای 27، 40، 98 و 99).
جا دارد بگویم روستایی که شاعر اشعار لطیف خود را خطاب به کوهی در کنار آن سروده است، زادگاه نیاکان علامه جعفری بوده است و خانهی موروثی آنان اکنون تبدیل به مسجد شده و «مسجد علامه جعفری» نام گرفته است.
این منظومه بتمامی متعلق به تودههای محروم روستاهای آذربایجان است، اعم از کشاورز و دامدار و قالیباف و جز آن. خود در بند پایانی منظومه گوید:
قیر گلینلر ایپک فرشین توخورلار،
«سلطانی»نین شعرلرینی اوخورلار.
براستی خود شاعر نیز در خلق گرهْبافتهای ابریشمین شعر موفق بوده است. من اگر توانسته باشم خوانندهی فارسی آشنا را اندکی با بستر مردمی این منظومه آشنا کنم، اجر خود را یافته حساب میکنم.
دکتر حسین محمدزاده صدیق
استاد زبان و ادبیات ترکی و فارسی
تبریز- فروردین 1391