در دوره صفویه، به مجموعه کلمات قصار، نصایح، اندرزها، تحقیقها و ارشادات برجای مانده از شیخ صفی الدین اردبیلی، «قارا مجموعه» اطلاق میشده است.
«محمّدبن دارابی شیرازی» در تذکره «لطائف الخیال» میگوید: «این اثر را سلاطین صفوی بسیار گرامی میداشتند و در خزائن کتب خود حفظ میکردند»(1). «غریبی منتشا اوغلو» نیز در برگ شماره105 از نسخه خطی منحصر بفرد آثارش، قارا مجموعه را تحریر شیخ صدرالدین و تقریر شیخ صفی الدین میشناسد و ادعا میکند که بسیاری از مطالب آنرا شیخ صفی در رؤیا به وی تلقین کرده است(2).
«شاردن» تأکید میکند که شاهان صفوی هنگام عزم سفر به قارا مجموعه مراجعه میکردند و به ذکر مناقب شیخ صفی از آن میپرداختند و نصایح وی را میخواندند(3). «میینورسکی» هم آنرا «سیرالصفیّه» خوانده است و معتقد است که قارا مجموعه حاوی کتاب سیر و مناقب شیخ صفی الدین بوده است(4).
نسخههای خطی پراکندهای که اکنون در دست عُلات شیعه و برخی فرق صوفیه در ایران و ترکیه و عراق، تحت نامهائی مانند: البویوروق، قیلاووزالصفی، کلمات شیخ صفی، مناقب شیخ صفی، سیرالصفی و جز آن دست به دست میگردد، اجزاء پراکنده این کتاب عظیم و گرانقدر هستند که نگارنده، سعی کردهام بخشی از آنها را با حدس و ظنّ قریب به یقین در یک مجلد فراهم آورم و تحت نام «قارا مجموعه» (5) منتشر سازم و اعتقاد دارم که با تجسّس و تحقیق بیشتر در متون صوفیانه بازمانده از دوره صفویه و نسخ خطی رسالات موجود در میان فرقههای منسوب به شیخ صفی، میتوانیم متن مُتقن تر این مجموعه عزیز را بازسازی کنیم. کشق و بازسازی کامل قارا مجموعه نیاز به چالشهای علمی نسل کنونی و آینده دارد و بسیج علمی گستردهای میطلبد تا زوایای تاریک تقریرنگاری های احفاد شیخ صفی برما روشن گردد.
قارا مجموعه را در اصل میتوان جزو کتب مناقب شمرد، بلکه نوعی تقریرنگاری و گردآوری تقریر نگاشته است. مانند: اربعین مجلسی دوم به عربی که در واقع تقریر درسی مجلسی است و گردآورنده آن معلوم نیست و یا نهجالبلاغه مولی الموحدین که هیچگاه با نام گردآورنده و گردآورندگان خود نامبردار نگشت. در تقریر نگاری، مریدان دقت داشتند که کلمات قصار و مواعظ مرشدان را برای مسلوک داشتن سنت سلف بر روی کاغذ آورند و از این روی با کتب مناقب فرق داشته است.
قارا مجموعه همانگونه که از محتوای عنوان آن پیداست، متشکّل از رسالات چندی از به نظم و نثر بوده است و در صدر همه آن رسالات، این دوبیتی نوشته میشد:
صفیام، صافیام، گنجان نمایم
اورهک درده جَرَم درد بی دوایم
بو وارلیقدان یول اوغانا آپاردیم
بو یوخلوقدا تک خاک پایم.
یکی از این رسالات با ویژگی بسیار قوی و متقیّن از اوصاف رسالات قارا مجموعه، رسالهای است که تحت نام «البویوروق» در میان فرقه باج آلان از فرق قزیلباشیه شناخته شده است و نسخهای از آن از سوی «احد حامد الصراف» (6) در میان همین فرقه در سوی های موصل کشف و نشر شده است و ما متن ویراسته و بازسازی شده آنرا در سال گذشته منتشر ساختیم و بخش پنجم از متن قارا مجموعه قرار دادیم. متن این رساله اینک با برخی دیگر از اصلاحات جزئی دیگر بار و اینبار همراه با برگردان فارسی در اختیار علاقمندان به موضوع قرار داده میشود.
البویوروق یک تقریر نگاشتۀ بلاواسطه و در آن سخن از مناقب شیخ صفی نمیرود، بلکه از زبان فرزند وی – شیخ صدرالدین- مواعظ و منابر و اندرزهای او به قلم آورده شده است. شاید متنی که «غریبی منتشا اوغلو» ادعا میکند آنرا دیده است و از شیخ صدرالدین یاد میکند، همین رساله البویوروق باشد که به ادعای او، بخشهایی از آن در رؤیا به وی الهام شده است.
تا کشف نسخههای دیگری از این رساله و رسالات دیگر قارا مجموعه، فعلاً همه چیز بر ظنّ و گمان متّکی است و نمیتوان نظری قطعی درباب چند و چون این آثار داد.
آقای مهندس محمد صادق نائبی از کسانی هستند که پس از انتشار کتاب قارا مجموعه آستینهارا بالا زدند و با عشقی پرشور و بی آلایش به تکمیل کار ناقص این جانب و رفع نارسائیهای نشر فوق پرداختند.
کتاب حاضر، ترجمۀ فارسی سخته و بسامانی از متن بازسازی شدۀ «البویوروق» و شرح عالمانه لغات ناب ترکی توسط آقای مهندس نائبی است. ایشان به اتفاق همسر دانشور و فهیم خود در سال 1387 از دانشجویان من در درس زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه صنعتی اصفهان بودند. تحقیق گسترده 16 ماه ایشان در قدم نخست، ارائه کتاب «واژگان زبان ترکی در فارسی» به جهان ترکی پژوهی بود که به اتیمولوژی دقیق و عالمانه و باارزش لغات ناب قارا مجموعه درکتاب «قارا مجموعه از منظر واژه شناسی» برداشت. اینک در ادامه «قارا مجموعه پژوهی مجموعه رسالات آنرا برای علاقمندان و پژوهندگان ارائه میدهند و در آینده نزدیک ترجمه رسالات دیگر بدست ایشان را خواهیم دید.
گرچه اساس کار ایشان در ارائه متن البویوروق، متن ارائه شده از سوی اینجانب در «قارا مجموعه» است ولی در سازه بندی اثر دگرگونی ایجاد شده و برخی سهوها و نقصان ها نیز اصلاح شده است. زبان ترجمه بسیار روان و شیوا و لحن آن نزدیک به لحن عرفانی ترکی است. برخی شاهد مثالهای منظوم شاه ختائی بعدها از سوی مستنسخان به متن افزوده شده است نه اینکه البویوروق در زمان شاه ختائی به رشته تحریر آورده شده باشد.
به هر روی، هنوز برای برپا ساختن متن کامل قارا مجموعه راه درازی در پیش روی داریم. بی گمان در آینده فرزندان ما موفق به کشف و یا حداقل بازسازی نخستین نسخۀ قارا مجموعه خواهند گشت و ما تا ایصال به چنین جشنی، آنی آرام نخواهیم داشت و روزان و شبان را بهم پیوند خواهیم داد تا غبار ستم سالیان را از چهره زلال و نورانی «قارا مجموعه» بزدائیم.