به مناسبت گرامیداشت شهریار، (تهران - 10 مهرماه 92 )

بسم الله الرحمن الرحیم

هیئت محترم برگزار کننده‌ی مراسم گرامیداشت شهریار سخن

این جانب در نظر داشتم در این محفل بلندجای شما در زمینه‌های استقبالیه‌ها‌ی فارسی شهریار، سخن بگویم که به سبب دعوت از سوی دانشگاه استانبول جهت شرکت در کنگره‌ی جهانی تورکولوژی اینک عازم هستم و در ساعت 9 روز چهارشنبه 9/7/92 (یعنی همین امروز) موضوع ابطال تئوری زبان آذری احمد کسروی را با زبانشناسان کشورهای جهان به مذاکره می‌گذارم.

اما دریغم آمد که این موضوع در محفل علمی شما مطرح نشود. چکیده‌ای از مقاله‌ی خود را در زمینه‌ی استقبالیه‌های شهریار تقدیم می‌کنم. ان شاء‌الله پس از بازگشت به میهن، صورت کامل آن را انتشار خواهم داد.

استقبال در علم بدیع آن است که شاعری وزن، قافیه و موضوع شعری از یک شاعر دیگر را اخذ کند و شعری جدید بیافریند و انواعی نظیر استقبال قبیح و استقبال حَسَن دارد. یکی از شاعرانی که آثارش مورد استقبال و اقتباس دیگر شاعران قرار گرفته است خاقانی شیروانی است. شاعران بلند پایه‌ای نظیر فضولی، سعدی و حافظ بسیاری ابداعات و مضامین او را استقبال کرده‌اند.

در استقبال قصیده‌ی معروف «شینیه‌»ی خاقانی، بیش از 160 تن از شاعران فارسی‌گو و ترکی‌سرا چکامه‌های غرّا سروده‌اند. مطلع آن قصیده چنین است:

مرا دل پير تعليم است و من طفل زبان دانش

دمِ تسليمِ سر، عُشر و سرِ زانــو دبستانش.

 

فضولی در استقبال از آن فرماید:

دلم ‌درجی است، اسرار سخن دُرهای غلطانش،

فضای علم، دریا فیض حق، باران نیسانش.

 

استقبالیه‌های دیگری از یک قصیده‌ی ترکی منسوب به نظامی گنجوی در دست است که از سوی بیش از 50 تن از شعرای فارسی گو و ترکی‌سرا سروده شده است. مطلع قصیده‌ی منسوب به نظامی گنجوی چنین است:

وصفینده اول جمالین ذكر ائتدو‌گینی بو دیل،

هر كیم ائشیتسه آیدیر لله دَرَّ قایل.

 

حافظ شیرازی در استقبال از آن گفته است:   

هر نکته‌ای که گفتیم در وصف آن شمایل،

هر کو شنید گفتا: لله دَرَّ قایل.

 

کمال الدین اسماعیل اصفهانی هم در استقبال از این قصیده، بعضی عبارات و حتی مصراع‌های نظامی را عیناً آورده است. مانند بیت زیر از نظامی گنجوی:

اول زلف اول بناگوش، ثعبان و دست موسی،

اول خال اول زنخدان، هاروت و چاه بابل.

 

که آن را به صورت زیر سروده است:

زلف تو بر بناگوش، ثعبان و دست موسی،

خال تو در زنخدان هاروت و چاه بابل.

 

نظامی قارامانی هم که اشعار ترکی نظامی گنجوی، اغلب به دیوان وی وارد شده، از این قصیده استقبال کرده است.

سید محمد حسین شهریار نیز بسیاری از قصاید و غزلیات شاعران گذشته را استقبال کرده است. در میان این استقبالیه‌ها یکصد غزل وجود دارد که همگی با عنایت خاص به غزل‌های حافظ شیرازی سروده شده است.

شاید هیچ شاعری به اندازه‌ی شهریار، استقبالیه‌سرایی نکرده است و الحق همه‌ی استقبالیه‌های او ناب و سره از آب درآمده‌اند. یکی از استقبالیه‌های وی چکامه‌ی معروف «علی ای همای رحمت» است. پیش از شهریار چند تن از شعرا از جمله حسن بن مرتضی حسینی معروف به بنده، مفتون همدانی، ادیب العلما صهبا، صدر اراکی و غیره این چکامه را با حفظ وزن، قافیه، موضوع و حتی عبارات و مصراع‌ها از همدیگر استقبال کرده‌اند.

شهریار هم به استقبال آن چکامه رفته است. اما آن چه شهریار سروده است، ماندگار و جاودان مانده، مانند استقبالیه‌ی فضولی از خاقانی که در میان 162 تن شاعر بلندپایه در تاریخ ادب فارسی پیوسته می‌درخشد.

مثلاً مفتون همدانی گوید:

علی ای همای رحمت، تو چه مظهری، خدا را،

که خدا نمود زینت، به تو تخت اِنّما را.

 

و شهریار چنین سخندانی نماید:

علی ای همای رحمت، تو چه آیتی، خدا را،

که به «ما سوی» فکندی همه‌ی سایه‌ی هما را.

 

شاید بتوان ادعا کرد که استقبالیه‌سرایی نیز چون بسیاری از بدایع شعری از هنروری‌های ماندگار و جاویدان شهریار بوده است.

دکتر حسین محمدزاده صدیق

شنبه 5 مهرماه 1392

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید