دکتر ح. م. صدیق
1 – توصیف آوایی آواكها
در این مقدمه سعی میکنم که ویژگیهای آوایی لهجهی تبریز را باز نمایم. در زیر نخست به توصیف آوایی آواکها و واکها میپردازم و پس از به دست دادن برخی قواعد ذاتی آوایی لهجهی تبریز، یک هزار لغت گردآوری شده از سوی کوئیجی هانهدا را خواهم آورد
در لهجهی تبریز آواکهای زیر موجودند:
1- 1 – (ب/پ) /p,b/
هنگام تلفّظ این آواک، بست در محل دو لب ایجاد میشود، بدین ترتیب که لب بالا و پایین محکم به یکدیگر چسبیده و راه عبور هوا را سد مینمایند. نرمکام به بالا کشیده میشود و بر اثر آن راه عبور هوا از طریق بینی نیز بسته میشود. هوا در پشت لبها فشرده میشود. به مجرّد باز شدن لبها تمام هوای بند آمده، به یک بار با فشار به بیرون میپرد. در تولید /b/ تار آواها در موقعیّت تولید واک قرار میگیرند اما در تولید /p/ تارهای صوتی جدا از یکدیگر هستند.
2 – 1 – (د/ت) /d,t/
در تلفّظ این آواک، بست در محل نوک زبان و دندانهای بالا ایجاد میشود. بدین ترتیب که نوک زبان به پشت دندانهای بالا میچسبد. کنارههای زبان به دو طرف کام روی دندانهای کناری وصل میشود و بدین طریق راه عبور هوا از دهان مسدود میگردد. نرمکام به بالا کشیده میشود تا راه عبور هوا از بینی مسدود گردد.
در تولید /d/ تار آواها در موقعیّت تولید واک قرار دارند؛ در حالی که در تولید /t/ تارهای صوتی جدا از یکدیگر هستند.
3 – 1 – (ج) /c/
در این آواک، بست در مرکز نرمکام ایجاد میشود، بدین ترتیب که عقب زبان به بالا کشیده شده با چسبیدن به مرکز نرمکام مانع خروج هوا از نرمکام میگردد، دو کنارهی عقبی زبان به دندانهای آسیا متصل میگردد، قسمت جلوی زبان آزاد است و نوک زبان معمولاً نزدیک به دندانهای پایین قرار میگیرد؛ نرمکام به بالا کشیده شده و راه بینی مسدود است، لبها در مرحلهی آمادگی برای تولید واکهی بعدی قرار میگیرند، به مجرد پایین آمدن زبان، هوای فشرده رها میگردد. در تولید /c/ تار آواها در موقعیّت تولید واک قرار دارند.
4 – 1 – (چ/ژ) /ç,j/
هنگام تلفظ این آواک، بست در قسمت پیشین سختکام واقع میشود. بدین ترتیب که مرکز زبان بالا رفته و در قسمت پیشین سختکام به آن میچسبد. نوک زبان معمولاً نزدیک به دندانهای پایین و یا در پشت آنها قرار دارد. نرمکام به بالا کشیده شده، راه عبور هوا را از طریق بینی میبندد. بقیهی اندامها در مرحلهی آمادگی برای تولید آوای بعد قرار میگیرند. به محض باز شدن بست، هوای فشرده به یک بار رها میشود. برای تولید /c/ تارها آواها جدا از یکدیگرند. بنابراین /c/ یک آوای بیواک است، اما برای تولید /j/ تار آواها در موقعیت تولید واک قرار دارند و بنابراین /j/ یک آوای واکدار است.
5– 1 – (ر) /r/
/r/ در لهجهی تبریز یک آواک سایشی است؛ ولی در گفتار غیر رسمی گاهی به صورت غلطان یا لرزشی تولید میشود. برای تولید این آواک به صورت سایشی نوک زبان به جای تماس با لثهی بالا در فاصلهی اندکی از آن قرار گرفته، مجرای تنگی ایجاد میکند. هنگام عبور هوا از این مجرای تنگ سایش به وجود میآید. دو طرف زبان به دیوارهی دندانهای آسیای بالا مماس میگردند. نرمکام در موقعیّت بالا قرار گرفته و راه عبور هوا را از طریق بینی میبندد، در تولید این آواک تار آواها در موقعیّت تولید واک قرار میگیرند.
6 – 1 – (ز/س) /z,s/
اندامهای سازندهی این دو آواک، زبان و لثهی بالاست. بدین ترتیب که تیغهی زبان به طرف لثه بلند میشود و در فاصلهی بسیار کمی از آن قرار میگیرد؛ کنارههای زبان به دیوارهی دندانهای کناری بالا میچسبند، به طوری که امکان فرار هوا از دو طرف زبان وجود ندارد؛ نرمکام به بالا کشیده میشود و بدین طریق راه عبور هوا از طریق بینی بسته میشود؛ فاصلهی دو فک از یکدیگر بسیار اندک است و نتیجتاً دندانهای بالا و پایین کاملاً به هم نزدیکاند؛ لبها در موقعیت آمادگی جهت تولید آوای بعدی قرار میگیرند. فشار جریان هوا هنگام عبور از گذرگاه تنگ موجب سایش آن به جدار مجرا میگردد و هرچه این فشار بیشتر باشد صدای سایش بیشتر و بلندتر است. در تولید /s/ تار آواها نقشی ندارند. و بدین جهت آواک مذکور بیواک است؛ اما تولید /z/ همراه با ارتعاش تارهای صوتی است و بدین جهت آواک مذکور واکدار است.
7– 1 – (ش) /ş/
برای تلفّظ این آواک، گذرگاه تنگ برای عبور هوا به وسیلهی زبان و قسمت جلویی کام ساخته میشود. بدین ترتیب که جلوی زبان بالا میرود. تیغهی زبان و قسمت ابتدایی جلوی زبان در برابر قسمت عقبی لثه و قسمت ابتدایی کام قرار میگیرد. اطراف زبان روی دیوارهی دندانهای بالا محکم میچسبد. فاصلهی دندانهای بالا و پایین بسیار اندک است. نرمکام در موقعیت بالا قرار گرفته، عبور هوا را از راه بینی غیر ممکن میسازد. لبها و بقیهی زبان در مرحلهی آمادگی جهت تولید آوای بعدی قرار میگیرند. هوا با فشار از این گذرگاه تنگ گذشته، تولید سایش مینماید. در تولید /ş/ تار آواها نقشی ندارند. بنابراین آوای مذکور بیواک است.
8 – 1 – (ع) /'/
اندام تولیدکنندهی این آواک تار آواها هستند و بست در حنجره ایجاد میگردد. بدین ترتیب که دو تار صوتی در تمام طول خود محکم به یکدیگر میچسبند و راه عبور هوا را به بالا مسدود میسازند. فشار هوای بند آمده در زیر تارهای صوتی، منجر به باز شدن ناگهانی آنها گشته و بر اثر آن هوای فشرده به یک بار رها میشود. رهایی هوا نمیتواند همراه با ارتعاش تار آواها باشد. بنابراین /'/ یک آواک بیواک است.
9 – 1 – (ف/و) /f,v/
اندامهای سازندهی این دو آواک لب پایین و دندانهای بالا هستند، بدین ترتیب که لبهی دندانهای بالا به نرمی روی لبهی داخلی لب پایین قرار میگیرد. نرمکام در موقعیت بالا قرار گرفته، راه عبور هوا از طریق بینی مسدود است.
زبان در تولید این دو آواک نقشی ندارد و از این رو در مرحلهی آمادگی برای آوای بعدی قرار میگیرد. هوا با فشار از بین بریدگیهای دندانها و نیز بخشی از آن از لای دندانها و لب پایین به بیرون میرود.
هنگام تولید /f/ تار آواها جدا از یکدیگرند، بنابراین /f/ یک آواک بیواک است؛ در حالیکه /v/ یک آواک واکدار است.
10 – 1 – (خ/غ) /x,ğ/
اندامهای تولیدکنندهی این آواکها، انتهاییترین قسمت عقب زبان و قسمت پایانی نرمکام هستند، عقب زبان که رو به روی زبان کوچک قرار دارد، بالا رفته و در مقابل نرمکام و در فاصلهی کمی از آن قرار میگیرد و بدین طریق مجرایی تنگ برای گذر هوا پدید میآید. نرمکام در موقعیت بالا قرار گرفته، راه عبور هوا از طریق بینی بسته میشود. در تولید آواک /x/ تار آواها نقشی ندارند. بنابراین آواک مذکور واکدار است.
11– 1 – (ک/گ) /k,g/
در تولید این آواکها تیغهی زبان به ابتدای لثهی بالا چسبیده و پشت دندانهای پیشین بالایی قرار گرفته و گذرگاه تنگی به وجود میآید. اطراف زبان با دو طرف دندانهای کناری تماس مییابند. نرمکام در موقعیت بالا قرار گرفته، راه عبور هوا از طریق بینی بسته میشود. لبها در موقعیت تولید آوای بعدی قرار میگیرند. در تولید آواک /k/ تار آواها در موقعیّت تولید واک قرار میگیرند. بنابراین آواک فوق واکدار است؛ در حالیکه در تولید /g/ تار آواها نقشی ندارند. بنابراین /g/ یک آواک بیواک است.
نشانهی «ک» در الفبای موجود، علاوه بر آواک فوق، برای نشان دادن در آواک خاص نیز به کار میرود که در مثالهای زیر دیده میشود:
1. در کلمات تانک، کمیته، کارتون و تراکتور. که در این جا به صورت /k/ نشان میدهیم.
2. در کلمات اینک (= گاو)، چؤرهک (= نان.) که در این جا به صورت /ķ/
3. در کلمههای کتیبه، کتاب. که در این جا به شکل /k/ نشان میدهیم.
در این ترجمه، اوّلی را به صورت k// ، و دوّمی را به شكل /ķ/ و سومی را به شكل /k/ نشان دادیم.
12– 1 – (ح/هـ) / h/
اعضای تولیدکنندهی آواک فوق تار آواها هستند، بدین ترتیب که لبهی دو اندام مذکور به یکدیگر نزدیک شده، در فاصلهی اندکی از هم قرار میگیرند، به گونهای که چاکنای به صورت یک شکاف در میآید، نرمکام به بالا کشیده میشود و راه عبور هوا از طریق بینی مسدود میگردد. /h/ اصولاً یک آواک بیواک است. این آواک در ترکی آذربایجانی زیاد دیده نمیشود، اما در واژههای قرضی آن را زیاد میتوان مشاهده کرد.
13– 1 – (ل) /l/
برای تولید این آواک، نوک زبان به لثهی بالا میچسبد و نیز دو طرف تیغهی زبان به دیوارهی دندانهای پیشین بالا متصل میگردد، به گونهای که یک گرفتگی در قسمت جلوی دهان ایجاد میشود؛ ولی گرفتگی مذکور مانع خروج هوا نمیشود؛ زیرا بقیهی حاشیههای زبان تا اطراف کام فاصلهی قابل ملاحظهای دارند، و از این رو هوا به راحتی میتواند از دو طرف دهان و یا از یک طرف آن، بدون آن که سایش ایجاد شود. به خارج عبور نماید. نرمکام به بالا کشیده میشود و بدین ترتیب راه خروج هوا از مسیر بینی بسته میشود. تولید /l/ همراه با لرزش تارهای صوتی است، و بنابراین /l/ یک آواک واکدار است.
14– 1 – (م) /m/
برای تولید آواک /m/ بست در محل دو لب ایجاد میشود، بدین ترتیب که لب بالا و پایین به یکدیگر چسبیده، راه عبور هوا را از طریق دهان مسدود میسازند، نرمکام پایین میآید و در نتیجه هوا میتواند به آسانی از راه بینی به خارج برود. زبان در تولید این آواک نقشی ندارد و از این رو در موقعیت آمادگی برای تولید آوای بعدی قرار میگیرد. در تولید این آواک تار آواها در موقعیت تولید واک قرار دارند.
15– 1 – (ن) /n/
واجگاه این آواک لثهی بالا و دندانهای پیشین است، بدین ترتیب که نوک زبان در پشت دندانهای پیشین قرار میگیرد و قسمتی از آن در مرز لثهی بالا با دندانهای بالا قرار میگیرد. دو طرف زبان به کنارههای کام چسبیده و راه برای عبور هوا از طریق بینی باز میماند. نرمکام پایین میآید و راه برای عبور هوا از طریق بینی باز میماند. در تولید /n/ تار آواها در موقعیّت تولید واک قرار دارند.
16– 1 – (ی) /y/
اندامهای تولیدکننده /y/ زبان و کام هستند. واجگاه آن سطح وسیعی از کام را در برمیگیرد. هنگام تولید این آواک هیچ نوع گرفتگی و یا تنگی مجرا که عبور هوا را ملازم با سایش سازد در دهان وجود ندارد و از این حیث شبیه واکههاست. از دیدگاه آواشناسی، /y/ را میتوان یک واکه به حساب آورد. اما از نظر واجشناسی /y/ یک آواک است.
2 – توصیف آوایی واکهای لهجهی تبریز
در لهجهی تبریز نه واک به شرح زیر دیده میشود.
1 – 2 – (آ/ـا) /a/
هنگام تولید /a/ دهان در وضعیت کاملاً باز قرار دارد. قسمت پسین زبان حداقل افراشتگی را دارد و به همین جهت /a/ یک واکهی افتاده به حساب میآید. بخش پیشین زبان آزاد است و کنارههای آن مماس بر دیوارهی داخلی دندانهای پایین میباشد. لبها اندکی جلو آمده، به شکل بیضی گونهای در میآیند. نرمکام به بالا کشیده میشود و به این ترتیب راه عبور هوا از طریق بینی بسته است. صورت کشیدهی این واک نیز در لهجهی تبریز موجود است که اغلب در کلمات دخیل عربی دیده میشود. مانند: قابل، جالب، سالم و جز آن. در این ترجمه صورت کشیدهی این واک را به شکل /â/ نشان دادیم.
2 – 2 – (اَ / ـه/ ه) /ə/
در تولید /ə/ حالت دهان نسبت به تولید /a/ کمی بازتر و نسبت به تولید /e/ کمی بستهتر است. در تولید /ə/ برجستگی زبان اندک، و دو واقع به صورت یک انقباض از جلو به عقب در بدنهی زبان ظاهر میشود. عقب زبان افتاده و قسمت جلوی زبان نیز در حالت طبیعی قرار دارد و نوک زبان در پشت دندانهای پیشین پایین قرار دارد. شکل لبها در تولید /ə/ گسترده است و نرمکام در وضعیت بالا قرار دارد. مانند: ار، ات، ال.
3 – 2 – ــِ (ائـ/ ـئـ/ ـة/ ة) /e/
در تولید /e/ قسمت پیشین زبان به طرف بالا بر میخیزد و فاصلهی جلوی زبان و سختکام هنگام تولید این واکه نصف فاصلهای است که برای تولید /æ/ و دو برابر فاصلهای است که برای تولید /i/ لازم است. در حالت عادی کوتاه است؛ ولی در واژههای قرضی و بر اثر فرآیندهای آوایی در کلمات بومی گاهی شکل کشیده نیز دیده میشود. نوک زبان در پشت دندانهای پایین قرار میگیرد و نیز کنارههای زبان از دندانهای کناری بالا فاصله دارند. نرمکام در موقعیت بالاست و راه عبور هوا از مسیر بینی بسته است. تارهای صوتی در موقعیت تولید واک قرار دارند و لبها به شکل نیمگسترده در میآیند. مانند: سئل، بئل، یئل.
4 – 2 – (او- و) /u/
هنگام تولید این واکه، بخش پیشین زبان به طرف پیشکام بالا میرود و در فاصلهای متعادل با آن قرار میگیرد که ایجاد سایش نکند. نوک زبان در جایگاه طبیعی خود یعنی: پشت دندانهای پیشین پایین قرار دارد. کنارههای زبان با کنارهی دندانهای بالا و پایین مماس است. لبها گرد شده و کمی به بیرون کشیده میشوند. به طور طبیعی یک واکهی کوتاه است؛ ولی قبل از آواکهای واکدار کشیدهتر از حد طبیعی است. مانند: اولدوز.
5 – 2 – (اۆ/ ۆ) /ü/
برای تولید این واکه قسمت پسین زبان به طرف نرمکام بالا میرود و در فاصلهای از آن قرار میگیرد که جریان هوا بتواند به آزادی عبور کند؛ ولی مجرای هوا آنقدر تنگ نمیشود که سایش ایجاد شود. نوک و جلوی زبان آزاد است، اما در نتیجهی بالا رفتن قسمت عقب زبان، قسمت جلوی آن نیز به عقب کشیده میشود و بخش میانی حاشیههای زبان به لبهی دندانهای آسیایی بالا میچسبد. مانند: اۆزۆم (= انگور.)
6 – 2 – (اۏ/ ۏ) /o/
برای تولید این واکه عقب زبان به طرف نرمکام بالا میرود و در فاصلهای از آن قرار میگیرد که تقریباً دو برابر مسافتی است که بین این دو عضو هنگام تولید /u/ وجود دارد. بخش پیشین زبان اندکی به طرف عقب کشیده میشود. شکل لبها جلو آمده و گرد است. /o/ در ترکی آذربایجانی کمی کوتاهتر از آن در فارسی است. مانند: یۏل، دۏس (= دوست.)
7 – 2 – ــَ (اؤ - ؤ) /ö/
برای تولید این واکه قسمت پسین زبان به اندازهای که برای /o/ بالا میآید برای /ö/ نیز به همان اندازه بالا میآید. زبان مقدار کمی به دندانهای پیشین فشار میآورد، یعنی: زبان کمی به جلو رانده میشود. کنارههای زبان با کنارههای داخلی دندانهای بالا و پایین مماس است. لبها کمی گرد شده و به بیرون خم میشوند. مانند: گؤز، سؤز.
8 – 2 – (ایـ / ـیـ / ی) /i/
برای تولید این واکه قسمت پیشین زبان به طرف پیشکام بالا میآید. کمی زبان به جلو حرکت میکند و قسمت پسین زبان در حالت عادی قرار دارد. دهان حالت بسته دارد. نرمکام به بالا کشیده میشود و راه عبور هوا را از مسیر بینی مسدود میسازد. تارهای صوتی در موقعیت تولید واک قرار میگیرند و لبها به شکل گسترده در میآیند. مانند: ایل، دیل، سیلماخ.
9 – 2 – (اېـ / ـېـ / ې) /ı/
برای تولید این واکه قسمت پسین زبان به طرف نرمکام بالا میرود و در فاصلهای از آن قرار میگیرد که جریان هوا بتواند به آزادی عبور کند؛ ولی به حدی نزدیک نمیشود که سایش تولید شود. ارتفاع قسمت پسین زبان در تولید /ı/ کمتر از ارتفاع آن در تولید /u/ است. در تولید /ı/ لبها حالت گسترده دارند. مانند: قېز، قېزیل.
3 – توصیف آوایی جفت واکهای لهجهی تبریز
در لهجهی تبریز جفت واک (دیفتانگ)های زیر موجود است:
1 – 3 – /ay/
اندامهای گفتار طی یک فرآیند پیوسته از موقعیت واکهی /a/ به سوی واکهی /i/ حرکت میکنند. مانند: تای tay (= لنگه.)
2 – 3 – /uy/
اندامهای گفتار طی یک فرآیند پیوسته از موقعیت واکهی /u/ به سوی واکهی /i/ حرکت میکنند. مانند: قویماق quymaq (= كاچی.)
3 – 3 – /oy/
اندامهای گفتار طی یک حرکت پیوسته از موقعیت واکهی /o/ به سوی واکهی /i/ حرکت میکنند. مانند: تۏی toy (= جشن عروسی.)
4 – 3 – /öy/
برای تولید این واکهی مرکب حرکت پیوستهی اندامهای گفتار از موقعیت واکهی /ö/ به سوی واکهی /i/ حرکت میکنند. مانند: دؤی döy (= بزن.)
5 – 3 – /öü/
برای تولید این جفت آواک اندامهای گفتار طی یک حرکت پیوسته از موقعیت واکهی /ö/ به سوی واکهی /ü/ حرکت میکنند. مانند: böür (= پهلو در بدن.)
6 – 3 – /əy/
برای تولید این واکهی مرکب اندامهای گفتار طی یک حرکت پیوسته از موقعیت واکهی /ə/ به سوی واکهی /i/ حرکت میکنند. مانند: بهی bəy (= بیگ.)
7 – 3 – /iy/
اندامهای گفتار طی یک حرکت پیوسته از موقعیّت واکهی /i/ برای تکرار خود بر میگردد. مانند: گیی giy (= بپوش.)