بینابدان گلن سس
یکشنبه, 14 فروردين 1401
بینابدان گلن سس (مقاله منتشر شده درگاهنامه بناب‌شناسی، شماره ۱)   دکتر ح. م. صدیق  ... ادامه مطلب ...
IMAGE داستان های حماسی کوراوغلو
یکشنبه, 14 فروردين 1401
کوراوغلو   داستان های حماسی کوراوغلو با مقدمه و نظارت فنی دکتر ح. م. صدیق انتشار... ادامه مطلب ...
شماره 12: «مرا ببوس»، «گل اوپ منی» و «آچیل سحر» ترانه لری نین شاعرلری
یکشنبه, 11 ارديبهشت 1401
«مرا ببوس»، «گل اوپ منی» و «آچیل سحر» ترانه لری نین شاعرلری دکتر ح. م. صدیق «مرا... ادامه مطلب ...
پیشگفتاری بر دیوان همای مشکینی
یکشنبه, 14 فروردين 1401
مقدمه   آن چه زیر دست خواننده است، مجموعه ی اشعاری است از شاعری متعهد، متدین و... ادامه مطلب ...
IMAGE اعطای نشان عالی خدمت به دکتر حسین محمدزاده صدیق
پنج شنبه, 30 فروردين 1397
پنجشنبه 17 اسفند 1396 مراسم جشن با شکوه استقلال کانون مردم‌نهاد وکلای دادگستری در... ادامه مطلب ...
IMAGE اهمیت چاپ جدید سنگلاخ در موضوع اشعار ترکی و فارسی
جمعه, 03 دی 1395
(پژوهشنامه‌ی خاورشناسی نسخه (شش‌ماه نامه)، ج 16، ش 42، سال 2016 م.) دوچنت دکتر اسرافیل... ادامه مطلب ...
IMAGE مصاحبه‌ی شمس نگار با دکتر ح. م. صدیق به مناسبت سال یونس امره
چهارشنبه, 30 فروردين 1396
سؤال اول: با توجه به این که یکی از موارد مورد پژوهشی و کتب منتشره حضرتعالی درحوزه... ادامه مطلب ...
IMAGE مصاحبه با دکتر ح. م. صدیق، ترکی‌پژوه و محقق خستگی‌ناپذیر
پنج شنبه, 21 مرداد 1395
چندی پیش در آستانه‌ی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران (اردیبهشت 1395) مصاحبه‌ای با... ادامه مطلب ...
IMAGE انتشار مجموعه شعر «آنا تبریز» سروده رامین عسکریان
شنبه, 23 دی 1396
مجموعه شعر «آنا تبریز» سروده‌ی دکتر رامین عسکریان با مقدمه‌ی دکتر ح. م. صدیق توسط... ادامه مطلب ...
IMAGE انتشار مجموعه شعر «باشینی اوجا توت ائینالی داغیم» سروده بهمن پورباقری
چهارشنبه, 20 دی 1396
مجموعه شعر «باشینی اوجا توت ائینالی داغیم» سروده‌ی بهمن پورباقری (حسرت) در 96 صفحه... ادامه مطلب ...
IMAGE Nəsiminin məzhəb, məslək və milli mənsubiyəti
جمعه, 15 آذر 1398
Qeyd. Dekabrın 5-də Bakıda "Nəsimi 650: haqqın carçısı" mövzusunda beynəlxalq elmi-praktik konfrans keçirilib. Həmin konferansda Prof.... ادامه مطلب ...
Nəsiminin Qəzəlinin Şərhi
جمعه, 17 آبان 1398
Nəsiminin Qəzəlinin Şərhi   Prof. Hüseyn M. Sədiq – f.e.d Tehran Pedaqoji İnstitutunun pensiyaya çıxmış professoru    ... ادامه مطلب ...
IMAGE کلمه قصار استاد دکتر ح. م. صدیق (در مواجه با بداخلاقان)
شنبه, 04 آبان 1392
در مواجهه با افراد و گروه هایی که هتاکی و بی ادبی و بداخلاقی خط مشی آنان است باید... ادامه مطلب ...
نگرشهای تو زندگی‌ات را رقم می‌زند
جمعه, 11 مرداد 1392
وقتی بشارتی نیست - 50 -  زماني كه انسان متوجه شود راهي كه در زندگي پيش روي او است،... ادامه مطلب ...
IMAGE دانلود دکلمه‌ی غزلی از حکیم محمد فضولی
شنبه, 15 فروردين 1394
شعر فارسی: حکیم ملا محمد فضولی ترجمه ترکی: حسین دوزگون - دکلمه: شاهرخ نخعی حجم: 5... ادامه مطلب ...
IMAGE دانلود موسیقی مکتب مولویه - نی‌نوازی
دوشنبه, 17 آذر 1393
دانلود نی‌نوازی صوفیان مولویه حجم 10 مگابایت DOWNLOAD برای موارد بیشتر اینجا کلیک... ادامه مطلب ...
IMAGE ترجمه‌ی منظوم ترکی چند شعر امام خمینی (ره)
یکشنبه, 30 فروردين 1394
اشعار امام خمینی (ره) توسط دکتر حسین محمدزاده صدیق در سالهای  1368 تا 1370 ترجمه... ادامه مطلب ...
IMAGE ابو العلاء معرّی‌نین «فخریّه» قصیده‌سی‌نین تورکجه ترجمه‌سی
پنج شنبه, 29 اسفند 1392
دوقتور ح. م. صدیق عرب ادبیاتینا چوخ قدیم زمانلاردان رغبت بسله‌میشدیر. من اؤزۆم 1346... ادامه مطلب ...
IMAGE حبیب ساهر، حسین دوزگونون باخیشیندا
سه شنبه, 04 ارديبهشت 1397
نعمت مسگری حبیب ساهر چاغداش دورده بلکه ده آذربایجانین ان بؤیوک، ان گوجلو، ان... ادامه مطلب ...
IMAGE تحلیل فولکور در آثار دکتر صدیق (‌از دیدگاه زبان و محتوا) - قسمت دوم
یکشنبه, 14 دی 1393
فاطمه بهرامی صالح قصه های کچل    این مجموعه که به نام دنیای قصه‌ی بچه‌ها چاپ شده... ادامه مطلب ...
IMAGE مشروطیت دؤنمینده فعالیت گؤسترن نسیم شمال
پنج شنبه, 16 مرداد 1393
دکتر ح. م. صدیق ملک الشعرای بهار بیر شعرینده دئییر: احمدای سید اشرف خوب بود،... ادامه مطلب ...
IMAGE یک روز در خاف (سفرنامه) قسمت چهارم
چهارشنبه, 11 تیر 1393
دکتر ح. م. صدیق فولکلورپژوه خافی دوستان همراه، عصر ساعت 7 از نگهبان موزه‌ی... ادامه مطلب ...
IMAGE مخزن الاسرار نظامی با ترجمه‌ی منظوم ترکی ابوالفضل حسینی (حسرت)
سه شنبه, 07 بهمن 1393
مثنوی «مخزن الاسرار» اثر نظامی گنجوی با ترجمه‌ی منظوم ترکی «دکتر سید ابوالفضل... ادامه مطلب ...
IMAGE منتخب الخاقانی فی کشف حقایق عرفانی (بیرینجی بؤلوم)
یکشنبه, 26 آبان 1392
مولف: ملا عبدالله زنوزی - تورکجه‌یه چئویرن: دکتر حسین محمدزاده صدیق. اؤن سؤز... ادامه مطلب ...
IMAGE سخنرانی دکتر ح. م. صدیق پیرامون ادبیات عاشیقی آذربایجان در فرهنگسرای مهر
شنبه, 25 مهر 1394
فرهنگسرای مهر در اولین جلسه سلسله برنامه های جستاری در موسیقی به بررسی تخصصی... ادامه مطلب ...
IMAGE سنگلاخ، گنجواژه‌ی امیر علیشیر نوایی
شنبه, 25 بهمن 1393
متن سخنرانی دکتر حسین محمدزاده صدیق در همایش امیر علیشیر نوایی. مشهد مقدس،... ادامه مطلب ...
سالشمار زندگی استاد شهریار
شنبه, 12 مرداد 1392
در این جا سالشمار زندگی و حیات ادبی شهریار را بر کتاب می‌افزایيم. این سالشمار را... ادامه مطلب ...
شهريار و بولود قاراچورلو سهند
شنبه, 12 مرداد 1392
مقاله‌ی «شهریار و سهند» درباره‌ی روابط ادبی شهریار با حماسه‌پرداز بلندآوازه‌ی... ادامه مطلب ...
IMAGE «خسرو و شیرین» نظامی و «فرهاد و شیرین» امیر علیشیر نوایی
یکشنبه, 06 ارديبهشت 1394
دکتر ح. م. صدیق («سهند» هفته‌لیگیندن بیر قطعه- سال 1374) هفته‌لیگیمزده «نظامی... ادامه مطلب ...
IMAGE مراغه‌لی اوحدی و تبریزلی صائب
پنج شنبه, 03 ارديبهشت 1394
دکتر ح. م. صدیق (سهند هفته‌لیگی‌نین ادبی یازیلاری - چهارشنبه 17 خرداد 1374- شماره 257)... ادامه مطلب ...
تورکجه شعر بیلگیسی - بئشینجی درس
شنبه, 12 مرداد 1392
تک هجالي قوشغولار  بئله‌ليکله بحث لريميزده شعريميزين جوت هجالي قاليبلاري‌نين... ادامه مطلب ...
تورکجه شعر بیلگیسی - دؤردونجو درس
شنبه, 12 مرداد 1392
جوت هجالي اؤلچولو شعرلرده دوراقلار جدولي  1.     دؤرد هجالي اؤلچو: 2+2 1+3 3+1  ... ادامه مطلب ...
شرح منظوم چهل کلام
جمعه, 08 مرداد 1400
شرح منظوم چهل کلام (سروده ی حریمی) (شاعر قرن ۱۲)   هدیه ی دکتر صدیق در آستانه ی عید... ادامه مطلب ...
حسین دوزگونون شعری (شهید «ثقة الاسلام»ین خاطره‌سینه)
شنبه, 23 فروردين 1393
دوغوم (شهید «ثقة الاسلام»ین خاطره‌سینه) - 1 – اَشْهَدُ اَنَّ عَلیًّ وَلیُّ الله... ادامه مطلب ...
IMAGE عکس دسته جمعی اختتامیه همایش علیشیر نوایی
سه شنبه, 28 بهمن 1393
دکتر ح. م. صدیق عضو هیئت علمی همایش امیر علیشیر نوایی (دانشگاه فردوسی مشهد، بهمن 1393)... ادامه مطلب ...
IMAGE گزارش تصویری از کنگره جهانی جاده ابریشم در دانشگاه استانبول
جمعه, 10 آبان 1392
استاد دکتر صدیق روز پنجشنبه عصر پس از پایان کنگره جهانی جاده ابریشم واقع در... ادامه مطلب ...
IMAGE لوح تقدیر کنگره جهانی جاده ابریشم- دانشگاه مدنیت استانبول
چهارشنبه, 15 آبان 1392
لوح تقدیر کنگره جهانی جاده ابریشم دانشگاه مدنیت استانبول آبان ماه 1392 ادامه مطلب ...
IMAGE لوح تقدیر هشتمین کنگره تورکولوژی دانشگاه استانبول
چهارشنبه, 17 مهر 1392
لوح تقدیر هشتمین کنگره جهانی تورکولوژی به استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق مهرماه 1392 ادامه مطلب ...
IMAGE معرفی کتابخانه دکتر حسین محمدزاده صدیق
جمعه, 11 مرداد 1392
كتابخانه‌ی وقفی استاد، كتابخانه‌ای است كه بنیانش از سال 1334 شكل گرفت. یعنی از... ادامه مطلب ...
شماره 12: نیمه پنهان هستی
یکشنبه, 11 ارديبهشت 1401
به یاد استاد ناظر بیوک ملایی عقل ورق ورق بگشت، عشق به نکته یی رسید / طائر زندگی برد... ادامه مطلب ...
شماره 12: ناظر شرفخانه ای از نگاه دیگران
یکشنبه, 11 ارديبهشت 1401
ناظر شرفخانه ای از نگاه دیگران   زنده یاد یحیی شیدا شاعر، ادیب و روزنامه نگار... ادامه مطلب ...

تبريز را تاريخي پرفراز و نشيب و دراز است. به‌گفته‌ي مرحوم شهريار ، بلاكش و بلاگردان است. شهر فرهنگ‌پرور ايرانِ بزرگ است و شهري باليده در تاريخ فرهنگ اسلامي كه روا و ناروا در باب آن فراوان سخن گفته‌اند. براساس داده‌هاي نوين زبان‌شناسي نام كهن شهر Taburiz بوده است كه واژه‌ي «تبار» از جزء نخستين آن اكنون در فارسي برجاي است. و از آن جا كه اقوام و قبايل گوناگوني در اين شهر مي‌زيستند، آن جا را چنين ناميدند، يعني تبارآباد و محل اسكان اقوام و قبايل.
در اساطير و افسانه‌هاي تركي و فارسي، نام تبريز بارها تكرار شده است و در روايات اسلامي در باب بناي آن قصص فراواني آورده‌اند و مجوسان نيز افسانه‌هايي خرافه‌آميز بافته‌اند چنان‌كه در باب چئچست و ديگر جاهاي آذربايجان چنين كرده‌اند و حتي كلمه‌ي آذربايجان را منسوب به «آذرپرستان» دانسته‌اند.
تبريز، بارها خاستگاه بلا بوده است، اما بلايي را كه در آغاز پيدايي صفويان كشيد، شايد هيچ‌گاه نداشته است. و اين بلا بهي‌ويژه از زمان شاه طهماسب صفوي تا عصر صائب نزديك نيم قرن ادامه داشت. سالي كه محمدعلي صائب تبريزي در تبريز به ‌دنيا آمد1، تبريز به تلي از ويرانه‌ها بدل شده بود و آسيب فراوان ديده بود و حتي سپاهيان شاه عباس صفوي هنگام باز پس گرفتن شهر از عثمانيان همه‌ي بناها را ويران كردند كه نشاني از روميان برجاي نماند.
و بدين‌گونه كوچ اجباري تبريزيان به اصفهان شروع شد و اين كوچ تا عقد صلح‌نامه ميان شاه عباس صفوي و خليل پاشاي عثماني با فواصل معيني ادامه داشت و شاه عباس پس از عقد اين صلح‌نامه و تحكيم پايه‌هاي قدرت حكومت استبدادي خود و رونق تجارت در اصفهان، به اين كوچ شتاب بيشتري داد.
خانواده‌ي صائب نيز، در همين سال‌ها به اصفهان كوچيدند. بزرگ خانواده ميرزا عبدالرحيم تبريزي نام داشت. او برادر شمس الدين ثاني ـ خطاط معروف تبريزـ بود كه «شيرين‌قلم» لقب داشت، و از اعقاب شمس‌الدين محد شيرين مغربي تبريزي بودند. ميرزا عبدالرحيم تاجر تبريزي پيش از كوچ به اصفهان و يا در راه كوچ، همسر خود را از دست داد و با فرزندش، ميرزا محمد علي كه به نوجواني رسيده بود، در حدود سال 1225 هـ. به اصفهان كوچ كرد. ملكشاه حسني سيستاني ـ مؤلف           تذكره‌ي خيرالبيان ـ كه در اين سال‌ها او را ديده است، مي‌گويد: 
«محمد علي صائب تبريزي مستعدخان، اصل او از دارالسلطنه‌ي تبريز است. الحق طبيعت بلند دارد. اميد كه در ممالك سخنوري مستعد و مشتغل گردد.»
و نيم قرن پس از آن، «ميرعبدالعالي نجات اصفهاني» مثنوي بلندي در شرح مناقب ميرزامحمد علي صائب تبريزي مي‌سرايد و مي‌گويد:
بود اين طالع شهرت خداداد،
كه در دامان مادر طفل نوزاد.
به خاطر ناگرفته نام مادر،
كلام صائبا مي‌خواند از بر.
 
پدر صائب هنگام رسيدن به اصفهان در محله‌ي «عباس‌آباد» اسكان داده شد. 
محله‌هاي تبارزه و عباس‌آباد اصفهان در عهد صائب زيستگاه علما و عرفا و فضلااي تبريزي بوده‌اند و سنن و خلق و خوي و شيوه‌ي گويش و آداب و رسوم محلي خاصي داشته‌اند و با همكاري هم به نشر و گسترش معارف و فنون شعري مي‌پرداختند. كتابدار منزل صائب در همين محله «عارف تبريزي» نام داشت كه در كتابت نيز تقليد از صائب مي‌كرده ا‌ست.
صائب بر تبريزي بودن خود بارها تصريح دارد. از آن ميان:
ز حسن طبع تو صائب كه در ترقي باد،
بلند نام شد از جمله شهرها تبريز.
 
صائب از خاك پاك تبريز است، 
گرچه سعدي ا‌ست از گل شيراز.
 
ز خاك پاك تبريز است صائب مولد پاكم،
از آن با عشقباز شمس تبريزي سخن دارم.  
 
در بهار سرخ‌روئي همچو جنت غوطه داد،
فكر رنگين تو صائب خطه‌ي تبريز را.
 
شب، هنگام رسيدن به اصفهان نوجواني بود با فضل و ادب و جوياي دانش كه نزديك 18 سال سن داشت. سالي پس از اسكان در اصفهان به دستياري معروف به ركناي كا‌شي (م. 1156هـ.)، پزشك و شاعر دربار شاه عباس، گماشته شده و نيز به كمك حكيم شفاي اصفهاني، ملك الشعراي دربار شاه عباس شتافت و سالي چند توشه‌ها از خرمن دانش او برداشت.
صائب چند سالي در دربار شاه عباس بود و علي‌رغم حسادت و كينه‌ي درباريان در اصفهان، در سايه‌ي نبوغ خود آوازه‌ي بي‌مانندي يافت و از اطراف و اكناف براي هم‌صحبتي با اهل ذوق و ادب دعوت شد. از آن ميان، از سوي احسن الله ظفرخان متخلص احسن (م. 1065هـ .) ـ فرمانرواي كابل ـ بدان جا دعوت شد. او اهل هنر و شعر و دانش بود و زبان تركي را نيز به‌خوبي مي‌دانست. صائب يك سال پيش از مرگ شاه عباس (1034هـ ./1624م.) بدو پيوست. هر دو سخت مجذوب هم‌ديگر شدند و بيشترين ساعات فراغت را در مصاحبت هم به سر بردند.
ظفرخان، سپس او را به كشمير برد و نزديك هفت سال پيش خود نگه‌داشت.
در اين اقامت هفت‌ساله، صائب به تشويق ظفرخان ديوان فارسي خود را چون ديوان تركي خويش مدوّن ساخت. چنان‌كه خود در قصيده‌اي گويد:
تو پايتخت سخن را به دست من دادي،
تو تاج مدح نهادي به فرق ديوانم.
ز روي گرم تو جوشيد خون معني من،
كشيد جد تو اين لعل از رگ كانم.
زدقت تو به معني چنان شدم باريك،
كه مي‌توان به دل مور كرد پنهانم.
چو زلف سنبل ابيات من پريشان بود،
نداشت طره‌ي شيراز روي ديوانم.
چو غنچه ساختي اوراق بادبرده‌ي من،
وگرنه خار نمي‌ماند از گلستانم.
 
صائب در سال 1042 به اصفهان نزد پدر بازگشت. در اين سال، شاه صفي كه خود شاعر و اهل ذوق بود، او را به دربار خويش فراخواند و لقب ملك الشعرايي به او داد. شاه صفي خود شاعر بود و جايگاهي در تاريخ شعر تركي ايران دارد. در كتابخانه‌هاي ايران نسخ خطي با ارزشي از ديوان تركي وي برجاي است. از جمله در كتابخانه‌ي مركزي دانشگاه تهران، گزيده‌‌اي از غزل‌هاي او نگه‌داري مي‌شود. اين غزل از آن گزيده برداشته شده است:
قويدو أوز كؤنلومه غم لشكري هامون_هامون،
قارا بايراقلي علملر اوچو گولگون_گولگون.
چاغيريرديم قاتي آواز ايله ليلي،ليلي!
داغ سس وئردي جوابيمدا كه مجنون،مجنون!
گؤزلريمدن يانا اود توتلادي دوزخ_دوزخ،
جيگريمدن يانا قان قاينادي جيحون_جيحون.
بو نه ويرانه كؤنولدو، صفي! اي‌واي! اي‌واي!
سرولر وارايدي بو باغدا موزون_موزون!
 
صائب تا سال 1077 كه بيش از 65 سال داشته باعزت و اعتبار در دربار صفويان زندگي كرد. هم شاه‌ صفي و هم شاه ‌عباس دوم او را عزيز مي‌داشتند. در اين سال در زمان شاه سليمان، با دربار قطع علاقه كرد و منزوي شد و در «تكيه‌ي صائب تبريزي» كه در سال 1086هـ . (1054ش./1675م.) در همان‌جا دفن شد، اقامت گزيد و تا آخر عمر از اصفهان بيرون نرفت. در اين سال‌ها به سبب آوازه‌اي که در زبان‌هاي تركي و فارسي درانداخته بود، آرزومندان ديدارش از دور و نزديك به شوق ملاقات با او پياده طي طريق مي‌كردند.
بر سنگ گور او اين بيت‌ها حك شده است:
در هيچ پرده نيست نباشد نواي تو،
عالم پر است از تو و خالي ا‌ست جاي تو.
هر چند كاينات گداي درِ تواند،
يك آفريده نيست كه داند سراي تو.
از مشت خاك من چه بود لايق نثار،
هم از تو جان‌ستانم و سازم فداي تو.
غير از نياز و عجز كه در كشور تو نيست،
اين مشت خاك تيره چه دارد سزاي تو؟!
صائب چه ذره‌اي ا‌ست چه دارد فدا كند؟!
اي، صدهزار جان مقدس فداي تو.
 
غريبي صائب
صائب در جواني «پيش از سفر هند» به زيارت خانه‌ي خدا مشرف شده و پس از آن مرقد مطهر ثامن‌الائمه- عليه‌السلام- را زيارت كرده است. خود گويد:
لله الحمد كه بعد از سفر حج، صائب!
عهد خود تازه به سلطان خراسان كردم.
 
صائب پس از زيارت آستان قدس رضوي و بازگشت به اصفهان، دور از يار و ديار احساس غربتي جانكاه مي‌كند و غم و اندوه غريبانه ‌زيستن خود را در اشعارش متجلي مي‌سازد. مضمون «غربت» در اشعاري نيز كه در هند مي‌سروده است، از مضامين اصلي خلاقيت بوده است:
به اين گرمي كه من روي از غريبي در وطن دارم،
اگر بر سنگ بگذارم قدم، ريگ روان سازم.
خارخار وطنم نعل در آتش دارد،
چشم دارم كه كند شاه غريبان مددي
.
اين‌گونه غريبانه انديشيدن به‌ ويژه پس از سفر حج كه از راه آسياي صغير به ‌قولي به تبريز آمده و چند صباحي در آن جا اقامت گزيده و سپس به اصفهان رفته بود، مضمون شايع شعر او مي‌شود كه به بررسي آن خواهيم پرداخت.
هنگامي‌كه پدر صائب به قصد بردن او به اصفهان، به هند رفته بود. 
مولانا صائب، قصيده‌اي در مدح خواجه‌ ابوالحسن و ظفرخان سروده و اجازه مرخصي از آن‌ها خواسته و تقديم داشت. اين چند بيت از آن قصيده است:
شش سال بيش رفت كه از اصفهان به هند،
افتاده است توسن عزم مرا گذار.
 آورده است، جذبه‌ي گستاخ شوخ من،
از اصفهان به اكره و لاهورش اشكبار.
هفتاد سال والد پير است بنده را،
كز تربيت بود به‌ من‌اش حقّ بي‌شمار.
زان پيش‌تر كز اكره به معموره‌ي دكن،
آيد عنان گسسته‌تر از سيل بي‌قرار،
اين راه دور را ز سر شوق طي كند،
با قامت خميده و با پيكر نزار.
دارم اميد رخصتي از آستان تو، 
اي آستانت كعبه‌ي اميد روزگار.
 
صدور اجازه مرخصي صائب مدتي به تعويق افتاد در سال 1042 هـ. ق.، 1011هـ. ش. كه حكومت كشمير به نيابت پدر به ظفرخان واگذار شد، صائب نيز همراه او بود. ظفرخان در عين حال كه جدايي از صائب را به‌ خود مشكل مي‌دانست به پاس احترام دوستي مبلغ خطير با سواري پالكي و ديگر امتعه و اقمشه همراه او كرد و مولانا صائب در اكراه، ملازمت پدر را دريافتند، به ‌وطن مراجعت كردند. در اين خصوص غزلي گفته كه مطلعش اين است:
خوش آن روزي كه صائب من مكان در اصفهان سازم،
ز آب زنده رودش خامه را رطب‌اللسان سازم
 
صائب در چشم معاصران خود
معاصران صائب بسيار به او احترام مي‌گذاشتند و او را «اعجوبه‌ي دهر» مي‌دانستند و فراوان به ستايش وي برخاسته‌اند. قاسم مشهدي گفته است:
سزد ار عقل به شاگردي من فخر كند،
قاسم، امروز كه صائب بود استاد مرا
.
و «اشرف مازندراني» قصيده‌اي در 35 بيت در ذكر فضايل او سروده و از آن ميان گفته است:
گرفت رونق جاويد روزگار سخن،
ز يمن همت طبع جهان مدار سخن.
خديو كشور گفتار ميرزا صائب، 
كه داده است به تيغ قلم قرار سخن.
عرق نشان چو شود توسن طبيعت او،
به باغ فكر بود شبنم بهار سخن.
...الخ
 
و اين قصيده در پاسخ سروده‌اي ا‌ست از ملا محد بن سليمان فضولي در فضيلت سخن به تركي و با رديف «سؤز» كه چند بيت از آن چنين است:
خلقه آغزين سيرريني هردم قيلير اظهار سؤز،
بو نه سيردير كه اولور هر لحظه يوخدان وارسؤز.
آرتيران سؤزقدريني صدق ايله قدريني آرتيرار،
كيم نه مقدار اولسا، اهلين ائيلر اول مقدارسؤز.
بير نگار عنبرين خطدير كؤنوللر آلماغا،
گؤسترير هردم نقاب غيبدن رخسار سؤز.
خازن گنجينه‌ي اسرار دير هردم چكر،
رشته‌ي اظهاره مين مين گوهر اسرار سؤز.
گر چوخ ايسترسن فضولي عزتّين، آز ائت سؤزو،
كيم چوخ اولماقدا قيليبدير چوخ عزيزي خوار سؤز.
 
و عنوان تبريز گفته است:
عنوان، بسي بلند است معراج فكر صائب،
كي مي‌توان رسيدن جائي كه او رسيده. 
 
و ميرزا جلال اسير سروده است:
با وجود آن‌كه استادم فصيحي بوده است،
مصرع صائب تواند يك كتاب من شود.
 
و نشئه‌ي تبريزي گفته است:
پيروي كن نشئه، صائب را در آيين سخن،
كز كمال بال و پر پرواز باشد تير را.
 
صائب در فن شعر استاد نداشته است و بتمامي شاعري خود ساخته بوده است. خود گويد:
تتبع سخن كس نكرده‌ام هرگز،
كسي نكرده به من فن شعر را تلقين.
به زور فكر بر اين طرز دست يافته‌ام،
صدف ز آبله‌ي دست يافت درّ ثمين.
 
پي‌نوشت‌ها:
   1. 1010هـ ./ 980ش./ 1601م.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید