کتاب «شیخ صفی الدین و مجموعه کبیر (قارا مجموعه)» در 680 صفحه به قطع وزیری توسط نشر تمثال منتشر شد. این کتاب شامل مقالات، نقدها و مصاحبههایی است که توسط دکتر ح. م. صدیق و پس از ایشان توسط دیگر محققان و پژوهشگران در موضوع فوق منتشر شده است.
در سال 1381 با انتشار کتاب قارا مجموعه توسط دکتر حسین محمدزاده صدیق، توجه محافل علمی و فرهنگی به این کشف و جریان ادبی جلب شد. این واقعه به معنای حقیقی کلمه یک کشف بود، کشف یک ارتباط پنهان میان نسخ خطی. . دکتر صدیق تشخیص داده بود که تعدادی نسخهی خطی به زبان ترکی آذربایجانی در وصف حالات، آراء و اندیشههای شیخ صفی الدین اردبیلی هست که نامهای متفاوتی دارند اما دارای یک پیوند پنهانی معنادار نیز هستند. اما این پیوند معنادار را آگاهی از کتابی با نام قارا مجموعه به ذهن ایشان متبادر کرده بود. ایشان بر اساس شواهد و ادلهای که در کتاب حاضر، پیش چشم آوردهایم، به این نتیجه میرسند که قارا مجموعه نام یک کتاب نیست بلکه مجموعهای از کتابهاست که توسط مریدان طریقت شیخ صفیالدین دربارهی مرشدشان نگاشته و جمعآوری شده است و همگی ذیل نام قارا مجموعه (یا مجموعهی کبیر) قرار میگیرند.
هر کشف تازهای با خود، چالشهایی را به همراه میآورد. نقد و نظرها پس از یک کشف میتواند به روشن شدن زوایای تاریک کمک کند. پس از دکتر صدیق، افراد مختلفی به تحقیق، پژوهش و گاه اظهارنظرهای غیرعلمی و احساسی دربارهی مجموعهی کبیر (= قارا مجموعه) و شیخ صفی الدین پرداختند.
پس از انتشار مجموعهی کبیر یا قارا مجموعه، تنی چند به جای نقد علمی، به موضع گیری در برابر این پدیده روی آوردند. گرچه دکتر صدیق چندین مقاله در مجلات و روزنامههای مختلف منتشر کردند و با ادلهی علمی و ارجاع به منابع سعی کردند این بحثها را در فضایی علمی و به دور از احساسات ادامه دهند اما از آنجا که نقد واقعی نیازمند بضاعت علمی، به کارگیری وقت و صرف توش و توان در میان کتابها و کتابخانههاست، چند نفر مخالف ترجیح دادند که بحث در فضایی احساسی دنبال شود تا یک فضای علمی، تا بتوانند همچنان به بحثهای حاشیهای و ایرادگیریها و عیبجوییهای غیرعلمی دامن بزنند.
در تقسیمبندی مغالطههای مرتبط با اصول تفکر غیرانتقادی، حسن قاضی مرادی فصلی با عنوان مطلقاندیشی باز میکند.[1] در این نوع از مغالطه، مغالطهگر در مواجهه با یک نظر یا نظریه از عبارت «کی میگه؟» یا «چه کسی گفته؟» بهره میبرد و تصمیم گیری برای بررسی صحت و سقم قضیه را به انحراف میکشاند. مغالطهگر با بیان این که «هیچ کس این را نگفته» شرایطی را فراهم میکند که به استدلال مخاطب خود توجه نکند.[2] «این مغالطه به اصل تنبلی فکری متکی است. فرد با گفتن «کی میگه؟» خود را از مواجههی انتقادی با نظر و قضاوتی یا اندیشیدن به نظر و داوری بدیل، خلاص میکند. و اما از ویژگیهای مرتبط با اندیشمند غیرانتقادی «ذهن بسته» است. چنین کسی در مغالطهی خود فقط دو گزینه را میبینید: این یا آن. «این، سیاه یا سفید اندیشی است. این دریافتِ دو انگارانه مبتنی بر این دریافت است که دوست را صرفاً فردی موافق با خود بپنداریم و دشمن را فردی که با ما مخالف است.» در نوع دیگری از مغالطه، فرد آنچه را تا کنون پیش از این توضیح داده نشده را غیر قابل توضیح قلمداد میکند و در مواجهه با نظریات جدید، موضع گیری میکند و به مخالفت مشغول میشود.
باید گفت آنچه تا کنون دربارهی قارا مجموعه و شیخ صفی الدین توسط دکتر صدیق و بعد توسط افراد مختلف منتشر شده است، در این مجموعه گرد آوردیم. مقصود ما از جمعآوری این کتاب، کمک به حفظ فضای نقد ادبی در راستای پژوهش و تحقیق بیشتر در کمک به حل معمای قارا مجموعه است. همان طور که دکتر صدیق خود نیز بارها در مصاحبهها و مقالات خود اشاره کردهاند، ما در ابتدای راه هستیم و هنوز برای تدوین قارا مجموعهی اصلی راه درازی در پیش داریم و دکتر صدیق صرفاً بخشهایی از آن مجموعهی کبیر را که شاهان صفوی بدان تفأل میزدهاند، بازسازی کرده است.
برخی از مقالات موجود در این کتاب، به شکل مستقیم با قارا مجموعه ارتباط نداشت اما از آنجا که به شیخ صفی الدین مربوط میشد و به حل معمای قارا مجموعه کمک میکرد، در این کتاب گنجانده شد. عالمانهترین و کاملترین سخنان دربارهی قارا مجموعه و رسالات مربوط به شیخ صفیالدین را تا زمان حال خود دکتر صدیق نوشتهاند و در میان موافقان و مخالفان کسی بدین رتبه نرسیده است.
کتاب حاضر در 10 فصل تدوین شده است: 1. پیشگفتارها. 2. مقالات و مباحث. 3. چالشها. 4. مصاحبهها. 5. همایشها. 6. گزارش مراسم. 7. اشعار. 8. وثیقهها. 9. منابع. 10. پیوستها.
[1] قاضی مرادی، حسن. درآمدی بر تفکر انتقادی، تهران، نشر اختران، 1393، ص 337.
[2] بسیاری – و نه برخی- از کسانی که به عنوان محافظان صفحات در ویکی پدیای فارسی فعالیت میکنند در صفحاتی که به امور زبانها و ادبیات غیر فارسی (مانند ترکی، عربی، کردی و ... ) مربوط میشود، برای توجیه خودبرتربینیهای نژادی، تخفیفها، اهانتها، افتراها و سخنان جانبگرایانهی خود در قبال فرهنگ، زبان و ادبیات از عبارت «هیچ کس این را نگفته» یا «کی میگه؟» بهره میبرند. زمانی که به این افراد، منبع چاپی ارائه دهید از عبارت دیگری استفاده میکنند که «منبع معتبر نیست» و اما منبع معتبر برای این افراد کسانی هستند که خط خاص فکری خودشان را تأیید کنند. اگر منبعی محتوای مطالب موجود در صفحه را زیر سؤال ببرد به راحتی با همین عبارت، کنار گذاشته میشود. روشهای میانجیگری و بررسی عملکرد محافظان صفحات که در اساسنامهی ویکیپدیا (مثلاً اصل بیطرفی) تعریف شده است نیز نوعی نمایش عدالت است برای خسته کردن کاربران معترض در پیچ و خم صفحات و لینکهای متعدد و صرف وقت زیاد و انرژی فراوان (مثل پیچ و خم راهروهای دادگاه). اصولاً محافظان صفحات ویکیپدیا از روشی بسیار ساده برای از میدان به در کردن معترضانِ صفحات خود بهره میبرند. زمانی که در صفحات بحث، کار بالا بگیرد و نتوانند استدلالهای خود را به کرسی بنشانند، صفحهی مربوطه را تا یک زمان معینی قفل میکنند تا امکان ویرایش در آن نباشد. وقتی صفحه چند ماه قفل شد، معترضان آرام آرام دلسرد میشوند، از فضای بحث بیرون میآیند. پس از سرکشیهای مداوم به صفحهی ویکیپدیا، صفحه را کماکان قفل شده مییابند و کم کم دست از پیگیری بر میدارند. در واقع دکمهی ویرایش برای کسانی باز است که در همان خط فکری اداره کنندگان ویکی پدیا قلم میزنند.