دکتر حسین محمدزاده صدیق، بزرگ پژوهشگر آذربایجان
میثم سرابی جیران بولاغی
در عرصههای مختلف علم و فرهنگ، گاه چهرههایی ظهور میكنند كه یك تنه راههای نرفته را طی میكنند و سرمایهی عمر و استعدادهای فردی خویش را در راه اهداف فرهنگی كشور و مردم خود به كار میگیرند.
استاد دكتر حسین محمدزاده صدیق (دوزگون) نمونهی بارزی از این چهرههای درخشان است كه بار پژوهش و تحقیق در ادبیات و فرهنگ بخشی از كشور را به دوش میكشند.
برای كشوری پهناور با فرهنگها و زبانهای متنوع چون ایران، تحقیقات تاریخی و فرهنگی ویژهی مناطق و نواحی بسیار ضروری است. بدیهی است آثار و چهرههای گمنام متعلق به نواحی دور از مركز در صورت كشف و معرفی موجب غنای علمی و فرهنگی میشوند.
دیگر اینكه امروزه تحقیق در متون ادبی و فرهنگی و ادبیات شفاهی ضرورتی تام دارد. این كار طاقتفرسا اما سودمند ما را در شناخت و حفظ آنچه داریم و آنچه باید داشته باشیم، یاری میدهد. میتوان قلم به دست گرفت و چندین دفتر شعر و داستان- كه البته هریك اهمیت خاص خود را دارد- نوشت، لیكن به دلایل فوقالذكر نمیتوان نسبت به انبوهی از موضوعات و كارهای بر زمینمانده بیاعتنا بود كه بدون تصحیح و تحقیق سر و سامان نمیگیرند.
استاد دكتر صدیق از پیشگامان اینگونه پژوهشهاست و اغلب آثار ایشان در زمینهی ادبیات شفاهی و فرهنگ و زبان آذربایجانی است و اگر روزی «آذربایجانشناسی» در چارچوب «ایرانشناسی» شكل بگیرد، آثار ایشان و كتابخانهای كه به همین منظور تهیه كرده و در اختیار مسئولین ذیربط گذاشتهاند، بینهایت مفید خواهد بود.
تألیفات استاد در شعر و نقد و تصحیح و تحقیق هر یك به نوبه خود بدیع و راهگشاست و حق مطلب در آنها با شیوههای علمی ادا شده است. برای نمونه، كافی است به كتاب «قارا مجموعه»، مجموعهای از سخنان و احوال و اشارات شیخصفیالدین اردبیلی اشاره كنیم كه برای تدوین و چاپ آن سالها كار كرده و رنج بردهاند.
آثار استاد اغلب دربرگیرندهی این موضوعات است:
الف- تدوین و تصحیح: مانند «قارا مجموعه» كه به آن اشاره شد.
ب- ادبیات شفاهی آذربایجان: مثل كتاب «عاشیقلار».
ج- تحقیق در احوال و آثار ادیبان و شعرایی چون: نظامی، خاقانی و ...
د- ترجمهی متنهای مذهبی به تركی آذربایجانی مثل: «شرح حال چهارده معصوم» و «اسلام برای همه».
هـ- مجموعه شعر به تركی آذربایجانی.
یكی از ویژگیهای شخصیتی استاد این است كه با سعهی صدر و گشادهرویی، پژوهندگان و شعرا و نویسندگان را میپذیرند و آنها را از ارشاد و راهنمایی خود بهرهمند میسازند. این خصوصیت اخلاقی، كه متأسفانه در روزگار ما كمیاب است، در كنار ویژگیهای دیگر ایشان مانند خستگیناپذیری و عشق و علاقهی بیپایان به فرهنگ و ادب، ایشان را تبدیل به چهرهای مثالزدنی ساخته است.
با مراجعه به آثار استاد و كسانی چون ایشان در مییابیم كه در جهان تنوعطلب امروز كه گوناگونیهای فرهنگی فرصت و امتیاز محسوب میشود، تكصدایی فرهنگی راه به جایی نمیبرد و شایسته آن است این گوناگونی فرهنگی را در چارچوب كشورمان بپذیریم كه مایهی وحدت و یگانگی ماست.