چندی پیش سردبیر و دبیر سرویس فرهنگی نشریه آغری با استاد دکتر صدیق دیدار کردند. در تاریخ 12 آبان 92 آقای «غلامرضا غلامی قوشچی» (دبیر سرویس فرهنگی) گزارش این دیدار را در هفتهنامهی «آغری» منتشر کردند که جوابیهای به اهانتهای کریه فصلنامه (فحشنامه) تاریخ معاصر ایران است. مقاله را تایپ کردیم تا در اختیار علاقهمندان قرار گیرد:
در پهنه و گسترهی جغرافیای آذربایجان، چهرههای علمی، فرهنگی، دینی و هنری کم نبودهاند. شخصیتهایی که با قلم و اندوختههای علمی خود که حاصل سالها تلاش و تفکرشان بوده یاری رسان فرهنگی ملت خود بودهاند. فرهاد فخرالدینی در زمینهی موسیقی، فاطمینیا در زمینهی مسایل فلسفی، پروفسور عجبشیرزاده در مورد زلزلهشناسی، حسین صدقیانی در زمینهی ورزش، شهریار در ساحهی شعر، بهزاد بهزادی در زمینهی لغات ترکی، پرویز پرستویی در وادی فیلم و سینما، سلیم موذنزاده در بستر مناجات و شعائر مذهبی، عباس افراسیابی در زمینهی جراحی قلب و . . . جزو اساتید ممتاز معاصر آذربایجان محسوب میشوند.
انسانهایی که ضمن پیمودن مسیر تخصصی با پرورش دهها و صدها شاگرد و تاثیرگذاری در مورد مؤلفههای خاص به رتبه و جایگاه استادی رسیدهاند. اما در بین خادمین بزرگ فرهنگ و مدنیت آذربایجان، استاد حسین محمدزاده صدیق (دوزگون) جایگاه بس والایی دارد. عمر سراسر پربرکت این شخصیت کم نظیر و یا بینظیر جز با خدمت به فرهنگ و مدنیت آذربایجان سپری نشده است.
قلم توانمند، ارادهی پولادین و معلومات وسیع این دانشمند بزرگ چون بتن آرمههای یک بنای مستحکم به او دوام و قوام بخشیده است.
این بنای سترگ چون دژی مستحکم حافظ زبان، تاریخ و فرهنگ آذربایجان بوده است و از همین دیدگاه است که تک چهرههای شوونیستی که تفکرات نژادپرستانهی آنها فضای جامعه را مسموم کرده است، با هجمه و نفرتپراکنی نسبت به استاد صدیق اهداف غیرانسانی خود را بروز میدهند.
افکار پوسیده و چندش آور طیف کسروی که جز خود و قلمرو قومیتی خود، چیزی را برنمیتابند، دیوانهوار از قلم، تفکر و آثار فرزانهی آذربایجانی میهراسند. چون پایههای تفکراتشان، مالیخولیایی از نژاد بزرگبینی و نژادپرستی است به توهین و افترا نسبت به استاد دکتر ح. م. صدیق متوسل میشوند! اما منطق و استدلال و مواضع بر حق ایشان همهی مغرضان را خلع سلاح و رسوا کرده است.
استاد دکتر صدیق جزو نوابغ و شخصیتها و متفکرانی است که با تمرکز و استمرار اندیشههای خود بن بست شکن و بستر ساز زمینههای فرهنگی جامعهی آذربایجانی است. صدها کتاب، صدها مقالهی علمی، کنفرانس، سمینار و سمپوزیومهای فراوان و انتشار صدها شماره از نشریات و تربیت صدها شاگرد جویای علم و فرهنگ و مبارزهی طولانی با بقایایی شوونیستی نظامی پهلوی از پرفسور صدیق یک چهرهی کاریزما ساخته است.
استاد صدیق که به قول استاد شهریار (گؤزهللرین آخیردا قالمیشدی) از زمرهی شخصیتهای برجستهی آذربایجانی است که تاثیرات عمیقی بر جامع، فرهنگ، تاریخ و زبان آذربایجان گذاشته است و در این زمینه فقط میتوان مرحوم پروفسور زهتابی، بهزاد بهزادی، دکتر هیئت را همسطح با وی دانست، هرچند از جمیع جهات به لحاظ آمار آثار چاپ شده و تنوع مطالب و مقالات و استمرار و دوام، بیشک پروفسور صدیق جایگاه برجستهتری دارد. نوشتهجات پروفسور صدیق راهگشای جوانان و اندیشمندانی است که درد و اندیشهی آذربایجان را دارند. تاثیرات عمیق آثار فراوان استاد صدیق بر نسل حاضر و بر محققین معاصر تورک، کتمان شدنی نیست. آثار علمی و مستند این فرهیختهی تبریزی چون مشعلی روشنگر و یا همچون یک فانوس دریای فرهنگی برای آذربایجان است که در دل سیاهی شب و یا در طوفانهای سهمگین ارزش آن معلوم و مشخص میشود.
با این دیدگاه اما در راستای یک سفر کاری به همراه دوست همقلمم و سردبیر نشریهی آغری «مهندس علی مصطفیزاده» در یکی از آخرین روزهای تابستان برای زیارت استاد به تهران رفتیم و پس از تماس تلفنی به دفتر کار ایشان در یکی از خیابانهای مرکزی شهر قدم گذاشتیم.
برای نگارنده که در طول عمرم میسر نشده بود به زیارت استاد برسیم، این دیدار ارزش فراوانی داشت. استاد صدیق یکی از شخصیتهای برجستهی آذربایجان است که همیشه به او احترام خاصی داشتهام و از نوشتههای او بهرههای فراوان بردهام. این دیدار و چهرهی «شاداب و دلنشین» پروفسور صدیق را هرگز فراموش نخواهم کرد.
او با احترام از جای خود بلند شد و با هر دو نفرمان روبوسی کرد و بنده نیز به احترام، دستش را بوسیدم. دستی که انگشتان مهربانش برگهای زرینی را به دفتر هویت دیار آذربایجان ارزانی داشته است. دفتری نه چندان بزرگ اما انباشته از آثار متعدد استاد و دیگر اندیشمندان آذربایجانی.
عکسها و تابلوهای بسیار زیبا از مناطق آذربایجان بر در و دیوار محل کار استاد آویزان است و از این اطاق ساده و از پشت یک میز نه چندان بزرگ، مردی بزرگ بر دل و جان میلیونها آذربایجانی دوستدار فرهنگ، حکومت میکند و با قلم شیوا و مستندات علمی به حراست از فرهنگ نیاکان میلیونها آذربایجانی ترک زبان مشغول است. لحظه به لحظهی عمر پربرکت این پیر فرزانه فارغ از جاه، مقام و مال صرفاً در راه خدمت به سرزمین و مردمانش سپری میشود.
خوشبختانه استاد به لحاظ جسمانی در صحت و سلامت کامل است و حجم تحقیقات و نوشتارهایش به هیچ وجه روح و جسمش را خسته نمیکند. چشمان پر فروغ، چهرهی بشّاش و کلام نافذ استاد از سرمایههای معنوی و فرهنگی آذربایجان است که چون شمعی فروزان تنها روشنی بخش مدنیت هر مؤلفههای انسانی است.
از استاد راجع به نشریهی «آغری» و از رویهی آن سوالاتی شد و ایشان رهنمودهای لازم را ارائه دادند. از محضر استاد تقاضای مقالات و مطالب برای درج در «آغری» نمودیم که مساعدت لازم صورت گرفت. عضویت استاد در شورای نویسندگان «آغری» تقاضا شد که باز هم با خوشرویی جواب مثبت گرفتیم و ایشان با قلم شیوا و با زبان ترکی عضویت خود را تایید و امضاء کردند که این برگ نوشتاری به عنوان یکی از سندهای افتخار نشریه نگهداری خواهد شد.
ایشان با بزرگواری خاص خود نسبت به نگارنده و مهندس علی مصطفیزاده و نشریهی «آغری» ابراز لطف نمودند و آمادگی خود را برای هر نوع همکاری در زمینهی درج مطالب اعلام نمودند.
استاد با گفتن این که «آغری» موفقترین نشریهی حال حاضر آذربایجان است، خواستار استمرار و بقای نشریه به روال و سیاق فعلی و پرهیز نشریه از درگیر شدن با مسایل سیاسی و حاشیهای شدند.
ایشان توجه بیشتر به نظم و نثر ترکی و ترکینویسی و اهمیت به ادبیات کودکان و جوانان و پرهیز از سیاسی کاری را به سردبیر نشریه و اینجانب گوشزد کردند و نسبت به بعضی از ارقام و آمارهای جمعیتی در بعضی از قسمتهای آذربایجان سؤالاتی را مطرح کردند که توضیحات لازم داده شد.
در این دیدار که تقریباً یک ساعت به طول انجامید از ایشان برای دیدار از شهر اورمیه و آشنایی بیشتر با فعالیت نشریهی «آغری» دعوت به عمل آمد که مورد قبول ایشان واقع شد.
در پایان این دیدار ارزشمند در حدود 50 جلد کتاب مفید از طرف ایشان به نشریهی «آغری» و مهندس علی مصطفیزاده و چند جلد نیز به نگارنده و آقای «محبوب داداشپور» اهدا شد.
لازم به ذکر است این دیدار در راستای بهره بردن از نظرات استاد دکتر صدیق صورت گرفت که نتایج آن قطعاً در ارتقاء کیفی «آغری» قابل لمس خواهد بود. اما این دیدار برای بنده که قبلاً افتخار دیدار با پروفسور بیگدلی، دکتر م. کریمی، دده کاتب، ناظر شرفخانهای، استاد حمید احمدزاده (تئلیم خانلی)، دکتر دیلمقانی، استاد رضا همراز، استاد جعفر قاسمی و مهندس شافعی و . . . را داشتم، نقطهی عطفی در زیارت اساتید بزرگ بود که باید ایشان را به لحاظ خدمات فراوانش «استاد بزرگ» و «استاد استادان» نامید.
دیدگاهها
؛در این برهه از تاریخ ایران اسلامی این حرکت وسبک وشیوه ی سردبیر و دبیر واقعامحترم وبسیارارجمند سرویس فرهنگی نشریه ی«آغرې»، الگویی برای سایر مدیران و مسئولان و نویسندگان آذربایجانی وحتی سایر هموطنان و قلم بدستان عزیز بشود واین منش متین ولبریز از ادب ایشان چون سیلی خروشان در چهارچوب پهناور قوانین اسلامی قرار گرفته تابسته شدن پرو بال بدخواهان وتنگ نظران، و گشوده شدن هرچه تمامتر دستهای خیر خواهانان این مرز وبوم را به ارمغان بیاورد.
باتقدیر وتشکر از مدیر محترم سایت «دوزگون»وسایر عزیزان، جهت نشر گزارش فوق . و با آرزوی سلامتی وطول عمر برای جناب استاد صدیق
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا