کتاب «خداحافظ خلجی» (مکالمه و نگارش زبان ترکی خلجی) در 468 صفحه در قطع وزیری، تألیف آقای «علی اصغر جمراسی» توسط نشر تکدرخت منتشر شده است. از آثار این مؤلف خلج پژوه میتوان به کتابهای «گول صنوبر داستانی»، «خلجها یادگار ترکان باستان»، «ترجمهی مثنوی ثعلبیه به ترکی خلجی»، «خلج تیلی گرامری»، «منظومهی قارشو بالوققا سلام» و «ترجمه خلجی داستان حاجی تولکو» اشاره کرد.
استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق» بر این اثر، مقدمهی کوتاهی نگاشتهاند که در زیر میخوانیم:
ترکی خلجی، شیوهای بازمانده از ترکی باستان در عصر ما فقط در خلجستان، ولایتی بین قم و اراک و ساوه در بیش از پنجاه روستا مانند موجان، تلخاب، واشقان،قاهان، قاراسو و جز آن رایج است و وااسفا که این شیوهی کهن، گرفتار سیاستهای نادرست فرهنگی قرن ما شده است و ره به سوی نابودی دارد.
نام خلج (= قال آج) در میان آثار مکتوب، اول بار در کتاب «دیوان لغات الترک» ذکر شده است.[1] کاشغری خلجها را از اقوام «اوغوز» ساکن اویغورستان و از طوایف «ترکمن» به حساب میآورد. گروه کثیری از آنان در افغانستان جنوبی ساکن بودند و در قرن اول هجری در هندوستان «سلسلهی خلجی» را تاسیس نمودند.
زبان شناسان در میان گروههای زبانی ترکی نتوانستهاند ترکی خلجی را داخل گروهی خاص بکنند و معمولا میگویند زبان خلجی را در گروه خلجی میتوان تقسیمبندی کرد و آن را مانند گروههای اوغوزی و چوواشی شاخهای مستقل از خانوادهی زبانهای ترکی میدانند. اما باید گفت که شیوهی ترکی خلجی چیزی جز شیوهای دگرگون شده از ترکی باستان (= ترکی گؤی تورک یا ترکی اورخونی) نیست که در مسیر گذر تاریخی خود از آسیای میانه تا خاورمیانه اشکال گونهگون یافته است.
در زبان خلجی هنوز ویژگیهای ترکی باستان حفظ شده است و از این نظر اهمیت شایانی در ترکیپژوهی دارد. گویشوران خلجی در ایران، امروزه کمتر از 20 هزار نفر تخمین زده میشوند.
«مینورسکی» در 1319 ش. (1940 م.)، «گرهارد دورفر» در 1347 ش. (1968 م.) و سپس «سمیح تزجان» در سال 1354 ش. (1975 م.) مطالعات خود دربارهی زبان خلجی را انتشار دادهاند. امروزه در کشور ما آقای «علی اصغر جمراسی» به عنوان شاعر و پژوهشگر زبان خلجی شناخته میشود که حاصل تحقیقات خود را به صورت چند کتاب ارزنده بیرون دادهاند. اینک به همت ایشان دستور زبان و مخزن واژگان این زبان به صورت کتابی مستقل چاپ میشود.
مؤلف در مقدمهی کتاب حاضر از تاریخچهی خلج پژوهی و ویژگیهای ترکی خلجی سخن گفته و سپس بحثی مستوفی در آواشناسی و شیوهی نگارش ترکی خلجی آورده است و در پانزده درس گسترده خواننده را با مکالمات به ترکی خلجی در موضوعهای مختلف آشنا ساخته است. انتهای کتاب، فرهنگ لغات خلجی را بر اساس سامانهی الفبایی آوانگاری در بر دارد.
اینجانب ضمن ارج نهادن به تلاشهای همهی هممیهنان خلجی پژوه خود، انتشار این کتاب را به جامعهی زبانشناسی کشورمان تهنیت عرض میکنم. بیگمان حمایت از مؤلف محترم و تذکر سهوهای احتمالی در کار پژوهشی ایشان، موفقیت در این کار بیبدیل را دو چندان خواهد کرد.