از زلال اخلاص و تقوا
دکتر ح. م. صدیق
در قرآن کریم می فرماید:
بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[1] (بقره/ 112)
در این آیه ی شریفه روی نهادن به سوی خدا و دل بریدن از غیر او، نشانه ی اخلاص دانسته شده است و در عرفان یکی از منازل سلوک شمرده شده است.
سیدالشهدا امام حسین(ع) در روز عاشورا در اوج اخلاص به شهادت رسید و بر همه ی زمان ها و مکان ها تأثیر گذاشت و پیام عاشورا نیز همین اخلاص است که گوهر نایابی در بشریت بشمار می رود. از همین روست که خیلِ عظیمی از رهروان اخلاص و تدین در جهان شیعه رهرو آفرینشگر ادبیات عاشورایی هستند. ادبیات مرثیه ای شیعه مخصوصاً در زبان ترکی از بی نظیرترین مجموعه های ادبیات مرثیه ای جهان بشریت را تشکیل می دهد و افتخار عشق و اخلاص به سید شهیدان و اخلاص وی در راه حفظ نوامیس الهی را نصیب ما آذربایجانیان کرده است.
دفتری که زیردست خواننده است یکی از نمونه های این ابراز اخلاص به عاشورا شمرده می شود که می توانم آن را دل نوشته های بانویی متدین و دردمند بنامم که بار مسئولیت تربیت و توجه به جامعه ای را که در آن زیست می کند، بر دوش خود احساس می نماید. بانویی که از همه ی کژتابی ها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی رنج می برد و این رنج و درد و تعب را به زبان شعر بیان می سازد.
خداوند در قرآن می فرماید:
وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا[2] (اسرا/ 34)
مرحوم علامه طباطبایی درباره ی کلمه ی مسئول که در این آیه آمده است، می گوید:
مسئول در این جا به معنای «مسئول عنه» است. یعنی از آن بازخواست می شوید و این، از باب حذف ایصالی است که در کلام عرب جایز شمرده شده است. بعضی ها هم گفته اند منظور این است که از خود «عهد» می پرسند که فلانی با تو چه معامله ای کرد. چون ممکن است عهد را که یکی از اعمال است، در روز قیامت مجسم سازد تا بر له و علیه مردم گواهی دهد، یکی را شفاعت و یکی را مخاصمه کند.[3]
سراینده ی اشعار این مجموعه دارای روح و عصاره ی مسئولیت پذیری و نشانه ی اخلاص در سخن دارد. بانویی با کوله باری از درد مستولی بر جامعه:
حیف اولا معنوی فرهنگیمیزه چاتدی خلل،
گئتدی حرمت آرادان، باب رجا آختاریرام.
بیلمیرم یوخدی نییه امر به معروف ائله ین،
هر یئری منکر آلیب، ذره حیا آختاریرام.
و فریاد بر می آورد و می گوید:
دقت ائتسین آنالار قیزلاری کیملن اوتورور،
بعضیلر چون اولارا حیله ائدیب نقشه قورور.
از شهیدان سخن ساز می کند:
عرشه اوجالیب عزت و ایمانی شهیدین،
آفاقی ائدر چهره سی نورانی شهیدین.
لبیک دئیوب حقه کئچیب جسم ایله جاندان،
گولشنده چیچک مثلی اولوب قانی شهیدین.
اسلام ایله قرآنه اولوب عالی مدافع،
توفان غمه اسمه یوب ارکانی شهیدن.
او، کژتابی های جامعه را مورد بازخواست قرار می دهد و هر کس را در مقابل جمعیت و خداوند خویش مکلف به انجام وظایفی می داند که اخلاص دینی حکم می کند.
در کتاب حاضر، گذشته از اشعاری که در باب مسئولیت پذیری در مقابل گمراهی ها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی در جامعه ی مسلمین آمده است، نوحه ها و مراثی سوزناکی در سوک مصائب کربلا جمع آوری شده است که اثر طبع این بانوی محترمه است: بلقیس سادات موسوی متخلص به سیده صاحب کتاب عزیز «کلام زلال» که به گفته ی خودش از «چشمه ی طبع بی قرار»ش تراویده است.
او در دریای غم و اندوه بی پایان و جانکاه به خدای عالمیان پناه می برد:
هی دولور ابر کیمین چشم بهاریم یا رب،
تکجه سن سن بو فنا دهرده یاریم یارب.
عمرومون دفتری سنلن بزه نیب هر لحظه،
مست اولوب سجده ده بو روح خماریم یارب...
و افتخار بر وجود و حضور رهبر فرزانه ی انقلاب دارد:
حسرتده دی عالم بئله بیر رهبری اولسون
دنیاده بئله سرور و تاج سری اولسون
گنجینه ی ایماندا گؤزل گوهری اولسون
هر جبهه ده حیدر کیمی آماده دی والله
آزاده دی، آزاده دی، آزاده دی والله.
من با این یادداشت کوتاه که خواستم به وسیله ی آن ادای دینی در مقابل اعمال مخلصانه و حنیف این بانوی متدینه و مخلصه کرده باشم با آرزوی توفیق وی در تکامل و رسایی در سلوک شرعی در پهنه ی اخلاص و تدین و موفقیت روز افزون او در بیان دردهای اجتماعی و اخلاقی جامعه و مسئولیت پذیری در قبال درمان آن ها همچنین غور در نتایج حاصله از واقعه ی کربلا و اخلاص معصومان علیهم السلام، سخن را کوتاه می کنم. والله یؤید من یشاء.
[1] آری، هر که تسلیم حکم خدا گردید و نیکوکار گشت مسلّم اجرش نزد خدا خواهد بود و آنان را هیچ خوف و اندیشه و هیچ اندوهی نخواهد بود.
[2] و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید مگر آنکه راه خیر و طریق بهتری (به نفع یتیم) منظور دارید، تا آنکه به حد بلوغ و رشد خود برسد، و همه به عهد خود باید وفا کنید که البته (در قیامت) از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.
[3] طباطبایی، سید محمد حسین. المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج 13، 1392، ص 124.