ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی ملقب به «منشی تحقيق» يکی از بنيان‌گذاران ادبيات نمايشی در زبان فارسی به ‌شمار مي‌رود. گرچه او تنها در چهره‌ي مترجم آثار دراماتيک ميـرزا فتحعلی آخوندزاده، شناخته شده است، اما به دليل نگارش آفرينشگرانه‌ای که از برگردان‌های اين آثار داشته و تصرفاتی که در آن‌ها به وجود آورده، در تاريخ ادبيات نمايشی ايران در دوره‌ی مشروطيـت نقش عظيـمی ايـفا کرده است و بلکه در اين باب نخستين تأثير عميق و راهگشا را گذاشته است.

او را می‌توان اولا راهـگشای واقعگرايـي انتقادی در تاريخ نمايش‌نامه‌نويسي دانست و ثانيا بنيان‌گذار ساده‌نويسی و توجه به زبان زنده و شفاهی فارسی و بهره‌وری از گويش مردمی در کتابت به ‌شمار آورد. در واقع بايد گفت که نوگرايي در نثر فارسی، از سوی ابوالقاسم قايم مقام فراهانی ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی آغاز گرديد.

ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی با ترجمه و نگارش «تمثيلات» ميرزا فتحعلي آخوندزاده به ‌زبان فارسی، در واقع توانسته است پيش از ميرزا آقا تبريزی2 نخستين متون نمايش‌نامه را در اين زبان انتشار دهد.

قراجه داغی، خود در صفحه‌ی عنوان و در مقدمه‌ای که بر « تمثيلات تماشاخانه» نوشته، کار خود را تأليف و ترجمه مي‌داند و به اعتباری، می‌توانيم او را در کار مترجمي، صاحب سبک و شيوه‌ی نگارش بدانيم.

متاسفانه درباره‌ی ديگر آثار و زندگی قراجه‌داغی، تاکنون چيز مهـمی به دست نيامده است. آنچه ما تاکنون در باب زندگی‌نامه‌ی وی فراچنگ آورده‌ايم، به شرح زير است:

آلفوس سيلير در سال 888 در مقدمه‌ای که بر ترجمه‌ي فرانسوی دو نمايش‌نامه‌ي « وزير خان لنکران» و «وکلای مدافعه» نوشته است، درباره‌ی ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی گويد: «چند سال پيش«باربيه دومينار» خبر داده که ميرزا محمدجعفر فوت کرده است. ولی «سيدنی چور چيلی» ادعا می‌کند که او زنده است و اکنون 54 سال دارد»2. 

اگر اين گفته صحيح باشد، می‌توان گفت که وی در سال 1213ش. (1834م.) متولد شده است.

سعيد نفيسی می‌گويد که وی، در ديوان‌خانه‌ی عدالت به عنوان منشی مشغول به ‌کار بوده است3. و ملک‌الشعراي بهار گويد که وی، منشي جلاالدين ميرزا، فرزند فتحعلی شاه بوده است4. از نوشته‌ی خود او نيز پيداست که« منشی تحقيق» لقب داشته است5.

بدين‌گونه بايد گفت که ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی پس از مرگ جلاالدين ميرزا در سال 1289 به عنوان « منشی تحقيق» به خدمت وزارت عدليه درآمده، در سال 1292 به وزارت انطباعات انتقال يافته و مؤلف اصلی «مرآت البلدان» شده و دو سال بعد، کتاب « تاريخ کرت » را ترجمه کرده است. اين کتاب هنوز چاپ نشده است و يک نسخه‌ی خطی از آن در کتابخانه‌ی ملی تهران مضبوط است.

از ميان تمثيلات خمسه‌ی آخوندزاده، ميرزا محمدجعـفر قراجه‌داغی، نخست نمايش‌نامه‌ی «مـيرزا ابراهيم خليل کيمياگر» را ترجمه کرده و آن را در ذي‌القعده سال 1288 هـ. ق. «حکايت ميسيو ژوردان، حکيم نباتات » و درسال1291هـ. ق. (1253ش.) ديگر نمايش‌نامه‌ها را به همراه رمان «ستارگان فريب خورده » با عنوان « تمثيلات تماشاخانه » انتشار داده است.

محمدجعفر قراجه‌داغی در سال 1290هـ. در حاشيه‌ی تمثيل سوم از« تمثيلات کتاب تماشاخانه » موسوم به «خرس قولدور باسان» می‌نويسد:

« چندی قبل دو تمثيل از اين « تمثيلات کتاب تماشاخانه» محض تصحيح و امتحان به چاپ رسانيده، تقديم حضور اعاظم و معارف نمود. چون در نظر خاص و عام مقبول و فوايدش نسبت به عموم مردم مشهود و محقق گرديد، لازم آمد« اذا قلت فی شيئي نعم خاتمه فان نعم دين علی الحر واجب» باقی تمثيلات اين کتـاب نيز به عون الله به چاپ رسيد.

ولی از آن جا که خواه به صيغه‌ی انعام و خواه به اعطای قيمت، از هيچ‌ جا اعانتی به عمل نيامد، برای متصدی موجب کسالت و سبب تأخير اين تمثيل سيم آمد. تا اين روزها به مفادالامور مرهونه باوقاتها، اين تمثيل نيز به هر نحوی که بود، به چاپ رسيد.

اميد از قدردانی خداوندان تربيت آن اسـت، اين نـسخه‌ها که از عدم شهرت و تازگی، تقديم حضور ايشان می‌شود، هر که را ميل قبول نبوده باشد،«اليأاس احدی الراحتين»، نسخه را به رافع رد فرموده، متصدی را منتظر نگذارد. و اگر، چنان که به صرافت طبع، به ملاحظه‌ی آن رغبت فرمودند، برای يک همچو نسخه‌ا‌‌ی که دو هزار قيمت و پنج هزار انعام قرار داده شده، مضايقه نفرموده، حين قبول نسخه، يکي از دو التفات را درباره‌ی حامل بفرمايند که متصدی را اميدواری حاصل شده، از توجه تربيت ايشان، همه‌ی کتاب به چاپ برسد و از فوايد مندرجه، خاص و عام بهره‌مند شوند. «هو المستعان و عليه التّکلان».

اين مطالب نشانگر آن است که وی، اصرار وافری به انتشار نوع نمايش‌نامه به عنوان نوع جديد ادبی در ميان مردم ايران داشته و اهداف خاصی را از اين کار دنبال می‌کرده است. 

ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی، ايجاد زبان تئاتری را برای فارسی‌خوانان، يکي از اهداف خود می‌شمارد. خود در مقدمه گويد:« برای طالبان تحصيل زبان فارسی، تاکنون به اين سادگی و بی‌حشو و زوايدی نمونه‌ای نوشته نشده».

اين بيان نشانگر آن است که قراجه‌داغی آگاهی کامل داشت که نوع جديد ادبی در زبان فارسی، سبک نگارش نوينی را نيز طلب می‌کند و اين سبک، با سبک و شيوه‌ی قدما و پيشينيان بايد فاصله داشته باشد. خود، در همان مقدمه گويد:

برخلاف سليقه‌ی چيزنويسان قديم، از قيد عبارات مغلقه و الفاظ مشکله رهانيده، به زبان عوام و سخنان روان و کلمات مأنوس و عبارات معروف، اين کتاب مستطاب را نوشته، به اتمام رسانيد که بی‌سواد و باسواد، هردو به خواندن و شنيدن از فوايد آن بهره‌مند شوند و اطفال مظلوم که هميشه برای ياد گرفتن ترکيب کلمه و آموختن هجی در ورطه‌ی عبارات مغلق، مستغرق و گرفتـارند، به خواندن اين کتاب که به زبان خود آن‌ها مسطور است، خلاصی يابند».

البته بايد گفت که پيش از ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی، ميرزا آقا تبريزی اقدام به برگردان و نگارش تمثيلات تماشاخانه کرده است.6

ميرزا آقا تبريزی، در« اصل با فن دراما» از طريق آثار فتحعلی آخوندزاده، تحت نام «تمثيلات تماشاخانه» آشنا شد. ماجرا از آن جا آغاز شد که ميرزا فتحعلی شاه قاجار نسخه‌ای از« تمثيلات» را برای ترجمه به تهران، پيش جلال‌الدين ميرزا فرزند فتحعلی شاه قاجار فرسـتاد. جلال‌الدين ميرزا ترجمه‌ی آن‌ها را اول به عهده‌ی ميرزا آقا منشی‌باشی گذاشت. ولی به علت قصـور ميرزا آقا، تمـثيلات را به «ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی» سپرد که به فارسی برگرداند.7

ميرزا آقا تبريزی علت عدم ترجمه‌ی تمثيلات را چنين بيان می‌کند:

بدين‌گونه می‌توانيم ادعا کنيم که اولین نمایش‌نامه‌های فارسی که تحت تأثير تمثيلات آخوندزاده نوشته شده است، آثار قلمی ميرزا آقا تبريزی به ‌شمار می‌رود. اين نمـايش‌نامه‌ها اولین بار در اواخر دی‌ماه سال 1326 هـ. (1277 ش.) در روزنامه‌ی « اتحاد» چاپ شد. به نظر می‌رسد در این روزنامه، سه قطعه از این نمایش‌نامه چـاپ شده که بعدها سيد حسن تقی‌زاده آن‌ها را در مطبعه‌ی کاويانی برلن منسوب به ميرزا ملکم خان انتشار داده است.

اما از سـوی ديگر، ميرزا محمد جعفر قراجه‌داغي پيش وی موفق به انتشار نمايش‌نامه‌هايي به زبان فارسی شده است و توفيق ايجاد پيوند با خوانندگان فارسی‌زبان در اين موضوع از آن او است. 

ميرزا محـمدجعفر قراجه‌داغـی که از طريق زبان ترکی با نمونه‌های نوع نوين ادبيات مدرن عصر خود آشنا بود، درباره‌ی مهجوريت و محدوديت زبان فارسی گويد:« علم شريف تهذيب اخلاق، که هرگز به نوع کمدی و به فن لطيف تئاتر که الطف سخنان و الذّ گفت‌وگوهاست، به زبان فارسی نوشته نشده، هم‌وطنانم از اين تمتّع مهجورند».

از اين سخنان پيداست که او از اقـدام ميرزا آقا تبريزی به نـگارش نمايش‌نامه بی‌خبر بوده است و به هر انجام، بايد بگويم که توجه به عدم انتشار نمايش‌نامه‌های ميرزا آقا، در واقع سال 1288هـ. ق.(1871م. ـ1250ش.) را سال تولد و انتشار نخستين نمايش‌نامه به زبان فارسی به حساب آوريم.

قراجه‌داغی، گذشته از « تمثيلات تماشاخانه » به ترجمه و نگارش رمان «ستارگان فريب خورده» نيز به زبان فارسی می‌پردازد. بايد گفت که «ستارگان فريب خورده» با ترجمه‌ي ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی، اولين رمان به سياق اروپايي در تاريخ ادبيات فارسی به‌ شمار می‌رود. ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی، اهميت زيادی به نزديک ساختن نگارش و کتابت به فورم شفاهی زبان داشته است. در مقدمه‌ای که با عنوان « خطاب به کاتب» نوشته، ‌گويد:

«مقصود از تحرير تئاتر، بيان هيئت متکلمين است به‌ طور مکالمه و اظهار بعضی صداها که حين تکلم به خلاف املای تحريری آن لفظ، از دهن بيرون می‌آيد، از قبيل لفظ واسطه که واسه، و بردار/ وردار، باز/ واز و غيره و غيره گفته می‌شود...»

از سوی ديگر، وی فردی متدين و باتقوا و پاي‌بند به اصول و خواهان ترقی و پيشرفت ملت ايران و ايجاد رنساس و نوزايي در شيوه‌های تربيت است. در سبب ترجمه گويد:

«مراد از اين تأليف و ترجمه، علم تهذيب اخلاق است. در ضمن مکالمه‌ی مضحکه و به عبارت سهل‌تر و مصطلح به طرز تماشاخانه‌های فرنگستان. به ‌طور عمل در صورت تشبيه، يعنی شناختن زشت و زيبای خوی انسان است به تماشای شکل و شباهت و شنيدن سخنان خوشمزه‌ی بی‌اغراق و موافق طبع».

بدين‌گونه می‌بينيم که قراجه‌داغی به همگانی کردن فرهنگ که يکی از اهداف ادبيات نمايشی است، واقف بوده و نخستين اقدام عملی در اين باب، از وی سر زده است.

ميرزا فتحعلی آخوندزاده، به محض مشاهده‌ی نخستين اثر قلمی قراجه‌داغی به وی می‌نويسد:

«آفرين، آفرين، صد آفرين به قلم مشکين رقم شما...» و می‌افزايد که:«... ساير کتاب‌ها را تفليـس فرستادن لزومی ندارد، همه به چاپ برسانيد، وقت خودتان را تلف نکنيد. من به قلم شما بالکليّه اعتبار و اعتمـاد دارم» و در نامه‌ای که به ميرزا يوسف مستشار نوشته، گويد:

«از خداوند عالم مسئلت مي‌كنم كه اولا به ميرزا جعفر عمر طبيعي و با صحت و عافيت و كرامت فرمايد و ثانيا او را خوشبخت و كامران دارد كه در ميان ملت ما اين فن شريف را مشهور و منتشر کرد». انتشار «تمثيلات تماشاخانه » تأليف و ترجمه‌ی ميرزا محمدجعفر قراجه‌داغی، در تاريخ ادبيات معاصر نقطه‌ی عطفی به ‌شمار می‌رود.



پي‌نوشت‌ها:

1. نشریه‌ي آذری، سال دوم، بهار 1384. 

2. كليات آثار ميرزا آقا تحت نام «چهار تئاتر و رساله يا اخلاقيه»‌ اخيرا انتشار يافت.

3. Deux scomedies torques de Mirza Fath-Ali Akhundzade Traduite Alphonse Cillere Paris, 1888, P.XXXIX.

4. نفيسي، سعيد. مجله‌ي پيام نوين، س 5 ، ش 3، ص 7.

5. بهار، ملك‌الشعرا. سبك‌شناسي، تهران 1337، ص372.

6. تمثيلات تماشاخانه، تهران، 1391، ص 20. 

7. رك. «چهار تئاتر و رساله‌ي اخلاقيه»، انتشارات نمايش، 1382.

8. نامه‌ي ميرزا يوسف مستشار، 8 نوامبر 1875 (رك. مكتوبات آخوندزاده).

دیدگاه‌ها   

فرزندارسباران
0
باسلام.ایشان متولدروستایی درجاده اهرمشگین هستند.ازافتخارا ت محال قره داغ
پاسخ دادن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید