نگين متون تعزيهاي در تاريخ ادبيات تركي آذري
پس از اين سرافزوده، بلايا و محني را كه حضرت رسول اكرم تجرع فرمودهاند از بلايا و... همهي انبياء الهي فراتر و فزونتر ميداند كه براي هيچ پيغمبر ديگري ميسر نشده است از رحلت والد بزرگوار آن حضرت شروع ميكند و نموداري محنتخيز از حيات پربركت پيامبر بزرگوارمان را ترسيم ميكند.
در اين باب نيز مانند باب اول، پارههاي نظم اغلب به صورت دو بيتي و در بحر هزج سروده شده است. زيباترين دو بيتي شايد آن باشد كه از زبان آن حضرت بر سر بالين مادر بزرگوارشان نقل ميشود:
گفتم اي روح روان هجرينله زار ائتمه مني،
يانديريب فيرقتده بيصبر و قرار ائتمه مني.
نظريمدن گل رخساريني پنهان ائديين،
خار خار غم هجريله فگار ائتمه مني.
در اين باب نيز فضولي در ذكر مصايب حضرت رسول، در هر فرصت مناسب گريزي به حادثهي جانگداز كربلا ميزند. مثلا، وقتي از وفات ابراهيم فرزند آن حضرت كه به روايتي در سال بيستم هجرت از ماريه قبطي متولد شد و به ياد حضرت سيدالشهدا ميافتد و از قول آن حضرت نقل ميكند كه فرمود:
«اگر فوت ابراهيم تنها مرا محزون ساخت، شهادت حسين هم مرا و هم مرتضي و زهرا و همهي شيعيان عالم را غمگين خواهد ساخت و هر ذرهي خاك و هر جزء افلاك تا روز قيامت هر زمان هزاران نالهي دلسوز سرخواهند داد.»
در باب سوم كتاب كيفيت رحلت حضرت رسول بيان ميشود. در اين باب براي نخستين بار نوع مثنوي را نيز شاعر به كار گرفته است. در آغاز باب گويد:
گنج بقا سانما بو ويرانهني،
ائتميه گؤر قبله بو بتخانه ني.
مهري گوتور گنبد دواردن،
رسم وفا اومما بوغداردن.
ملك وجودي عدمآباد بيل،
گورمه وجودون عدمين ياد قيل.
آچما جهان زالينا چشم هوس،
فقدينه بئل باغلاما، پيوندي كس!
دهر نهدير آينهي عكسدار،
صورت آيينهي بياعتبار.
حديقةالسعداء در واقع آميزهاي از روايتهاي مذهبي به ندرت منتج به نوعي نوحهخواني منظوم ميشود و اشكال ابتدايي روضهخواني مألوف است. شيوهي نگارش و بيان و تنسيق كلام نشاندهندهي اين است كه فضولي در تصنيف آن به بسياري از كتب تعزيهاي تركي و فارسي كه نام آنها بر ما مجهول است و به دستمان نرسيده است، مراجعه داشته است. بيگمان نميتوان آن را نخستين كتاب تعزيهاي تركي دانست، بلكه نخستين كتاب مدون در اين زمينه است كه اكنون به دست همروزگاران ما رسيده است. ما خبر داريم كه در دولت سلجوقيان (700 هـ - 429 هـ)، يعني از سدهي پنجم به اين سو عزاداري و سوگواري براي خاندان رسول اكرم (ص) به ويژه راه افتادن دستههاي عزاداري در ماه محرم و سينهزدن و زنجيرزدن و سنجكوبي و حمل نشانهها و علمهايي شبيه جنگافزار، در ايران در ميان شيعيان و گروههاي كثيري از اهل تسنن و شافعيها عمومي شده بود و نمونههايي از همآوازيها و همسراييها به زبان تركي از آن دوران در دست داريم. اگر نخواهيم به كاوش در متون نوحهسرايي و مصيبتخوانيهاي تركي بازمانده در كتيبههاي اورخون و متون اويغوري كه در ميان تركان مانوي رايج بوده، سخن گوييم بايد ادعا كنيم كه به نخستين نمونههاي تعزيهخواني تركي دورهي اسلامي در «ديوان لغاتالترك» محمود كاشغري برميخوريم.
كتاب مورد بحث ما، يعني «حديقةالسعداء» شكل بسيار تكامليافتهاي از تعزيهسرايي و روضهخواني تركي در قرن دهم است. البته به نظر ميرسد از آن جا كه در اين عهد هنوز شبيهخواني و شبيهسازي و پوشيدن جامههايي نزديك به زمان واقعه به تكامل و رسايي لازم نرسيده بود و گفتوگو در تعزيه و پيدايش بازيگران گوناگون تحقق نيافته بود، اين كتاب فاقد چنين مراحل تكاملي است كه بعدها در آثار دخيل، قمري، صافي، صراف، راجي و جز آنها به اوج خود ميرسند.
بيگمان اين كتاب براي خوانده شدن بر سر منبرها و مجالس عزاداري تصنيف شده بود، نظير كتابهاي: روضةالشهداء، توفانالبكاء و اسرارالشهادة فارسي، و به كلامي فصيح تنسيق گشته است.
حديقةالسعداء در تصنيف و تأليف بسياري از متون فارسي نيز موثر بوده است. مثلا، افتخارالعلما صهبا- از شعراي سدهي 13 هـ. - در نظم مثنوي «حملهي حيدري» به اين كتاب توجه داشته است. جا دارد كه براي احياي متون اسلامي تركي، دولت جمهوري اسلامي ايران سازمان مستقلي تشكيل دهد و در اين راستا، دولتهاي آتي اهتمامي بليغ ورزند.
در آغاز باب دوم كتاب كه «در بيان جفاي قريش بر حضرت رسول (ص) رقم خورده است، سرافزودهاي در فضيلت دردمندي ميآورد و احساس درد را سرچشمه و سرمنشا همهي ارزشهاي انساني ميداند. احساس درد را يكي از نعمتهاي الهي ميشمارد و دردمندان را بيداران و آگاهان به قلم ميآورد. به گفته مولوي:
هر كه او بيدارتر، پر دردتر،
هر كه او آگاهتر، رخ زردتر.
حسرت و زاري كه در بيماري است:
آن زمان كه ميشوي بيمار تو،
ميكني از جرم، استغفار تو.
مينمايد بر تو زشتي گنه،
ميكني نيت كه بازآيم به ره.
پس يقين گشت آن كه بيماري تو را،
ميببخشد هوش و بيداري تو را.
خود قرآن نيز يكي از صفات بارز رسولاكرم (ص) را همين احساس درد ميداند و در آيهي 128 از سورهي توبه ميفرمايد كه:
«رسولي كه از جنس شما براي هدايت شما آمده است، فلاكت شما بر او سخت ميآيد (لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ).
فضولي، پيغمبراكرم را والاترين دردمند خلقت ميشمارد. در سرافزودهي اين باب نتيجه ميگيرد كه رتبهي بلاي انبيا از جميع بنيآدم اعلا و اعظم است و ميگويد:
انبيادير مظاهر رحمت،
انبياءدير خزاين حكمت،
هر بلاكيم فلكدن ائتدي نزول،
انبياء قيلدي اول بلاني قبول.
سپر ناوك غم آنلاردير،
آنين ايچون مكرم آنلارير.