نظیرهای بر مخزن الاسرار نظامی به شمار میرود. پیش از نوایی، امیر خسرو دهلوی (وفـ . 725 هـ .) مطلع الانوار، خواجوی كرمانی (وفـ . 753 هـ .) روضة الابرار، عماد فقیه (وفـ . 733 هـ .) مونس الابرار، جلالی فراهانی (وفـ . 736 هـ .) مخزن الاسرار، كاتبی (وفـ . 839 هـ .) گلشن ابرار و عبدالرحمان جامی (وفـ .898 هـ .) تحفة الاحرار را در مقابل مخزن الاسرار نظامی و به تقلید از او به فارسی نظم كردهاند.
نوایی نیز به شیوهی نظامی، مثنوی خود را در 20 مقالت بر ساخته است و بر هر مقالت یك حكایت و ساقینامهای در دو بیت افزوده است.
پیش از شروع به مقالتها، سرآغاز، تحمیدیه، 3 مناجات، 5 نعت، ذكر فضل نظامی و امیر خسرو، ذكر فضل جامی، دو پاره نظم در فضیلت سخن، ذكر فضل سلطان حسین بایقارا، سهپاره نظم عرفانی با عنوان حیرت و ذكر فضل خواجه بهاء الدین نقشبندی، آمده است.
شروع آن چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم،
رشتهغه چكدی نئچه درّ یتیم.
هر دُر آنگا جوهر جاندین فزون،
قیمت آرا ایكّی جهاندان فزون.
رشتهسیخود، عقد جهان رشتهسی،
دیمه جهان رشتهسی، جان رشتهسی.
گنج بقا ذكریگه اول كیم یئتیپ،
بو دُر ایله رشتهی تسبیح ائتیپ.
رشته ایمس، طُرفه كمندیدور اول،
دولت و دین سایدیغا بندیدور اول.
عناوین مقالتها و حكایات بیستگانهی حیرة الابرار چنین است:
- مقالت ایمان، حكایت شیخ بایزید با مرید خود.
- مقالت اسلام، حكایت ابراهیم ادهم.
- مقالت عدالت، حكایت عدل و قهر شاه غازی.
- مقالت خرقهپوشان، حكایت خواجه عبدالله انصاری.
- مقالت كرم، حكایت حاتم طایی.
- مقالت ادب، حكایت انوشیروان.
- مقالت قناعت، حكایت جوان صاحب قناعت و سیاح تنگ چشم.
- مقالت وفا، حكایت دو رفیق با وفا.
- مقالت آتش عشق، حكایت عشق شیخ عراقی و پسر والی شام.
- مقالت راستی، حكایت كبك و شیر.
- مقالت علم، حكایت فخر رازی و سلطان محمد خوارزمشاه.
- مقالت قلم و صاحبان قلم، حكایت احترام یاقوت حموی پیش درویش و پادشاه به سبب خوشنویسی.
- مقالت رحمت به خلق مانند ابر، حكایت ایوب و دزد.
- مقالت شكایت از فلك، حكایت اسكندر.
- مقالت مستان جام جهالت، حكایت رندی از بنیاسرائیل.
- مقالت خودپسندی، حكایت عبدالله مبارك.
- مقالت صباوت ربیع، حكایت زین العابدین با دختر كوچك.
- مقالت تحمل جفای فلك، حكایت دلبر چینی.
- مقالت خراسان، حكایت بهرامشاه.
- در ذكر فضائل اخلاقی بدیع الزّمان ولیعهد، حكایت خواجه محمد پاشا و فرزندش.
وی در مقدمه، در ذكر فضائل نظامی گنجوی، او را چنین ستایش میكند:
خیلِ فصاحت باشینین افسری،
گنج یقین افسرینین گؤهری.
كان فضیلت گؤهریغه امین،
بحر بلاغت آرا دُرّ ثمین.
گنجه وطن، كؤنگلو آنینگ گنج خیز،
خاطری گنجور و تیلی گنج ریز.
فكرت میزانی بولوب خمسه سنج،
خمسه دئمه، بلكی ده گیل: پنج گنج!
دکتر حسین محمدزاده صدیق