دکتر ح. م. صدیق (قسمت دوم)
گلهسن بوندا سنهنن غرضیم یوق ائشیدورسن،
قالاسن اوندا یاووزدور یالونوز قاندا قالورسن.
چلبی دیرقامو دیرلیک، چلبه گل، نه گزرسن،
چلبی قوللارین استر، چلبینی نه سانورسن؟
نه اوغوردور، نه اوغوردور، چلب آغزیندا قیغیرماق،
قولاغون آچ،قولاغون آچ، بولاکیم آندا دولارسن.
بیت 1:
گلهسن بوندا سنهنن غرضیم یوق ائشیدورسن،
قالاسن اوندا یاووزدور یالونو ز قاندا قالور سن.
گله: بیائی، کاشکی بیائی. شکل دعایی و تمنایی فعل از مصدر گلمک در معنای آمدن.
بوندا: این سوی. این جا. در ترکی امروزی به صورت بورا و بورایا تلفظ میشود. چنانکه قاندا نیز به شکل هارا و هارایا در آمده است. همین گونه آندا به صورت اورا و اورایا تغییر آوایی داده است.
نن: هیچ گونه.
یاووز: بد، فانی، پلید و پلشت.
یالونوز: یالنیز. تنها، منفرد.
برگردان فارسی: بیا اینجا، با تو عرضی ندارم، میشنوی؟ در آنجا ماندن بد نیست، به تنهایی در کجا میمانی؟
بیت 2:
چلبی دیر قامو دیر لیک، جلبه گل، نه گزرسن؟
چلبی قوللارین ایستر، چلبییی نه سانورسن؟
چلبی: لقب پیران طریقت، شیخ.
قامو: همه، همگان، تمامی. در ترکی غربی امروزی: هامی. کلمهی همه در فارسی نیز معجمی از همین واژهی ترکی الاصل است.
دیرلیک: حیات، زندگی
چلب: خدا، الله، آفریننده.
گزرسن: صیغهی دوم شخص مضارع استمراری با مفهوم غیر همان زمانی از مصدر گزمک در معنای گشتن.
قول: بنده، چاکر، کارمند. کلمهی غلام در فارسی شکل تغییر یافتهی قولوم ترکی است. نامی است که از سوی ترکان در عهد سامانیان به گبران و بومیان ایرانی داده شد. از همین کلمه است: قوللوق در معنای چاکری و خدمتکاری که در عهد قاجار در معنای «خدمت دولتی» به کار میرفت.
سانورسن: صیغهی دوم شخص مفرد مضارع استمراری از مصدر سانماق در معنای به حساب آوردن و شمردن.
برگردان فارسی: همهی زندگی از آن شیخ طریقت است، خدای را بشناس دنبال چه هستی؟ شیخ بندههای خود را میخواهد. تو شیخ را چه حساب میکنی؟
بیت 3:
نه اوغوردور، نه اوغوردور، چلب آغزایندا قیغیرماق،
قولاغون آچ، قولاغون آچ، بولاکیم آندا دولارسن.
اوغور(Ugur): سعادت، خوشبختی، منشأ خیر و نیکی.
چلب: خدا. رک. بیت 2.
قیغیرماق: صدا زدن، آواز دادن.
بولا: (بو + اولا). شاید، مانا.
برگردان فارسی: چه سعادتی است، چه سعادتی که به زبان خدا جاری شوی. گوش فرا ده، گوش فرا ده، شاید سرشار از آن بشوی.