دکتر ح. م. صدیق سفر چهار روزه‌ی خود به ترکیه را به پایان رسانیده به کشور بازگشتند. در این سفر که به دعوت «دانشگاه مدنیت استانبول» برای شرکت و ایراد سخنرانی در کنگره‌ی بین المللی جاده‌ی ابریشم به شهر استانبول عزیمت کرده بودند، در موضوع «تبریز و جاده‌ی ابریشم» سخنرانی کردند و به پرسش‌های حاضرین در سالن پاسخ دادند. ترجمه‌ی فارسی خلاصه‌ شده‌ی سخنرانی ایشان را در زیر انتشار می‌دهیم. بدیهی است که متن کامل ترکی و مصاحبه‌ی دستاوردهای این سفر علمی را به زودی منتشر خواهیم ساخت:

 اهمیت تبریز در مسیر جاده‌ی ابریشم

دکتر حسین محمدزاده صدیق در کنگره جهانی جاده ابریشم İpek yolu kongresi 2013

از گذرگاه جاده‌ی ابریشم در سده‌های گذشته نه تنها جهت انتقال امتعه و کالا استفاده می‌شد، بلکه از این راه اصلی فرهنگ‌ها، معارف، آداب و رسوم، اعتقادات،‌ موسیقی‌ها، رقص‌ها نیز انتقال می‌یافت. به عبارت ساده‌تر آثار فرهنگی شفاهی و مکتوب با همدیگر مبادله می‌شد.

تبریز معروف‌ترین و مهم‌ترین ایستگاه و قرارگاه و محل تلاقی فرهنگ‌ها به حساب می‌آمد و در واقع مرکز تبادل فرهنگ بود و در مبادلات اجتماعی و اقتصادی نقش مهمی داشت. خود اسم تبریز یک کلمه‌ی ترکی با اشتقاق (tabur + iz) در معنای اقوام و قبایل است و نشان می‌دهد که این شهر جلوه‌گاه فرهنگ‌های گوناگون بوده است.

کاروان‌های تجاری و فرهنگی که از ترکستان شرقی و چین به راه می‌افتادند از آسیای میانه، بئش بالیق، سمرقند، بخارا، مرو، سرخس،‌نیشابور، جرجان، زنگان و تبریز گذشته تا ایتالیا سیر مسیر می‌کردند و در این مسیر به طور اخص در تبریز توقف می‌کردند. از همین مرکز بود که فرهنگ و تمدن اسلام نیز در جهان پخش می‌شد.

کاروان جاده‌ی ابریشم در واقع چین را از طریق آسیای میانه با خاور نزدیک، دریای سیاه و دریای خزر پیوند می‌داد و تنها یک جاده‌ی تجاری نبود، بلکه اغلب جاده‌های کاروان‌رو فرعی به آن وصل می‌شد. آغاز جاده «ایکسیان» در چین بود و مبادلات مختلف در این جاده سبب می‌شد که امپراتوری‌های اسلامی تشکیل شده در سرزمین ایران از غزنویان تا قاجار با کشورهای چین،‌ هندوستان، روسیه، عربی و غیره به تبادل فرهنگی بپردازند. مرکز ثقل این تبادل فرهنگی تبریز به شمار می‌رود زیرا درست در محل تلاقی شرق و غرب قرار داشت. در اطراف تبریز کاروانسراهای متعددی وجود داشت که بسیاری از آن‌ها مانند کاروانسراهای میانه،‌ خلعت‌پوشان، گؤی مسجید، آجی چای، خیابان تربیت، مجموعه‌ی بازار سرپوشیده،‌ یام و غیره هنوز هم آباد و معمور هستند.

اهمیت این جاده در آن است که صنعت ابریشم در تبریز و اطراف آن،‌ اسکو، اهر، نخجوان، گنجه، بیلقان دربند، شکی و شیروان را گسترش داد و هر یک از این مناطق را به مرکز ابریشم‌بافی تبدیل کرد. گذشته از آن پایتخت رسمی ایلخانیان، آق قویونلوها و صفویان و ولیعهدنشین حکومت قاجار بود،‌ پایتخت فرهنگی و مهم‌ترین شهر درجه‌ی اول ایران در همه‌ی سده‌ها محسوب می‌شد.

جغرافی‌دان معروف یاقوت ابن عبدالله الحموی که در سال 1213 م. از تبریز دیدن کرده است،‌ مؤکداً می‌گوید که در روزگار ایلدنیز،‌ تبریز مهم‌ترین مرکز تجاری دنیا به شمار می‌رفت.[1] در بلوای حمله‌ی مغول، مردم تبریز برای مقابله‌ای خونین با لشکر مغول بسیج شدند. اما مغول‌ها وقتی با قهرمانی‌های مردم مواجه گشتند، حاضر شدند که با اخذ فدیه‌هایی از حمله به شهر و ویران ساختن این مرکز مهم فرهنگی و تجاری جهان اسلام چشم پوشی کنند. در سده‌های اولیه‌ی اسلام، جغرافی دانانی مانند الاصطخری، المقدسی، ابن حوقل در آثار جغرافیایی خود، فصول و مباحثی مانند المسالک و الممالک آورده‌اند و در آن از فرهنگ‌ بالای تجاری تبریز سخن گفته‌اند.[2]

در قرون وسطی و حتی پیش از آن بازرگانان کشورهای مختلف در تبریز اقامت داشتند. زیرا در این شهر به همه‌ی انواع تولیدات تجاری می‌توانستند دست پیدا کنند. در این شهر، قالی بافی، پارچه‌های حریر، ابریشم چین، اطلس، جلدهای نفیس کتاب و غیره فراوان یافت می‌شد.[3]

در دوران ایلخانیان تبریز بسیار گسترش یافت و به پایتخت کشوری تبدیل شد که در سده‌های 13 و 14 میلادی تا عراق عرب، آناطولوی مرکزی گسترش داشت. در سال 1256 م. هولاکو پس از ضبط بغداد به طرف آذربایجان رفت و مراغه را به پایتختی برگزید. در این شهر مراکز علمی مهمی تاسیس شد،‌ دانشمندانی مانند نصیرالدین طوسی ظهور کردند. در دوران حکومت اباقا خان (1265- 1282 م.) مرزهای حاکمیت تبریز از سواحل آمو دریا تا مصر کشیده می‌شد و دول مختلف جهان سفرای خود را به این شهر اعزام می‌کردند.

درخشان‌ترین دوران شکوفایی تبریز در زمان قازان خان (1295- 1304 م.) بود. او در محلی موسوم به «شام» در غرب رودخانه‌ی «آجی چای» در ابنیه‌ی سلطنتی که از سوی ارغون خان انشاء شده بود استقرار یافت و همه‌ی بتخانه‌ها، کلیساها و دیرها را تبدیل به مسجد کرد.

در این عهد،‌تبریز به مرکز اصلی تجارت میان شرق و غرب تبدیل شد. در بازارهای تبریز هر نوع از امتعه و کالاهای تجاری آن زمان یافت می‌شد. اطلاعات تاریخی نشان می‌دهد که مالیات اخذ شده از تجار در عهد ایلخانیان در تبریز،‌ از بودجه‌ی کل انگلستان و فرانسه در آن زمان بیشتر بود.

در دوران ایلخانیان مرکز دانشگاهی وسیعی با نام «ربع رشیدی» تاسیس یافت در آن جا 450 دانشمند و مدرس و 7 هزار طلبه و دانشجو حضور داشتند. اهل علم از کشورهای مختلف دنیا به ربع رشیدی روی می‌آوردند. در این دوره، گذشته از شهرک علمی ربع رشیدی،‌ مساجد، مدارس، دارالشفاها، رصدخانه، کتابخانه‌ها، حمام‌ها و کاروانسرا، بازارها و قلعه‌ها نیز ساخته شد. در این دوره تجارت در تبریز بسیار توسعه یافت. این شهر در نیمه‌ی اول قرن 14 م. راه‌های کاروان‌رو سیواس- ارزنجان- ارضروم را به هم وصل می‌کرد. راهی تجاری که از خوی به تبریز می‌آمد، از صوفیان و مرند می‌گذشت و تبریز تبدیل به دروازه‌ی اصلی تجارت جهانی شده بود. شاخه‌ی شمالی جاده‌ی ابریشم از بیله‌سوار- محمود آباد- شماخی – دربند می‌گذشت و جاده‌ی فرعی دیگر از لنکران رد می‌شد.[4]

در دوره‌ی قارا قویونلوها (1468- 1406 م.) تبریز مرکز و پایتخت دولتی بود که به ایالات آذربایجان، آران،‌ عراق عرب، عراق عجم، فارس، کرمان و آناطولوی شرقی حکومت می‌کرد و اغلب دول همسایه را تابع خود کرده بود. دو مسجد و مدرسه معظم «گؤی مسجد» و بنای اصلی «مظفریه» در این دوران ساخته شد. هر دو «کلیه»هایی بودند که مرکز تلاقی فرهنگ‌ها به شمار می‌رفتند.

در عهد آق قویونلوها تبریز مورد توجه کشورهای اروپایی قرار گرفت. بازار تبریز در همین عهد ساخته شد. در روزگار «اوزون حسن» مرکز فرماندهی وسیعی با نام ......... ایجاد گردید که بعدها در دوران شاه عباس صفوی در شهر اصفهان، میدان نقش جهان را با گرته‌برداری از آن ایجاد کردند. این مرکز فرماندهی اکنون تبدیل به بازار تره‌بار شده است و به میدان صاحب الامر معروف است. اوزون حسن علاوه بر توفیق در جهان سیاست، تبریز با تبدیل به یک مرکز عظیم فرهنگ اسلامی کرد. بیش از چهارصد تن از شعرا در دربار او در محل میدان صاحب الامر اسکان داده شده بودند. دو کتاب معروف «اخلاق جلالی» اثر جلال الدین دوانی و «تاریخ دیاربکریه» در عهد او تالیف شد. جانشین او سلطان یعقوب دولت خود را به نیرومندترین دولت عصر خود تبدیل کرد، خود او شعر می‌گفت و در دوره‌ی حکومت 12 ساله‌ی خویش مجموعه‌ی عظیم «هشت بهشت» را بسیار توسعه داد. این مجموعه‌ی عظیم بعدها در عهد حکومت صفوی و قاجار تبدیل به محله‌ی بزرگی شد که اکنون از میدان صاحب الامر تا «سرخاب قاپوسی» ادامه دارد. این مجموعه از طریق دو پل بر «آجی چای» به بازار سرپوشیده‌ی تبریز وصل می‌شد که مرکز اصلی استقرار تجار جاده‌ی ابریشم بود.

در عهد صفویان بر این عظمت افزوده شد. شاه تهماسب اول صفوی مالیات‌هایی را که از زمان ایلخانیان از تجار و هنرمندان اخذ می‌شد، به تمامی لغو کرد. بنا به نوشته‌ی حسن بیگ روملو شاه تهماسب اول مالیات‌ها را تا 30000 تومان لغو کرد.[5]

شاهان صفوی به تجارت خارجی، در رقابت با دولت عثمانی اهمیت فراوان می‌دادند. مثلاً شاه اسماعیل همه‌ی راهزنانی را که به یک کاروان تجاری این جاده حمله کرده بودند مجازات کرد.[6] تبریز در روزگار صفویان به مهم‌ترین مرکز تجارت جهانی تبدیل شده بود. یک سیاح فرانسوی موسوم به لابولای که در سال 1645 م. از تبریز دیدن کرده،‌ می‌نویسد:«تبریز معروف‌ترین مرکز تجارت در قاره‌ی آسیا است. کاروان‌های تجاری همه از این شهر می‌گذرند. از کشورهای اروپایی و هندوستان و ونیز به این شهر طلا،‌ نقره، کهربا، مرجان، پارچه‌های ظریف و از کشورهای شرقی و چین ابریشم، یاقوت، الماس، پارچه‌های کتاب، ادویه‌جات سرازیر می‌شود. در این شهر کارگاه‌های ابریشم‌بافی فراوانی وجود دارد و محصولات آن‌ها به آفریقا ارسال می‌شود.»[7]

جاده‌ی ابریشم در چین از طرف پادشاه سلسله‌ی «باتیهان» موسوم به «چانگ چیان» تاسیس گردید و در آغاز از «چنان» شهر کهن چین به شهر رم در ایتالیا ادامه داشت و به دو شاخه‌ی اصلی جنوبی و شمالی تقسیم می‌شد. شاخه‌ی جنوبی از «دون هاونگ» شروع می‌شد و از شمال ایران و مرکز تبریز تا شهر رم ادامه می‌یافت. شاخه‌ی شمالی نیز از جنوب غربی رد می‌شد. راه دیگری وجود داشت که از شهر «چوانگ چو» به آفریقای شمالی می‌رفت. راهی که از ایران و از مرکز تبریز می‌گذشت، در میان این سه راه فعال‌تر و پرکاروان‌تر بود و جاده‌ی اصلی به شمار می‌رفت. همین جاده است که از سوی فردیناند ریهتوفن Ferdinand Rihtofen آلمانی، جاده‌ی ابریشم نامیده شد. وی تاکید می‌کند که ابریشم تبریز از همین جاده به ایتالیا سرازیر می‌شد. و به همین دلیل آن را «جاده‌ی ابریشم» نامید. در سال‌های اخیر برخی از دولت‌های غربی از جمله آمریکا، در طرحی که به عنوان «مدرن سازی جاده‌ی ابریشم» داده‌اند، ایران و تبریز را حذف کرده‌اند! این طرح بدون حضور ایران و بدون بها دادن به شهر تبریز- مرکز اصلی جاده‌ی ابریشم در همه‌ی سده‌ها- بی‌معنا خواهد بود. اجرای چنین طرحی مشکوک و زیر سؤال است. همان گونه که کشور ترکیه اولین دروازه‌ی اروپا در جاده‌ی ابریشم به شمار می‌رود، ایران نیز آخرین دروازه‌ی آسیایی این جاده محسوب می‌شود. نمی‌توان یکی از این دروازه‌ها را حذف کرد. اکنون که هم‌زمان با سخنرانی من طرح عظیم تونل دریای مرمره افتتاح می‌شود اهمیت اتصال از طریق ایران بیشتر نمود پیدا می‌کند. این جانب پیشنهاد می‌کنم که در همایش‌های بعدی جاده‌ی ابریشم، تبریز به عنوان یکی از مراکز اصلی تجارت شرق و غرب و بلکه به عنوان مبدأ و مرکز کهن جاده‌ی ابریشم مورد تحقیق و بررسی علمی بیشتری قرار گیرد. کاروانسراها، بازارها، پل‌ها، مساجد، مجموعه‌های فرهنگی و تجاری که در سده‌های میانه در گذرگاه‌های کاروان‌های آسیای میانه به اروپا قرار داشت، معرفی و شناخته شود.



[1] یاقوت حموی. معجم البلدان، ص. 174 / تاریخ یعقوبی. بیروت نشری، 2 جلد، ص. 371/ بلاذری. گؤستریلن اثری، ص. 331/ حدود العالم، ص. 158.

[2] حدود العالم، تهران نشری، ص. 158. / ابن حوقل، کتاب المسالک و الممالک، لیدن، 1872، ص. 246، فارسجا ترجمه سی، ص. 92. / مقدسی. احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص. 378. / دیوان قطران تبریزی، ص. 208.

[3] Bünyadov, Z. M. Azerbaycan Atabeyler Devleti, Bak., Elm, 1985.

[4] Oldenburq. S. F. Qərbın Şərqlə əlaqəsi qədimdir. Çeviren: Vəliyev, İpek yolu jurnalı, 1998, No. 33, s. 57.

[5] Fərzəliyev Ş. Azərbaycan XV- XVII əsrlərdə, Bak, Elm, 1983, s. 85.

[6] Əfendiyev O. Azerbaycan Safeviler Devleti, Azerneşr, 1993, s. 213.

[7] عون اللهی، سید آقا. اورتا عصرلرده تبریز شهری نین تاریخی، انتشارات یاران، تبریز، 1384، ص 169.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید