متن سخنرانی دکتر حسین محمدزاده صدیق در همایش امیر علیشیر نوایی.
مشهد مقدس، دانشگاه فردوسی، بهمن 1393
چکیده
سنگلاخ مشتمل بر شرح واژههایی دشوار دوازده جلد اثر منظوم و نه جلد اثر منثور امیر علیشیر نوایی (متوفی 906 هـ . / 1500 هـ . ) به دست میرزا مهدی خان استرآبادی (متوفی: بعد از 1173 هـ . ) منشی الممالک نادر شاه افشار، در سال 1172 و یا 1173 (1758- 1760 م.) در دو بخش اصلی تالیف شده است.
بخش اول شامل لغات جغتایی است که به ترتیب حروف به «کتاب» تقسیم شده است. مانند کتاب الالف، کتاب الباء و . . . در هر کتاب نخست فعلها به صورت مصدر آمده و نامواژهها همگی با عنوان «من الجوامد» از کنشواژهها جدا شده است و بخش دوم عبارت از فرهنگ لغات و عبارات فارسی به کار رفته در برخی از آثار نوایی (دیوانهای چهارگانه و محبوب القلوب) است که به نظر مؤلف از سوی لغتنویسان قبلی آثار نوایی در باب آنها توضیحات کافی داده شده است. اولین مدخل بخش دوم «آب آتشرنگ» در معنای شراب است.
سنگلاخ دارای 6000 لغت و 2500 شاهد مثال از متون آثار نوایی است. این کتاب به عنوان گنجواژهی آثار امیرعلیشیر نوایی و فرهنگی گستردهنگار اهمیت زیادی در تاریخ فرهنگ ایران زمین دارد و مورد توجه اهل فضل و ادب بوده است. چنانچه در روزگار نائب السلطنه عباس میرزا و به خواهش وی از سوی حکیم محمد خویی چکیده نگاری شده و تحت نام «خلاصهی عباسی» معروف گشته است.[1]
کلید واژهها: امیر علیشیر نوایی، میرزا مهدیخان استرآبادی، سنگلاخ، لغات دشوار آثار نوایی، خلاصهی عباسی.
Abstract
Sanglakh consists of descriptions for difficult terms. It is in twelve volumes of poesy and nine volumes of prosaic text and is the master piece of Ami Ali-Shir Navai (906-1500 H). It is compiled in two main sections between 1758 and 1760 by Mirza Mehdi Khan Astarabadi (died after 1173 H.), Nadir Shah Afshar’s secretary.
The first section consists of Joghatai Turkic words which is divided to books according to alphabetical order i.e. book A, book B and so on. In each book, first the verbs are described in their infinitive forms and then nouns are all listed with “Min-al Javamid” title «من الجوامد». The second section consists of Persian words used in some of Navai’s works The Four Divans and Mahbub-ul Ghulub which in my opinion sufficient description about these is made by previous lexicographers. The first entry of the second section is “Ab-i Atash Rang” (آب آتشرنگ), meaning wine. Sanglakh has 6000 words and 2500 examples from Navai’s works. This book has a significant importance in Iran’s cultural history and has been in the centre of scholars’ attention, as in Naib ul-Saltaneh Abbas Mirza’s era and in his request, Hakim Muhamed Khuyi has summarized the book under “Kholaseye Abbasi” name.
Key words: Amir Alishir Navai, Mirza Mehdi Khan Astar Abbadi, Sanglakh, difficult terms in Navai’s works, Kholaseye Abbasi
مقدمه
سنگلاخ، فرهنگ لغات ترکی جغتایی به فارسی است که مشتمل بر واژههای دشوار اشعار امیر علیشیر نوایی (متوفّی 906 هـ . ق./1500 م.) وزیر ادیب و دانشدوست معاصر سلطان حسین بایقارا ( 912 – 873 هـ . ق./1506 – 1469 م.) میباشد. این کتاب را میرزا مهدیخان استرآبادی (متوفّی: بعد از 1173هـ. ق.)، منشیالممالک نادرشاه افشار، در سال 1172 و یا 1173 (1758- 1760 م.) تألیف کرده است.
وی هدف خود را از نگارش این کتاب در مقدّمه چنین شرح میدهد:
«بندهی حقیر محمّد مهدی – غَفَرَ ذُنوبَه – از مبادی حال به خواندن اشعار امیر نافذالأمر کشور بلاغتگستری و سخنآرایی، امیر علیشیر نوایی، شوقی تمام و به دانستن آن کلام میل مَالاکَلام داشت، بعد از آنکه - فِیالْجمله - تتبّعی حاصل شد، منوی خاطر گشت که لغات مشکلهی آنها را جمع سازد و بر معانی آن لغات، کتابی پردازد.»
به گفتهی استرآبادی، وی پس از مطالعهی دوازده جلد اثر منظوم و نه جلد اثر منثور از آثار امیر علیشیر نوایی نگارش کتاب سنگلاخ را آغاز کرد.
کتاب سنگلاخ در سه بخش اصلی سازهبندی شده است:
بخش نخست که مؤلّف به آن نام «مبانیاللغة» داده است، شامل مقدّمهای در معرّفی خود و علت تألیف و سپس بحث مفصّلی در دستور زبان ترکی چاغاتایی منقسم به قسمهایی با عنوانهای مبناء، باب، قاعده و جزء آن است.
در انتهای بخش نخست، فصلی افزوده و لیستی شامل دوازده بند آورده و در آن به ذکر عبارات و لغاتی از آثار نوایی پرداخته است که معانی آنها برایش مکشوف نبوده است.
بخش دوّم، متن اصلی کتاب سنگلاخ است که مؤلف آن را در واقع به صورت یک لغتنامهی ترکی به فارسیِ گسترده، نگاشته است.
ساختار بخش دوّم بدینگونه است که اوّل به ترتیب حروف به «کتاب» تقسیم شده، نظیر: کتابالألف، کتابالباء و ... سپس در هر کتاب سه بخش زیر آمده است:
باب المفتوحات
باب المکسورات
باب المضمومات
هر یک از این بخشها نیز به ترتیب حروف پس از حرف با صدا بخشبندی شده است. افعال، اوّل به صورت مصادر آمده و سپس مشتقّات آن داده شده است. نامْواژهها، همگی با عبارت «مِنَ الْجوامد» از کنش واژهها جدا شده است.
بخش سوّم، عنوان «تذییل» دارد و عبارت از فرهنگ لغات و عبارات عربی و فارسی به کار رفته در آثار نوایی (دیوانهای ترکی و محبوبالقلوب) است که به نظر مؤلّف از سوی لغتنویسان قبلی توضیحات کافی در باب آنها داده نشده بود.
اوّلین مدخل در تذییل «آب آتشرنگ» در معنای «شراب» است.
میرزا مهدیخان در مقدّمه تصریح میکند که علاوه بر آثار نوایی، از دیوانهای لطفی هروی، سلطان حسین بایقارا، دیوان بابر، بابرنامه، کلیله و دمنهی چاغاتایی نیز استفاده کرده است.
سنگلاخ دارای 6000 لغت است و 2500 بیت شعر و جملهی ترکی در آن آمده است.
سنگلاخ به عنوان گنجواژهی آثار امیر علیشیر نوایی و فرهنگ گستردهی ترکی به فارسی اهمّیت زیادی در تاریخ فرهنگ ایران دارد و به ویژه در تبریز مورد توجّه اهل فضل و ادب بوده است. در زمان نائبالسلطنه، عباس میرزا و به خواهش وی از سوی حکیم محمّد خویی چکیدهنگاری شده و تحت نام خلاصهی عباسی معروف گشته است.[2]
پیشینهی پژوهش
از پژوهشهای انجام گرفته بر روی این کتاب میتوان تحقیقات دنیسن راس Denison Ross ژانوس اکمن Janos Ekmann، گرارد کلاوزن Gerard Klauson و کارل منگس Karl Menges را نام برد.
سر دنیسن راس E. Denison Ross بر اساس نسخهی خطّی موجود در موزهی بریتانیا، بخش مبانیاللغة را در سال 1910 در کلکته به شماره 1335 سری جدید از مجموعهی کتب هندی انتشار داد.[3]
ژانوس اكمن Janos Ekmann که سالها در باب زبان و ادبیات چاغاتای و متون بازمانده از آن تحقیق کرده، در سال 1947 تحقیق مفصّل خود در باب مبانیاللغة را به چاپ رسانید. وی در پژوهشی صد صفحهای[4] نخست به مبحث آواشناسی میپردازد و سپس در بخش «صرف» پسوندهای جمع، مالکیت و غیره را با مثال شرح داده؛ اعداد، ضمایر، ادات، مشتقات افعال و صفات فاعلی را به بحث میگذارد و سپس در بخش «صرف افعال» از افزودههای واژهساز میگوید. در انتهای پژوهش، معانی لغاتی که در مبانیاللغة آمده است، شرح داده میشود.
ژانوس اکمن Janos Ekmann نزدیک به بیست مقاله دربارهی زبان و ادبیات ترکی جغتایی نگاشته است. وی، نمونههای ادبی جغتایی را تحت عنوان: Çağatay Dili Örnekleriدر سال 1959 در شمارههای 10 الی 15 از مجلّهی Türk Dili ve Edebiyati که از سوی دانشگاه استانبول انتشار مییافت، چاپ کرد. خلاصهی دستور زبان ترکی جغتایی را نیز حاضر کرد. اخیراً مجموعهی مقالات وی را عثمان فکری سرت کایا چاپ کرده است.
بسیم آتالای نیز در سال 1950 یک نسخهی خطی از مبانیاللغه را با مقدّمهای چاپ کرد. [5]
دنیسون ای. روس Denison Ross E. در سال 1910 مقالهای در این باب انتشار داد.[6]
ژانوس اکمن Janos Ekmann در سال 1957 در هشتمین کنگرهی زبان ترکی در آنکارا کتاب سنگلاخ را معرّفی کرد.[7]
اما، گرارد کلاوزن Gerard Clauson بر فاکسیمیلهی نسخهی خطّی موجود در موزهی بریتانیا[8] مقدّمهای افزوده و در آن از ساختار کتاب، نویسنده، نسخ موجود و مخزن لغات گویش چاغاتایی سخن گفته و بخش فهرستگان خود را در نود صفحه بر آن افزوده است. در فهرست اوّل، لغات با حروف لاتین ولی به ترتیب تهجّی حروف عربی و با شماره صفحه و سطر فاکسیمیله داده شده است. فهرست دوّم، در واقع جدول نمایهها است. و فهرست سوّم، شامل لغات ترکی رومی، فهرست چهارم، دربردارندهی لغات گویشهای دیگر ترکی است. فهرست پنجم، لغات عاریتی مغولی را در برگرفته و در فهرست ششم، لغات زبانهای دیگر آمده است. فهرست هفتم، شامل تعابیر مغولی و در فهرست هشتم، نامهای زبانها و گویشهایی که در سنگلاخ آمده، ذکر شده است. و در فهرست نهم، اسامی اشخاص، امکنه و قبایل، و در فهرست دهم اسامی نویسندگان را آورده است که ما از همهی این فهرستها در تحقیق و نشر خود بهره بردیم.
تحقیق دیگر از آن کارل هیزیس منگس Carl Heinrich Menges است که در سال 1956 به طور مستقل چاپ شده است.[9] این پژوهش شامل مقدّمهای در موقعیّت گویش چاغاتایی در میان گویشهای ترکی و بخشهای فونولوژی، مورفولوژی و سینتاکس و مخزن واژگان است. در بخش نخست در باب حروف بیصدا و باصدا و قواعد املاء بحث شده، در قسمت مورفولوژی یا سازهشناسی از صرف اسم، عدد، ضمیر، ادات و فعل و ساخت کلمه سخن به میان آمده و پس از مباحث سینتاکس یا نحو و مخزن واژگان، اندکس مفصّلی آورده شده است.
زندگانی امیرعلیشیر نوایی
نظام الدین امیر علیشیر نوایی در 17 رمضان سال 844 هـ . ق. (9 فوریه 1441 م.) در شهرهرات، در یك خانوادهی اویغور چشم به جهان گشود. نام پدرش غیاثالدینكیچكینهبهادر از نزدیكان ابوالقاسمبهادر حاكم خراسان بود. پدر بزرگِ مادریاش نیز ابوسعید چیچك از بیگلر بیگیهای میرزا بایقارا به شمار میرفت. پدرانش در اصل جزو كارگزاران تیموری به حساب میآمدند.
در منابع زندگیگزاری، از امیر علیشیر به عنوان ندیم سلطان حسین نام برده میشود؛ ولی باید گفت كه به خلاف تمایل وی به كنارهگیری از مناصب دولتی، هیچگاه نتوانست از جوّ سیاسی و دولتی جدا شود و سلطان حسین در ادارهی ملك و دولت پیوسته محتاج تدابیر او بوده است و نزدیك سی و دو سال او را پیش خود نگه داشت. وی در60 سالگی در اقامتگاه خود وفات كرد و در جوار مسجد قدسیه كه خود بنا كرده بود و در مزاری كه قبلاً آماده داشت، دفن شد.
آثار امیر علیشیر نوایی
علیشیر نوایی، گذشته از دیوان و مثنویهای مختلف، آثاری در زمینههای موسیقی و عروض نگاشته و تذكره و تاریخ نیز از خود بر جای گذاشته است. تا كنون 29 اثر مستقل او باز شناخته شده است كه نشانگر تسلط وی به علوم عصر خود و مهارت وی در سخنپروری است:
وی، در عصر خود مبلّغ فداكار اعتنا به زبان و ادبیات تركی و مشوّق جوانان به خلق آثار ادبی در این زبان بوده است. در كتاب محاكمة اللّغتین دو زبان تركی و فارسی را رو در رو مینهد، آن دو را با هم مقایسه میكند و نشان میدهد كه تركی، از هر نظر برتریهای فراوانی دارد و احساسات بسیار رقیق و ادراكات عمیق بشری را میتوان در این زبان بیان كرد. برای اثبات این ادعا، خود پیشقدم شد و در مقابل آثار منظوم و منثور فارسی، نظیر آنها را با حفظ خود ویژگیهای خلاقه ایجاد كرد. این آثار در زمینههای مختلف و به شرح زیر برای ما بر جای مانده است:
1. مذهبی و اخلاقی:
1- 1. چهل حدیث. (886 هـ .)
2 - 1 . نظم الجواهر. ( 890 هـ .)
3 - 1 . لسان الطیر. (904 هـ .)
4 - 1 . سراج المسلمین. (905 هـ .)
5 - 1 . محبوب القلوب. (906 هـ .)
2. تاریخی:
1 - 2. تاریخ انبیا و حكماء. (890 هـ .)
2 - 2. تاریخ ملوك عجم. (890 هـ .)
3 - 2. زبدة التواریخ.
3. رجال و انساب:
1 - حالات سید حسن اردشیر. (896 هـ .)
2 - خمسة المتحیرین. (898 هـ .)
3 - حالات پهلوان محمد. (900 هـ .)
4. تذكره:
1 - مجالس النفائس.(897 هـ .)
2 - نسائم المحبة من شمائم الفتوة. (901 هـ .)
5. زبان و ادبیات:
1 - 5. محاكمة اللّغتین. (905 هـ .)
2 - 5. میزان الاوزان.
3 - 5. رسالهی معما. (898 هـ .)
4 - 5. منشآت. (897 هـ .)
6. خزائن المعانی یا چهار دیوان تركی:
1 - 6. غرائب الصّغر. (904 هـ .)
2 - 6. نوادر الشّباب. (904 هـ .)
3 - 6. بدایع الوسط. (904 هـ .)
4 - 6. فوائد الكبر. (904 هـ .)
7. دیوان فارسی.
8. خمسه:
1 - 8. حیرة الابرار. (888 هـ .)
2 - 8. فرهاد و شیرین. (889 هـ .)
3 - 8. لیلی و مجنون. (889 هـ .)
4 - 8. سبعهی سیاره. (890 هـ .)
5 - 8. سدّ اسكندری. (889 هـ .)
9. اسناد:
1 - 9. وقفیه. (886 هـ .)
آثار فوق را که کتاب سنگلاخ بر اساس آنها تالیف شده است، در زیر معرفی میکنیم:
1- خزائن المعانی
خزائن المعانی مجموعهی چهار دیوان ترکی امیر علیشیر نوایی را در برمیگیرد.
تعداد انواع اشعار دیوانهای چهارگانهی فوق، به شرحی كه آگاه سیرری لوند بر شمرده، چنین است:
غرائب الصغر: دارای 636 غزل، 1 مستزاد، 3 مخمّس، 1 مسدّس، 1 ترجیعبند، 1 مثنوی، 34 قطعه، 131 رباعی.[10]
نوادر الشّباب: دارای 647 غزل، 1 مستزاد، 3 مخمس، 1 مسدس، 1 ترجیعبند، 1 تركیببند، 50 قطعه، 52 معما.[11]
بدایع الوسط: دارای 638 غزل، 1 مستزاد، 2 مخمس، 2 مسدس، 1 نرجیعبند، 1 قصیده، 58 قطعه، 10 لغز، 13 تویوق.
فوائد الكبر: دارای 627 غزل، 1 مستزاد، 2 مخمس، 1 مسدس، 1 مثمن، 1 ترجیعبند، 1 مثنوی، 48 قطعه و 84 مفردات.[12]
ترتیب غزلیات در چهار دیوان فوق به این صورت است كه در آغاز همهی قوافی حروف؛ تحمیدیه، مناجات، نعت و یك غزل عرفانی آورده و سپس غزلهای غنایی و گاه تعلیمی خود را مرتّب ساخته است. در حالی كه تا روزگار وی تحمیدیه و نعت فقط در قافیهی الف میآمده است.
ویژگی دیگر آنكه در كنار 28 حرف سیستم الفبای تركی قافیههای حرف (پ، چ، ژ، لا) را نیز داخل ترتیب غزلها كرده است.
2 – دیوان فارسی
از امیر علیشیر نوایی گذشته از چهار دیوان تركی جغتایی، یك دیوان فارسی نیز بر جای مانده است. این دیوان شامل 6 قصیده، 468 غزل، 1 مسدس، 1 ترجیعبند (در مرثیه)، 36 قطعه، 67 رباعی، 16 ماده تاریخ، 341 معما، 6 لغز است.
دیباچهی دیوان فارسی با قطعهی زیر شروع میشود:
بیت القصیدهی همه خیل سخنوران،
شه بیت جنس نظم همه نظم گستران.
مدح و ثنای پادشهی دان كه از رهش،
یك پاره سنگ شد گهر عالی افسران.
3 – حیرة الأبرار
نظیرهای بر مخزنالأسرار نظامی به شمار میرود.
نوایی نیز به شیوهی نظامی، مثنوی خود را در 20 مقالت بر ساخته است و بر هر مقالت یك حكایت و ساقینامهای در دو بیت افزوده است.
پیش از شروع به مقالتها، سرآغاز، تحمیدیه، 3 مناجات، 5 نعت، ذكر فضل نظامی و امیرخسرو، ذكر فضل جامی، دو پاره نظم در فضیلت سخن، ذكر فضل سلطانحسینبایقارا، سهپاره نظم عرفانی با عنوان حیرت و ذكر فضل خواجه بهاءالدیننقشبندی، آمده است.
شروع آن چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم،
رشتهغه چكدی نئچه درّ یتیم.
هر دُر آنگا جوهر جاندین فزون،
قیمت آرا ایكْی جهاندان فزون.
رشتهسی خود، عقد جهان رشتهسی،
دیمه جهان رشتهسی، جان رشتهسی.
گنج بقا ذكریگه اول كیم یئتیپ،
بو دُر ایله رشتهی تسبیح ائتیپ.
رشته ایمس، طورفه كمندیدور اول،
دؤلت و دین سایدیغا بندیدور اول.
4 – فرهاد و شیرین
نوایی در سرآغاز دومین مثنوی از خمسهی خود از این دو شاعر ترك تبار به نیكی یاد كرده است. سرآغاز آن چنین است:
به حمدك فتح ابواب المعانی،
نصیب ائت كونگلومه فتح اولماغ آنی.
شاعر پس از سرآغاز، تحمیدیه، مناجات، نعت و مراثی آورده و در پارهای در وصف قلم ازنظامیو امیرخسرو و جامی سخن گفته است:
بو ایكّی پیلینی غفران پرست ائت،
میِ رحمتدین ایكّی پیلنی مست ائت.
نواییغه داغی شوكت یئتورگیل،
بو ایكّی پیلدین قوّت یئتورگیل.
ایكی پیل اولسا خسرو یا نظامی،
ایرور یوز پیل چاغلیق پیل جامی.
كؤروپ سرمست جام وحدت آنی،
دئمیشلر زنده پیل حضرت آنی.
5 – لیلی و مجنون
لیلی و مجنونسومین مثنوی از خمسهینواییبه شمار میرود كه در پاسخ و نظیرهای بر مثنویهای نظامیگنجویو امیر خسرودهلویدر بحر هزج مسدّس در 38 پاره و 3622 بیت سروده شده است.
این مثنوی چنین آغاز میشود:
ای یاخشی آتینگ بیله سرآغاز،
انجامیغا كیم یئتر هر آغاز!
ای سندن اولوس خجسته فرجام،
آغازینغا عقل تاپمای انجام.
ای عقلغه فائض معانی،
باقی سن و بارچا خلق فانی.
ای ائلگه عدم بقانی ائیلپ.
ذاتینغا فنانی فانی ائیلپ.
وی این مثنوی را پیش از آنكه جامی آن را به فارسی بیاراید جامهی فاخر تركی در بر كرده است. در فرجام مثنوی، نوایی به گویشی عارفانه چنین میسراید:
یارب، منِ دردمند مهجور،
كیم عشق اوتی جانیم ائتدی محرور.
كونگلومنی بو اوتدان ائتمه محزون،
بیل شؤقینی قیل دمادم افزون.
هم اخگر دین تنیم قوروتگیل،
هم شعلهسیدین كؤزوم یاروتگیل.
آهیمنی كی دودیدین نشان ائت،
اول دود ایله كؤز یاشیم روان ائت.
6 – سبعهی سیاره
چهارمین مثنوی از خمسهی امیر علیشیر نوایی با نام سبعهی سیاره در پاسخ به هفت پیكر نظامی و هشت بهشت امیر خسرو دهلوی در بحر خفیف سروده شده است و داستان زندگی بهرام گور را در بر دارد.
نوایی، اصل داستان را از نظامی اخذ كرده است و با ایجاد دگرگونیهای فراوانی در نقل حوادث، متناسب با سلیقه و اندیشهی خود، اثری كاملا متفاوت آفریده است. وی در باب علل اقدام به تغییر در نقل حوادث گوید:
بیری بو كیم یوخ آندا مایهی درد،
قیلدیلار عشق سوزیدن آنی فرد.
كیم بیره و مهردن بری بولغای،
باخما گر مهر خاوری بولغای.
بولسا تاریخ آلارسا گر مطلوب،
آندا سؤز باغلاماق ایمستورخوب.
سؤز یاساردین چو تاپدی پیرایه،
عشقدین خوشدور آندا سرمایه.
كیم كؤنگولگه اوتی ائشر قیلغای،
جانغا كویدورمگی خبر قیلغای
7 – سد اسکندری
پنجمین مثنوی خمسهی نوایی، سداسكندری نام دارد كه نظیرهای بر اسكندرنامهینظامی و آئینهی اسكندری از امیرخسرودهلوی به شمار میرود و مانند آنها در وزن بحر متقارب (فعولن، فعولن، فعول) سروده شده است و در شرح احوال اسكندرمقدونی فرزند فیلیپ معروف به اسكندركبیر است.
8 – لسان الطیر
مثنوی لسان الطیر نظیرهای بر منطقالطیر عطّار نیشابوری است.
وی در این مثنوی مقام معنوی عطّار را بسیار بها میدهد. در زیر عنوان «قدوة الاحرار و قبلة الابرار شیخ فرید الدین عطّار، قدّس الله روحهغه مدح و ثنا آغازی و اؤز عرض نیازی» گوید:
خلق اوچون مخلوط ایتیب گول بیرله قند،
طبعیغه گول قند یانگلیغ سودمند.
چون «مصیبت نامه»سین ائیله بیان،
یوز مصیبت نفسقه ائیلپ عیان.
هر مصیبتدین كؤنولگه سور اولوب،
كیم كؤنول او سوردان مسرور اولوب.
چون رقم ائیلیپ «ایلاهی نامه»نی،
وحیغه ائیلپ محرّر خامهنی.
شرح اسرار ایلاهی ائیلهبن،
خلق آرا شرحین كماهی ائیلهبن.
چونكه «اشترنامه» ائیلپ آشیكار،
نكتهسی بختیلرین تارتیب قطار.
9 – محاكمة اللغتین
امیر علیشیر نوایی از تألیف این اثر در جمادی الاول سال 905 هـ . فارغ شده است. موضوع آن تحقیق در كیفیت دو زبان تركی و فارسی و اثبات تفوّق اولی بر ثانی است. پیش از او شیخمحمودكاشغری با تألیف دیوانلغاتالترك به زبان عربی در سال 466 هـ . تركی و عربی را رو در رو نهاده و این دو زبان را چون دو اسب شرطبندی ارزیابی كرده بود و چهار قرن پس از او، امیر نظام الدین علیشیرنوایی با تألیف این اثر، این بحث زبانشناسی را به گونهای دیگر پیش كشید.
در مقدمه گوید:
«باید دانست كه ترك از عجم تیز فهمتر و بلند ادراكتر و از لحاظ خلقت صافیتر و پاكتر خلق شده [است] و عجم از ترك از جهت تعقّل و علم دقیقتر و از حیث كمال و فضل و . . . عمیقتر به ظهور آمده است و این حال از صدق و صفا و حسن نیت تركان و از علم و فنون و حكمت فارسیان پیداست . . . »
10 – میزان الأوزان
امیر علیشیر نوایی، میزانالاوزان را به عنوان نظیرهای بر رسالهی عروض اثر عبدالرَّحمنجامی نگاشته است. به گفتهی فؤادكؤپرولو، وی آن را در اواخر عمر، به نظر آگاه سرّی لوند بعد از 898 هـ . به قلم آورده است.[13]
كتاب دارای مقدمهای حاوی حمد و نعت و سخن در شرف فن عروض است سپس از معنای كلمهی عروض، هشت تفعلهی سالم و زحافات و فروع و بحور آنها و دو اثر و تقطیع شعر و نمونههایی از اشعار خود شاعر سخن میرود. در این رساله، گذشته از عروض كلاسیك تركی كه اشتراكات زیادی با عروض عربی و فارسی دارد، از قالبهای شعری خاص تركی نظیر تویوق Tuyuq، قوشوق Qopşuq، چنگه çəngə، آرازواری Arazvārı، توركی Türki و جز آن نیز سخن رفته است.
11 – مجالس النفائس
كتاب مجالسالنّفائس را نوایی ده سال پیش از وفات خود تألیف كرده است. در آن شرح حال مختصر و نمونهی آثار بیش از 380 تن از شعرای عصر خود را آورده است.
مجالسالنفائس یكی از نخستین تذكرههای شعراست كه به زبان تركی نوشته شده است. به خلاف برخی تذكره نویسان فارسی زبان – كه اغلب خودنگری پیشه داشتند و از شعرای عربی گوی و تركی سرای ایرانی كمتر نام میبردند- علیشیرنوایی در كنار تركیسرایان سترگی چون سكاكی،لطفیهروی،گدایی و جز آن از خیل عظیم شعرای فارسیسرا در عصر و زمان خود نیز نام میبرد. این اثر به لحاظ اهمیتی كه در تاریخ ادبیات فارسی نیز داشته، چند بار به فارسی ترجمه شده است.
12 – نسائم المحبة من الشمائِم الفُتوّة
برگردانی با افزایشها و كاهشهایی از نفحات الانس جامی است. متن انتقادی آن در سال 1996 از سوی كمالاراسلان چاپ شده است.[14] اثری بسیار مهم است كه در باب اولیاء تصوّف آسیای میانه، اطلاعات ذی قیمتی در بر دارد.
13 – سراج المسلمین در عقاید دینی
نوایی در سبب نظم این کتاب گوید:
قیلور عرض اوشبو وادی رهنمایی،
غریب بینوا، یعنی نوایی.
کی چون آفاق شاهی دؤولتیندن،
آنین هم تربیت، هم هیمّتیندن.
نه شه سلطان حسین، اول شاه غازی،
ممالیک شهرلرین سرفرازی.
کی مین ییل عالم ایچره جاهی بولسون،
سلاطین بندهی درگاهی بولسون.
مینینگ نظمیم یاییلدی عالم ایچره،
کؤپ آفت سالدی خیل آدم ایچره،
... دئدیمکیمائیلهیین بیر نوسخه مسطور،
کی بولغای دین و اسلام ائوی معمور.
هم ایتکیریمین بورون شرح عقاید،
کی اسلام اهلیغه بیرگهی فوائد.
کیدین اهلینین اولغای دلپذیری،
مسلمانلیغ ائشیده ناگوذیری.
بیان قیلغاینین آنداق روشن و پاک،
کی ادراک ائتمهکی آنی خیلِ ادراک.
نوایی در این کتاب به شرح احکام شریعت و قواعد عقاید در فصل بندهای مختلف با عنوانهای مانند: در اجمال قاعدهی ایمان، شرح ارکان اسلام پرداخته است.
14 – محبوب القلوب
این اثر پرحجم، یادگار عظیمی در بررسیهای تاریخ جامعهشناسی عصر مؤلف است.
باید گفت كتاب پرحجم محبوب القلوب از نوع «پندنامه»هایی است كه در آن از انواع مسالك، طرائق، مشاغل و افراد نام برده شده است. در باب خواجه عبدالله انصاری، عبدالرحمان جامی، بایزید بسطامی، انوری، منصور حلاج، حافظ، سعدی و جز آن در آن لطایفی ذكر شده است.
15 – رسالهی معمّا
این رساله را به فارسی تألیف كرده است و آن را به عبدالرحمن جامی تقدیم كرده است. نوایی در خمسهالمتحیّرین گوید که آن را به خواهش جامی به نظم درآورده است.
16 – مناجات
اثری منثور است. نمونهای از آن:
« ایلاهی! اکرم الاکرمسن و من گنهکار. ایلاهی! ارحم الرحمانسان و من تیره روزگار.
ایلاهی! اگرچه جورم و عصیاندان اؤزگه ایشیم یوخ، اما سندن اؤزگه همکیشیم یوخ.
ایلاهی! یوخ ایردیم، وار ائتدین. طیفل ایردیم، اولوغلار جرگهسینه قاتدین . . .
ایلاهی! دیلیمی نعمتِ بیقیاسینا شاکر ائیله و کؤنلومو حمد و سیپاسینا ذاکر ائیله . . .
ایلاهی! بیعلاج درده علیل قیلما و بیمروّت نامرده ذلیل قیلما . . . »
17 – چهل حدیث
ترجمهای از اربعین حدیث جامی است كه مولانا حكیم ملا محمد فضولی نیز آن را به تركی آذری برگردانده است.[15]
18 – نظم الجواهر
در پاسخ به رسالهای از سلطان حسین بایقاراكهدر ستایش نوایی بوده است. وی این پاسخنامه را در سال 890 هـ . تصنیف كرده است. و آن در واقع برگردانی از كلمات قصار حضرت علی(ع) تحت عنوان نثر اللآلیاست که در ترجمه، نظم الجواهر نام گرفته است. در آن 266 کلمه از کلمات قصار حضرت علی (ع) را به شکل رباعی ترجمه کرده است.
19 – تاریخ انبیاء و حکماء
نوایی در این کتاب، تاریخ انبیا از حضرت آدم تا حضرت محمد (ص) را نگاشته است. در میان آنان، نام کسانی که در پیغمبر بودن آنان اختلاف است نیز آمده است.
20 – تاریخ ملوك عجم
در چهار طبقه، خلاصهای از تاریخ شاهان عجم است كه آن را بعد از كتاب تاریخ انبیا و حكما نوشته است.
21 – زبدة التواریخ
حاوی برگزیدهای از وقایع تاریخی جهان تا روزگار مؤلف است.
22 – حالات سید حسن اردشیر بیگ
شروع این رساله چنین است:
«سالک فانی و گوهر کان معارف و معانی، سید حسن اردشیر – رحمة الله – سیرت و حالاتیندا. آنلارین آتاسی اردشیر میرزا ملازم ایرکندوز. قوشچولوق شیوهسینده ملازمت قیلور ایرکندور. اول فنده غایت ملایمت و نهایت مهارتدن قوش بیگلیگی منصبینه یئتیبدیر. بلکه موندان داخی بؤیوکرک مناصب کسب ائدپدور.
کؤپ هنرلیک کیمسه شهلارغا ایتر دمسازلیق،
قوشدیلینبیلگنسلیمانغاقیلورهمرازلیق ...
نوایی در حالات حسین اردشیر از علاقهی او به آثار شعرایی چون لطفی، مقیمی، حافظ و عطار سخن میگوید.
23 – خمسة المتحیّرین
در شرح احوال و آثار عبد الرحمان جامی كه پس از مرگ وی نگاشته شده است. شروع آن چنین است:
اول عالم علّامغا یوز حمد و ثنا،
کیم آدم ایله دوزدوچو بو دیر فنا.
عملیغه ملک سورمهدی بیر حرف یانا،
جز نکتهی سبحانکه لا علم لنا.
یوز نعت آنا کیم خلق کریم ایردی فنی،
یعنی کی کرم کانی رسول مدنی،
مونداق دئدی علم اهلینی ائیلرگه غنی،
من اکرم عالماً فقد اکرمنی.
24 – حالات پهلوان محمد
در شرح احوال پهلوان محمد صوفی، طبیب، موسیقی شناس و ادیب عصر نوایی است.
25 – وقفیه
موقوفات مدرسهی هرات كه میرعلیشیر بانی آن است، اثر منثوری است كه از وی بر جای مانده و گذشته از فواید تاریخ نثر تركی جغتایی حاوی اطلاعات سودمند و نكات مفید از وقفیههای او است.
26 – منشآت
حاوی منشآت فارسی و تركی نوایی است.
«سنگلاخ» و تقلید از آن
همان گونه که اشاره شد، کتاب فرهنگ گستردهی «سنگلاخ» با آوردن امثله و شواهد فراوان از آثار نوایی، در شرح لغات و اصطلاحات دشوار ترکی و عربی و فارسی این آثار نگاشته شده، سالها مورد توجه نواییپژوهان و مقلّدان آثار وی بوده است. در زیر کتابهایی را که به تقلید از «سنگلاخ» در شرح آثار نوایی معرفی شده است، معرفی میکنیم:
خلاصهی عباسی
خلاصهی عباسی، برای عباس میرزا نایب السّلطنه فرزند فتحعلیشاه از سوی محمد بن عبدالصبور خویی معروف به حكیم قُبُلی نگاشته شده است.[16] در واقع تلخیصی از سنگلاخ است كه نویسنده در آن، فقط ریشههای كلمات و جامدات را آورده و از ذكر پیافزودهها و مشتقات صرف نظر كرده است.
حکیم محمد خویی در تهیّهی خلاصهی عباسی موارد زیر را عمل کرده است:
1. در متن کتاب مشتقات را کلاً حذف کرده است و به عنوان نمونه آن را فقط در سرواژهی آتماق atmaq آورده و از خواننده خواسته است كه در بقیهی مصادر به همان قیاس عمل کند.
2. گذشته از مشتقات، جز مواردی بسیار اندک، امثله و شواهد را نیز حذف کرده است.
3. بخش مبانی اللغت را نیز تلخیص کرده است و جزء ذکر «بعضی اشعار نوایی که معنی لغت و مضمون شعر مفهوم نگشته» را به عنوان «خاتمه» و بعد از «تذییل» قرار داده است.
4. در بخش «تذییل» نیز مانند متن کتاب چکیدهنویسی کرده است و در هر سرواژه امثله و شواهد را انداخته است.
5. باید اشاره کنم، حکیم خویی در تلخیص سنگلاخ، گذشته از آنکه امثله و شواهد و مشتقات را انداخته، گاهی ضبط برخی سرواژهها را نیز لازم ندانسته است. مانند: آجېقلانماق aclqlanmaq که آوردن آن را بعد از آجېقلاتماق acıqlatmaq ضروری تشخیص نداده است؛ زیرا قواعد سازههای فعلی را در مبانی اللغت آورده و گفته است که خواننده میتواند همهی افعال را به همین قیاس صرف کند.
6. در چکیدهنویسی، حکیم خویی، گاهی به نفع درک و فهم درست خواننده، در متن کتاب تصرّف کرده است و مطلب را روانتر ساخته است. مثلاً در سرواژهی آختا axta در سنگلاخ نوشته شده است: «حیوان خصی، سیما اسب.» و حكیم خویی همین عبارت را به این صورت تغییر داده است: «اسبی كه تخم آن را كشیده باشند.»
و یا در شرح سرواژهی چوت çut در سنگلاخ آمده است:«تیشه را گویند. و آن آلتی است از آهن که نجّاران بدان چوب تراشند.» و حکیم خویی، این همه را چنین خلاصه کرده است:«تیشهی نجاران باشد.»
و یا در توضیح سرواژهی قراقوروت qara qurut به عبارت کوتاه زیر اکتفا کرده است: «آب دوغ جوشانیدهی خشک ساخته.» و این تعاریف را از شرح سنگلاخ به شرح زیر استخراج کرده است:
«آب دوغ است که جوشانیدهی غلیظ آن را کشک سازند و مایهی آن را بار دیگر بجوشانند تا به حدّی که منعقد شود. و آن بسیار ترش و سرد و خشک و مسکّن حدّت خون است. و آن را به عربی، مصل گویند.»
این موارد، نشان میدهد که وی در تلخیص فرهنگ ترکی به فارسی سنگلاخ، با دقّت و وسواسی عالمانه کار کرده است.
7. گاهی نیز توضیحات میرزا مهدیخان را در باب یک سرواژه به تمامی حذف کرده و مثلاً گفته است:«گیاهی معروف است.» (سرواژهی قندرغه qındırğa) و یا حرف «م.» (یا معروف) گذاشته و گاهی توضیح هم نداده است. و به همان حرف میم اکتفا کرده است:
قېنچې qınçı: م. [غلاف را گویند.]
8. گاهی نیز در تلخیص، از میان چند معنی، فقط یک معنی را ذکر کرده است. مانند سرواژهی ابا aba كه فقط «جدّ» را آورده است و معنی دیگر آن یعنی: «نام محلّی در نواحی كابل» را حذف كرده است.
9. حكیم خویی برخی اشتباهات میرزا مهدیخان را نیز بدون ذکر این که اشتباه است، تغییر داده و تصحیح کرده است. مانند: شرح واژهی باجه baca كه در سنگلاخ به غلط نوشته شده است:«روزنه و دریچهی بزرگ.» و حکیم خویی به درستی و به جا صفت «بزرگ» را تبدیل به «کوچک» کرده است. اما این کاهشها همه جا به خواننده کمک نمیکند و گاهی سبب اختلال در معنا نیز میشود؛ چنانکه در شرح سرواژهی چؤرک اوتی çörək oti در سنگلاخ آمده است:
«سیاهدانه که آن را به عربی حبةالسوداء نامند.» و حکیم خویی از این توضیح فقط معادل «حبةالسوداء» را حفظ کرده است.
و یا در سرواژهی آتېم atım در سنگلاخ آمده است:
«به قدر مسافت تیر پرتاب ...» و در خلاصهی عباسی عبارت «به قدر» حذف شده است.
و یا در شرح قبا qaba در سنگلاخ آمده است:
«ستبر و ضخیم و برآمده به شكل حباب.» و در خلاصهی عباسی «برآمده به شکل» حذف شده است.
یا در ذیل سرواژههای حال، چک، چغانه، خوازه در قسمت تذییل از ذکر برخی معانی خودداری کرده است.
10. میرزا مهدیخان در ذکر معانی سرواژهها، نخست معناهای حقیقی یک لغت و سپس معانی مجازی آنها را با تأکید بر مجازی بودن آورده است؛ ولی حکیم خویی اغلب این تأکید را حذف کرده است و معانی مجازی لغات را در ردیف معناهای اصلی و حقیقی آورده است. مانند: سرواژهی اپریک əprik که در ذکر معانی نکرده است و یا در ذیل مادهی آتا ata، از ذكر مجازی بودن معنای «زهاد و مشایخ» خودداری كرده است، و در شرح معنای آجېتماق acıtmaq به مجازی بودن معنای «سوزناک کردن با خارش» تأکید نکرده است.[17]
كلورنامه
كلورنامه اثر محمد یعقوب چنگی در پنج باب و 14 فصل تدوین در موضوع گردآوری تركی چاغاتایی گویش بخارا در روزگار اورنگ زیب پادشاه هند تألیف شده است و با نام كتاب زبان تركی نیز معروف است.
باب اول، شامل افعالی است كه با حرف الف شروع میشود. نظیر: اقوماق، اوقوتماق، آلماق، آیتماق و . . . (99 فعل)
باب دوم، افعالی كه با حرف با شروع میشود. نظیر: بشلاماق، بتمان، بیتورماق، بیورماق و . . . (51 فعل)
باب سوم، افعالی كه با حرف تا شروع میشود. (51 فعل)
باب چهارم، افعالی كه با حرف جیم شروع میشود. (13 فعل)
باب پنجم، افعالی كه با حرف دال شروع میشود. (3 فعل)
باب ششم، افعالی كه با حرف سین شروع میشود. (26 فعل)
باب هفتم، افعالی كه با حرف شین شروع میشود.(5 فعل)
باب هشتم، افعالی كه با حرف ف شروع میشود. (1 فعل)
باب نهم، افعالی كه با حرف قاف شروع میشود. (35 فعل)
باب دهم، افعالی كه با حرف كاف شروع میشود. (20 فعل)
باب یازدهم، افعالی كه با حرف میم شروع میشود. (3 فعل)
باب دوازدهم، افعالی كه با حرف نون شروع میشود. (1 فعل)
باب سیزدهم، افعالی كه با حرف هاء شروع میشود. (3 فعل)
باب چهاردهم، افعالی كه با حرف یاء شروع میشود. (41 فعل)
بخش پایانی كتاب در اصطلاحات هشت موضوع به شرح زیر تنظیم شده است:
- موضوع آسمان. مانند: كوك، قویاش، گونش، آی و . . .
- موضوع زمین.
- موضوع اسبها و دیگر حیوانات.
- موضوع پرندگان.
- موضوع آدمیان.
- موضوع اسماء خویشاوندی.
- اسلحه.
- اعداد.
- ضمائر و صفات.
این كتاب در سال 1982 با استفاده از دو نسخهی خطی، در تاشكند چاپ شده است.[18] این فرهنگ شبیه فرهنگ فضل الله خان است و نویسندهی آن یعنی محمد یعقوب چنگی مانند فضل الله خان از اهالی هندوستان به شمار میرود.
لغت تركی یا رسالهی فضل الله خان
فرهنگ چاغاتایی- فارسی فضل الله خان بر اساس لغت آبوشقا تألیف شده و در سال 1825 در كلكته به چاپ رسیده است. این كتاب به توصیهی محمد اورنگ زیب خلف بابرشاه در هندوستان تألیف شده است.
این كتاب با نام لغت كلكته نیز معروف است. كتاب، پس از مقدمهای در صرف، به سه بخش تقسیم شده است:
- افعال
- اسماء
- نامهای حیوانات، نباتات، معادن، قبایل و عشایر ترك و اصطلاحات حربی و غیره.
مؤلف این فرهنگ، فضلعلی خان كلبعلی بن مرشد قلی بن فتحعلی قاجار قزوینی است و منسوب به سلالهی قاراقویونلوها میباشد كه در عهد صفویان كه از گنجه به قزوین كوچ كردهاند. وی در زمان جنگ ایران و روس در عهد فتحعلیشاه، در جنگ شركت كرده است. در مقدمه میگوید كه برای فهم بهتر اشعار علیشیر نوایی و به امر شاه و ذوات ممتاز این اثر را تألیف كرده است.
وی در مقدمهی مفصّلی كه بر این كتاب نوشته، تركی آذری را با تركی چاغاتایی رو در رو نهاده است. وی میگوید كه یك دهم لغات تركی آذری در تركی چاغاتایی موجود است.
فضل الله خان میگوید كه نسخهاز سنگلاخ را از شخصی به نام آقا میرزا تقی آبادی گرفته و با استفاده از آن این كتاب را تألیف كرده است. این كتاب نیز مانند سنگلاخ بر اساس آثار نوایی تألیف شده است ولی در آوردن امثله و شواهد، مؤلف از لطفی، میر حیدر، عبید الله خندان، فضولی، ملا صوفی نیز استفاده كرده است. این كتاب هنوز چاپ نشده است.[19] این كتاب با نام لغت اتراكیه نیز معروف است.
التّمغای ناصری
تألیف شیخ محمد صالح اصفهانی بر اساس سنگلاخ در روزگار ناصر الدین شاه تألیف و به وی تقدیم شده است. مقدمهی آن در واقع خلاصهای از مبانی اللغت است. برخیها آن را تألیف رضا قلی خان هدایت میدانند كه قطعاً سهو است. نسخههای خطی چندی از آن موجود است.
لغت چغتای و تركی عثمانی[20]
این كتاب اول بار در سال 1298 هـ . در استانبول چاپ شده است. مؤلف آن شیخ سلیمان افندی بخاری در مقدمه میگوید:
«. . . ارباب لغات عندنده معلوم اولدیغی وجهله چغتای لسانی دنیاده بولنان آنا لسانلردن بیری اولوب، آسیای وسطانك عموم اهالیسی بونكله متكمدر. ایشته بو جهتله لسان مذكورك اهمیتی دركاردر بالخصوص لسا تركی عثمانینك اصل و مأخذی اولمق مناسبتیله، ممالك محروسهی شاهانهده تعلم و اعتنایه شایان اولدیغی محتاج بیان و ایضاح دكلدر.»[21]
سپس خود را كه از اهلی بخارا بوده و سالها در كشور عثمانی زندگی كرده و به هر دو گویش چغتایی و عثمانی تسلط دارد، معرفی میكند و دربارهی تألیف خود، میگوید:
«ممالك عثمانیهده اپوشقه اسمیله معروف بیر چغتای لغت كتابی موجود ایسهده، یك مختصر اولدیغتدن اشبو اثر عاجزانهمك وسعت و مكملینی جهتیله اربابی عندینده مظهر حسن قبول اولهجغی اعز مأمولدر.»[22]
در این كتاب وی با ذكر شاهد مثال از آثار نوایی، سلطان حسین بایقارا و میر حیدر و برخی از شعرای عثمانی، پس از پیشگفتاری كوتاه در دستور زبان و قواعد گویش تركی چاغاتایی، لغات را در فصلهای مختلف مانند: فصل الف، فصل باء و . . . با مثال معنی و تفسیر كرده است.
خلاصهی این كتاب را ایكناكینوس در سال 1902 با ترجمهی آلمانی چاپ كرد.[23] در این ترجمه لغات با الفبای لاتین داده شده و سپس معانی آنها به تركی و هم به آلمانی آمده است.
چاپ استانبول را در تبریز آقای حسن بیگ هادی در سال 1383 تكثیر كرده و در اختیار محققان گذاشته است.
فرهنگ كورتیل
فرهنگ تركی چاغاتایی- فرانسوی كورتیل در سال 1870 در 560 صفحه چاپ شده است.[24] مدخلها در این فرهنگ بر اساس سیستم الفبای عربی تنظیم شده است. علاوه بر شرح معانی، امثله و شواهد نیز ترجمه شده است.
بدایع اللغه
این كتاب از كهنترین فرهنگ لغتهای چاغاتایی به فارسی است كه در روزگار سلطنت سلطان حسین بایقارا تألیف شده است. نویسندهی آن طالع مسمّی به ایمانی است و در مقدمه میگوید كه آن را به امر سلطان حسین بایقارا برای شرح و تفسیر لغات آثار نوایی ترتیب داده است.
این كتاب یكی از كتب چهارگانه است كه میرزا مهدی خان در مقدمهی سنگلاخ از آنها نام میبرد و در واقع منبع اصلی كتبی كه بعدها تألیف گردید بوده است. میرزا مهدی خان و فتحعلی قاجار قزوینی بارها به آن مراجعه و اشاره كردهاند.
نسخهی خطی از آن كه در سال 1117 هـ . استنساخ شده، در كتابخانهی لنینگراد سابق محفوظ است كه در سال 1961 از طرف بُروكوف به صورت فاكسیمیله انتشار یافته است.[25] در اغلب تحقیقاتی كه در تركیه و اروپا انجام پذیرفته ادعا میشود كه این نسخه، منحصر به فرد است.[26] در حالی كه ما، در ایران از همین كتاب دو نسخهی خطی با ارزش به شمارههای 339 و 814 در كتابخانهی شهید مطهری نگهداری میكنیم.
طالع ایمانی در مقدمهای كه بر اثر خود نوشته، گفته است كه به امر سلطان حسین بایقارا با استفاده از كتاب لغتهای موجود در این موضوع، بدایع اللغة را ترتیب داده است. این كتاب لغتها هنوز بر جهان تركی پژوهی نامكشوف است. وی نزدیك یك هزار كلمه در این كتاب وارد كرده است و در آن از آثار نوایی، لطفی و میرحیدر شاهد مثال آورده است. در متنی كه آن را آرمین وامبری انتشار داده است. سیستم الفبایی لغات با حروفنگاری الفبای عربی و در مقابل هر مدخل تلفظ آن به حروف لاتین آورده شده است. فقط معانی لغات آمده و امثله و شواهد آن حذف شده است. ترتیب لغات بدین شرح است:
الف مفتوحه، الف مكسوره، الف مضمومه، باء مفتوحه، باء مكسوره، و . . .
این كتاب دارای 22 صفحه مقدمه و 107 صفحه متن است. اما متن چاپی ویلیامینوف- زرنوف Veliaminof- zernofدارای 420 صفحه است و به ترتیب زیر تقسیم شده است:
باب الالف: حرف الالف المفتوحه و . . .
مدخلها با حروف درشتتر از متن چاپ شده و در مقدمهی 27 صفحهای نشر آرمین وامبری معرفی شده و اطلاعاتی در باب میر علیشیر نوایی و آثار وی داده شده است. اما نشر بسیم آتالای كه پس از وفات وی انتشار یافته، با مقابلهی نسخ موجود در كتابخانههای تركیه انجام پذیرفته است. به گفتهی وی این نسخهها چندان تفاوتی با هم ندارند. وی علاوه بر انتشار متن به انتهای كتاب فهرست لغات موجود را با الفبای لاتین و با ذكر شماره صفحهی متن داده است.
بروكوف در مقدمهای بر نشر خود نوشته، بدایع اللغة را با لغت آبوشقا و سنگلاخ رو در رو نهاده است و
در مقابل هر مدخل تلفظ لاتینی آن را آورده است. پس از ذكر معانی و تفسیر لغات معانی آنها را كتابهای آبوشقا، شیخ سلیمان افندی،Dictionnarre türk- oriental ، فتحعلی، بوداقوف و راولوف نیز جستجو كرده و موارد اختلاف را ذكر نموده است و پس از این همه تفصیلات نسخهی شمارهی 35 كتابخانه دولتی لنینگراد به نام سالتیكوف شچدرین را به صورت فاكسیمیله چاپ كرده است.
لغتنامهی آبوشقا
لغتنامهی آبوشقا، فرهنگ تركی چغتایی به تركی عثمانی است. این اثر در قرن دهم هجری تألیف شده است و از آنجا كه نام اصلی و نام مؤلف آن بازشناخته نیست، اولین لغت آن به عنوان نام كتاب معروف شده است. كلمهی آبوشقا Abuşqa در معنای زن دیرسال و مسن آمده است. این اثر در شرح لغات آثار نوایی است و برای بازشناسی معانی از دیوانهای میر حیدر، لطفی و عبیدالله خان نیز شاهد مثال آورده است.
نویسنده در مقدمه گوید كه برای تهیهی این فرهنگ از 28 اثر منظوم و منثور نوایی استفاده كرده است. در این فرهنگ گذشته از ریشهی لغات و جوامد، اشكال مختلف لغات كه در این آثار آمده نیز ذكر شده است و در جاهای مختلف مسائل دستوری نیز به بحث گذاشته شده است.
از این لغتنامه دو گونهی مشروح و تلخیص شده در دست است. گونهی مشروح مقدمهای به نظم نیز دارد.
نسخههای خطی موجود از آن با نامهای متفاوتی نامیده شده است. مانند:
- كتاب اللغة فی لسان چغتای.
- آبوشقا در لغت چغتای.
- لغات مولانا نوایی.
- كتاب لغت آبوشقا.
- لغات میر علیشیر نوایی.
- اللغة علی لسان نوایی.
- اللغات النّوائیه فی الاستشهادات الجغتائیه.
از این كتاب نسخههای فراوانی در كتابخانههای ایران و جهان موجود است. نخستین بار از سوی ومبری Vamberyدر 1862 با آوانویسی لغات به زبان مجاری ترجمه و با مقدمهی ژوزف بودنز انتشار یافت.[27]
سپس از سوی ولیامینوف- زرنوف در سال 1968 با عنوان اللغة النّوائیه و الاستشهادات الجغتائیه به زبان فرانسه ترجمه و چاپ شد[28] و دو سال بعد در آنكارا، تصحیح جدیدی از آن با مقدمهی تركی انتشار یافت.[29]
[1] خویی، حکیم محمد. خلاصهی عباسی، مقدمه و تصحیح: دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، نشر یاران، 1388.
[2] خویی، حکیم محمّد. خلاصهی عباسی، مقدمه، تصحیح و تحشیه: دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز: یاران، 1388.
[3] - E. Denison Ross, The Mabani'l-Lughat being a Grammar of the Turki Language in persian by Mirza Mehdi Khan, Biblio theca Indica, New series, No. 1225, calcutta, 1910.
[4]- Janos Ekmann "Mirza mehdis Darstellung der tschagataischen sprache": Analecta Orientalia Memoriae Alexandri csoma de körös Dicata, edendo operi parefuit L. Ligeti, Bibliotheca Orientalis Hungaricav, Budapest 1942-1947, P. 156-222.
[5]- Atalay, Besim. (yay) Mirza mehdi Khan, Senglakh. Lügat-iNevai, TDK, İst, 1950.
[6]- Ross, E. Denison. The Mabani'l-Lughat being a Grammar of the Turki Language in persian by Mirza Mehdi Khan (Bibliotheca İndica, New series, No. 1225) calcutta, 1910.
[7]-Ekmann, Janos. Mirza Mehdi'nin Senglakh Adli çağatayca sözlüğü, VIII, Türk Dil kurultayında Okunan Bildiriler 1957 (Ankara, 1960) s. 37- 40.
[8]-Sir Gerard Clauson. Sanglah, Apersian Guide to the Turkish Language by Muhammad Mmehdi khan, E. J. W. Gibb Memorial series, New series, XX, London, 1960.
[9] - Carl Heinrich Menges. Das Cayatajische in der persisichen Darstellung von Mirza Mehdi khan, Akademie der Wissenschaften undder Literatur (in Mainz). Abhandlungen der Geistes–und sozialwissenschaftlichen klasse, Jahrgana, 1956, Nr.9.
[10] Alpay, Günay. Ali şir Nevainin Birinci Divanı Garāib üs Sıgar, İst 1965. doktora Tezi)
[11] Karörs, Metinş Ali Şir Nevai, Nevādirüş-Şebāb İ.Ü. doktora Tezi, 1984. (İnceleme Metin- İndeks)
[12] Agah Sırrı Leven. Türk Edebiyatı Tarihi, c.ı
[13] ميزان الاوزان، ص 7 .
[14] Eraslan, kamal. Ali Şir Nevai, Nesāimül Mahabbe min Şemāyimil- Fütüvve, Ankara, 1996.
[15] محمد فضولي، قيرخ حديث، با مقدمهي ح. م. صديق. بنياد بعثت، تهران، 1372.
[16] - تربيت/ 122؛ آقا بزرگ، 12/ 237.
[17] نگارندهی این سطور، این کتاب را در سال 1388 چاپ کردهاند: مهدی استرآبادی، خلاصه عباسی، تلخیص: حکیم محمد خویی، مقدمه و تصحیح: دکتر ح. م. صدیق، تبریز، نشر یاران، 1388.
[18]- A. I bragimov. Kelürname, Taşkent, 1982.
[19] - برا مطالعهي بيشتر رك. :
Ahmet caferoğlu, Türk Dili için, III, s. 228- Yeni bir çağatay- Fars lügati, TM. IV 281-293.
[20] - شيخ سليمان افندي بخاري. لغت چغتاي و تركي عثماني (جلد اوّلي لغاتي حاوي و جلد تانيسي آسياي وسطي اقوامنك ادبيات و ضروب امثاليله احوالنه دائردر)، استانبول، 1298 هـ .
[21] - همان، ص 2.
[22] - همانجا.
[23]- Ignoz kunos. Şejx sulejman Efendi's çagatai- osmanisches Wörterbuch, Budapest, 1902.
[25]-A. k. Borokov. Bada'i al-lugat, slovar Tali İmani aeratskogo k soçineniyam Alişer Navoi, M. 1961.
[27]- A. vambery. Abuşka. Csagatajtörök szogyüjtemeny, 1862.
[28]- V. V. Velyaminov-zernov, slovar djagataysko- turetskiy, spb, 1968.
[29]- Atalay Besim. Abuşka lugati veya çağatay sözlüğu, Ankara, 1970, IV t 452 s.